redbreast

/ˈredbrest//ˈredbrest/

معنی: پرنده سینه سرخ، سینه سرخ
معانی دیگر: (جانورشناسی)، هر پرنده ی سینه سرخ (به ویژه رابین robin)، robin : پرنده سینه سر، سینه سر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bird with a red breast, esp. a robin.

(2) تعریف: a freshwater sunfish of the eastern United States.

جمله های نمونه

1. But today, from Loke Hide, we were looking at a single wild red-breasted goose.
[ترجمه گوگل]اما امروز، از Loke Hide، ما به یک غاز سینه قرمز وحشی نگاه می کردیم
[ترجمه ترگمان]اما امروز، از loke Hide، ما به یک غاز وحشی single نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two bright goldfinches and one red-breasted linnet were just standing there.
[ترجمه گوگل]دو فنچ طلایی روشن و یک کتانی سینه قرمز همانجا ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]دو سینه سرخ و یک کتان سرخ در همان جا ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And red-breasted merganser headed purposefully out to sea - as our four-hour boat trip came to an end.
[ترجمه گوگل]و مرگانسر سینه قرمز عمداً راهی دریا شد - در حالی که سفر چهار ساعته ما با قایق به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]و merganser با سینه قرمز به سمت دریا روانه شدند - زمانی که سفر قایق چهار ساعته ما به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They did not survive and a robin redbreast covered them over with leaves.
[ترجمه گوگل]آنها زنده نماندند و سینه قرمز رابین آنها را با برگ پوشاند
[ترجمه ترگمان]آن ها زنده نماندند و یک سینه سرخ لای آن ها را با برگ ها پوشانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Says little robin redbreast: catch me if you can!
[ترجمه گوگل]رابین قرمز کوچک می گوید: اگر می توانی مرا بگیر!
[ترجمه ترگمان]اگه میتونی منو بگیر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Little robin redbreast jumped upon a spade, pussy-cat jumped after him, and then he was afraid.
[ترجمه گوگل]سینه قرمز رابین کوچولو روی بیل پرید، گربه بیدمشکی دنبالش پرید و بعد ترسید
[ترجمه ترگمان]robin کوچولو روی یک بیل پرید، گربه گربه پشت سرش پرید و بعد ترسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Not far from her, on the stone sill, perched a redbreast, picking up the crumbs she had scattered.
[ترجمه گوگل]نه چندان دور از او، روی آستانه سنگی، سینه قرمزی نشسته بود و خرده هایی را که پراکنده کرده بود جمع می کرد
[ترجمه ترگمان]نه چندان دور از او، روی درگاه سنگی، روی درگاه سنگی نشسته بود و خرده های نان را که پراکنده بودند جمع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرنده سینه سرخ (اسم)
redbreast, robin

سینه سرخ (اسم)
redbreast, robin

انگلیسی به انگلیسی

• any bird with reddish feathers on its chest (esp. a robin); species of freshwater sunfish native to the eastern united states

پیشنهاد کاربران

بپرس