• : تعریف: official forms, regulations, and procedures, esp. those resulting in delay and frustration.
جمله های نمونه
1. Because of all red tape at immigration I missed my connecting flight.
[ترجمه امیر] بخاطر همه ی کاغذبازی های دست و پا گیر مهاجرت من پرواز را از دست دادم
|
[ترجمه هوتن] انقدر این کاغذ بازی های مهاجرت طول کشید که من به پروازم نرسیدم.
|
[ترجمه گوگل]به دلیل تمام تشریفات اداری در مهاجرت، من پرواز اتصال خود را از دست دادم [ترجمه ترگمان]به خاطر همه اون نوار قرمز که تو سازمان مهاجرت بود از ارتباط با پرواز من تنگ شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Red tape encumbered all our attempts at action.
[ترجمه فرناز] این کاغذبازی ها در عمل اسباب زحمتمون شد.
|
[ترجمه گوگل]تشریفات اداری تمام تلاشهای ما را برای اقدام تحت فشار قرار داد [ترجمه ترگمان]نوار قرمز تمام تلاش ما در عمل بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It takes weeks to get through the red tape.
[ترجمه فرناز] هفته ها طول میکشه تا روال کال اداری رو طی کرد.
|
[ترجمه گوگل]هفتهها طول میکشد تا از روی تشریفات اداری عبور کنیم [ترجمه ترگمان]هفته ها طول می کشد تا از خط قرمز عبور کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We must cut through the red tape.
[ترجمه فرناز] ما باید از شر این کاغذبازی ها خلاص شیم.
|
[ترجمه گوگل]ما باید نوار قرمز را قطع کنیم [ترجمه ترگمان] باید نوار قرمز رو قطع کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You have to go through endless red tape to get a residence permit.
[ترجمه فرناز] برای اینکه مجوز اقامت بگیری باید کلی دوندگی کنی.
|
[ترجمه گوگل]برای دریافت مجوز اقامت باید از تشریفات بی پایانی عبور کنید [ترجمه ترگمان]تو باید از اون نوار قرمز بی پایان استفاده کنی تا مجوز اقامت داشته باشی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The new rules should help cut the red tape for farmers.
[ترجمه هوتن] قوانین جدید می بایست در راستای هر چه آسان تر کردن تشریفات اداری برای کشاورز ها باشد.
|
[ترجمه گوگل]قوانین جدید باید به کاهش نوار قرمز برای کشاورزان کمک کند [ترجمه ترگمان]قوانین جدید باید به کاهش نوار قرمز برای کشاورزان کمک کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wright said lobbying to keep red tape and regulatory cost to a minimum for local companies will be a priority.
[ترجمه فرناز] رایت گفت تحمیل فشار برای کاهش حداکثری مقررات و تشریفات اداری در مورد کسب و کار های محلی در اولویت خواهد بود.
|
[ترجمه گوگل]رایت گفت که لابی برای کاهش تشریفات اداری و هزینه های نظارتی برای شرکت های محلی در اولویت قرار دارد [ترجمه ترگمان]رایت گفت که لابی کردن برای حفظ نوار قرمز و هزینه تنظیمی به حداقل برای شرکت های محلی یک اولویت محسوب می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There had been red tape to contend with all along - but at last the children were back.
[ترجمه گوگل]در تمام این مدت، نوار قرمزی برای مبارزه وجود داشت - اما بالاخره بچه ها برگشتند [ترجمه ترگمان]در تمام این مدت یک نوار قرمز دیده می شد - اما بالاخره بچه ها برگشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We embrace our rules and red tape to prevent bad things from happening, of course.
[ترجمه گوگل]البته ما قوانین و تشریفات خود را قبول می کنیم تا از اتفاقات بد جلوگیری کنیم [ترجمه ترگمان]ما قوانین و نوار قرمز را در آغوش می گیریم تا از وقوع اتفاقات بد جلوگیری کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Many blame Britain's decline on too much red tape.
[ترجمه گوگل]بسیاری علت افول بریتانیا را تشدید تشریفات اداری می دانند [ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم بریتانیا را به نوار قرمز زیادی متهم می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There are regulations, laws and red tape.
[ترجمه گوگل]مقررات، قوانین و تشریفات اداری وجود دارد [ترجمه ترگمان]مقررات، قوانین و نوار قرمز وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But after years of training, fighting red tape and vicious sexism, Gera lasted for one game.
[ترجمه گوگل]اما پس از سالها تمرین، مبارزه با تشریفات اداری و تبعیض جنسی، گرا یک بازی دوام آورد [ترجمه ترگمان]اما پس از سال ها آموزش، مبارزه با نوار قرمز و تبعیض جنسیتی، Gera برای یک بازی به طول انجامید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. U. S. companies fear the red tape will scare off customers.
[ترجمه گوگل]شرکت های آمریکایی می ترسند که تشریفات اداری مشتریان را بترساند [ترجمه ترگمان]u S شرکت هایی که از نوار قرمز می ترسند مشتریان را فراری خواهند داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Red tape and bureaucracy are the most frequently given reasons for people working underground.
[ترجمه گوگل]تشریفات اداری و بوروکراسی بیشترین دلایلی هستند که برای افراد زیرزمینی کار می کنند [ترجمه ترگمان]نوار قرمز و بوروکراسی اغلب دلایلی برای افرادی هستند که در زیر زمین کار می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
فرمالیته اداری (اسم)
formality, formalism, officialism, precisianism, red tape
تشریفات زائد (اسم)
red tape
نوار باریک قرمز (اسم)
red tape
مقررات دست و پاگیر (اسم)
red tape
انگلیسی به انگلیسی
• bureaucratic routine you refer to official rules and procedures as red tape when they seem unnecessary and cause delay.
پیشنهاد کاربران
This term refers to excessive rules, regulations, and paperwork that can hinder or delay progress. It is often used to criticize the inefficiency and complexity of government or corporate processes. قوانین، مقررات و کاغذ بازی های بیش از حدی که می تواند مانع یا به تاخیر انداختن پیشرفت شود. ... [مشاهده متن کامل]
اغلب برای انتقاد از ناکارآمدی و پیچیدگی فرآیندهای دولت یا شرکت استفاده می شود. قرطاس بازی مثال؛ I can’t get anything done because of all the red tape. A frustrated citizen might say, “I had to fill out so much red tape just to renew my driver’s license. ” In a political discussion, someone might argue, “We need to cut through the red tape to stimulate economic growth. ”
Official rules and bureaucracy that make it difficult to do something کاغذ بازی یا اداری بازی هایی که ضرورت ندارند
Official rules and documents that are unnecessary and cause delays
Red Tape ✔️ Bureaucracy; difficult bureaucratic or governmental requirements noun ✔️ excessive bureaucracy or adherence to official rules and formalities 💠 this law will just create more red tape ... [مشاهده متن کامل]
@OxfordDictionary. com ✔️ Red tape is an idiom referring to regulations or conformity to formal rules or standards which are claimed to be excessive, rigid or redundant, or to bureaucracy claimed to hinder or prevent action or decision - making. It is usually applied to governments, corporations, and other large organizations @Wikipedia. com noun ✔️ official rules and processes that seem unnecessary and delay results 💠 We must cut through the red tape CambridgeDictionary. co. uk ✔️ official rules that seem unnecessary and prevent things from being done quickly and easily → bureaucracy 💠 a procedure surrounded by bureaucracy and red tape 💠 The new rules should help cut the red tape for farmers @LongmaDictionary. com ضرب المثل، با معادل فارسی: ⚡کاغذ بازی اداری ⚡روند اداری طولانی ❇️PROVERB ❇️SAYING ❇️IDIOM
توضیح درباره اصطلاح red tape در زمان های گذشته کاغذ ها و مدارک اداری و اسناد را با بند قرمز یا صورتی می بستند و امروزه هم این اصطلاح برای روند طولانی اداری به کار می رود. منبع: سایت بیاموز
bureaucracy : بروکراسی و کاغذبازی اداری
کاغذ بازی های اداری قوانین دست و پاگیر اداری
Unnecessary official rules, regulations, standards, or procedures and excessive adherence to them which results in delay. This . red tape involves excessive paperwork
موانع بروکراسی اداری
قوانین و سندهایی که غیر لازم به نظر میان و باعث تاخیر در انجام کار میشن
کاغذبازی و قوانین دست و پاگیر رسمی که عموماً مانع از بسیاری فعالیت های توسعه ای می شوند.