recursion

/rɪˈkɜːrʃn̩//rɪˈkɜːʃn̩/

معنی: باز گشت
معانی دیگر: بازگشت

جمله های نمونه

1. In order to understand recursion, one must first understand recursion.
[ترجمه گوگل]برای درک بازگشت، ابتدا باید بازگشت را درک کرد
[ترجمه ترگمان]برای درک بازگشت باید ابتدا بازگشت را درک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Real - time recursion training algorithm is used to dynamically adjust the system parameters.
[ترجمه گوگل]الگوریتم آموزش بازگشتی در زمان واقعی برای تنظیم پویا پارامترهای سیستم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]از الگوریتم آموزشی بازگشت بلادرنگ برای تنظیم پویای پارامترهای سیستم استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results A recursion formula to the solutions of a class of linear ordinary differential equations with constant coefficients is given.
[ترجمه گوگل]ResultsA فرمول بازگشتی به راه حل های یک کلاس از معادلات دیفرانسیل معمولی خطی با ضرایب ثابت داده شده است
[ترجمه ترگمان]نتایج یک فرمول بازگشتی برای حل یک کلاس از معادلات دیفرانسیل معمولی خطی با ضرایب ثابت داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this paper, the stop condition for recursion orthogonal least square (ROLS) algorithm is improved, and the optimal number of hidden neurons in RBFNN is chosen using this improved ROLS algorithm.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، شرط توقف برای الگوریتم حداقل مربع متعامد بازگشتی (ROLS) بهبود می‌یابد و تعداد بهینه نورون‌های پنهان در RBFNN با استفاده از این الگوریتم ROLS بهبود یافته انتخاب می‌شود
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، شرط توقف برای الگوریتم حداقل مربع متعامد (ROLS)بهبود یافته و تعداد بهینه نورون های پنهان در RBFNN با استفاده از این الگوریتم ROLS اصلاح شده انتخاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Recursion is achieved using dynamic planning algorithm.
[ترجمه گوگل]بازگشت با استفاده از الگوریتم برنامه ریزی پویا به دست می آید
[ترجمه ترگمان]Recursion با استفاده از الگوریتم برنامه ریزی پویا به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is the stop condition for the recursion.
[ترجمه گوگل]این شرط توقف برای بازگشت است
[ترجمه ترگمان]این حالت توقف بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Taking advantage of the recursion formula, the number-, weight-and Z-average molecular weight of polymers can be caculated without difficulty.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فرمول بازگشتی، وزن مولکولی تعداد، وزن و میانگین Z پلیمرها را می توان بدون مشکل محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فرمول بازگشتی، وزن مولکولی متوسط و متوسط of می تواند بدون مشکل caculated شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Tail recursion is a common technique in XSLT style sheets.
[ترجمه گوگل]بازگشت دم یک تکنیک رایج در شیوه نامه های XSLT است
[ترجمه ترگمان]بازگشت دم یک روش رایج در صفحات سبک XSLT است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. By analyzing recursion relation of ladder resistance network, the formulas of calculating equivalent resistance and node voltages on ladder resistance network have been derived.
[ترجمه گوگل]با تحلیل رابطه بازگشتی شبکه مقاومت نردبانی، فرمول های محاسبه مقاومت معادل و ولتاژ گره در شبکه مقاومت نردبانی استخراج شده است
[ترجمه ترگمان]با تجزیه و تحلیل رابطه بازگشتی شبکه مقاومت نردبانی، فرمول محاسبه مقاومت معادل و ولتاژهای گره در شبکه مقاومت نردبانی استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper puts forward a recursion equation, which is verified in the forecast and calculation of phenol pollution of Linfen Section of Fenhe River.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک معادله بازگشتی را ارائه می‌کند که در پیش‌بینی و محاسبه آلودگی فنلی بخش لینفن رودخانه فنه تأیید می‌شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله معادله بازگشتی را مطرح می کند که در پیش بینی و محاسبه آلودگی فنول بخش Linfen رودخانه Fenhe تایید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A simple recursion formula can then be used to solve such a system.
[ترجمه گوگل]سپس می توان از یک فرمول بازگشتی ساده برای حل چنین سیستمی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]سپس یک فرمول بازگشتی ساده می تواند برای حل چنین سیستمی استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In Clojure, loop/recur indicates tail recursion and does not consume stack frames like other recursive calls.
[ترجمه گوگل]در Clojure، loop/recur بازگشت دم را نشان می‌دهد و مانند سایر فراخوان‌های بازگشتی، فریم‌های پشته را مصرف نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]در Clojure، loop \/ recur نشان دهنده بازگشت دم است و فریم های پشته مانند دیگر فراخوانی بازگشتی را مصرف نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We also derive recursion formulas for the ruin probability function of the deficit of ruin.
[ترجمه گوگل]ما همچنین فرمول های بازگشتی را برای تابع احتمال خرابی کسری خرابی استخراج می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین فرمول بازگشتی را برای تابع احتمال تخریب کسری از بین می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A simple recursion relation is derived by means of the mathematical induction to calculate the frequencies of the complete transmission peaks.
[ترجمه گوگل]یک رابطه بازگشتی ساده با استفاده از استقرای ریاضی برای محاسبه فرکانس پیک های انتقال کامل به دست می آید
[ترجمه ترگمان]یک رابطه بازگشتی ساده به وسیله القای ریاضی برای محاسبه فرکانس های اوج انتقال به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This is an example of recursion.
[ترجمه گوگل]این نمونه ای از بازگشت است
[ترجمه ترگمان]این مثالی از بازگشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باز گشت (اسم)
recess, reflection, reference, return, recurrence, comeback, reflexion, recidivism, recession, recursion

تخصصی

[کامپیوتر] بازگشت - خودبازگشتی، خودفراخوانی - فراخواندن یک رویه ( برنامه ی فرعی ) توسط خودش که موجی ایجاد کپی جدیدی از رویه می شود. برای اینکه چنین حالتی در برنامه به وجود آید، زبان برنامه نویسی باید استفاده از متغیرهای محلی را فراهم کند ( از این رو، خود فراخوانی در بسیاری از نسخه های بیسیک به سادگی انجام نمی شود) . هر مرتبه که رویه ای فراخوانده می شود، باید مقادیر متغیرها را دقیقاً پیگیری کند، زیرا ممکن است مقادیر کنونی آنها با مقادیر فراخوانی قبلی متفاوت باشد. از این رو رویه ای که خود را به طور مکرر فرا می خواند، می تواند مقدار زیادی از حافظه را مصرف کند. خود فراخوانی، شیوه ی معمولی در حل مسائلی است که دارای مسائل کوچکتر از همان نوع هستند. ترسیم برخی از انواع فراکتال ها ( نگاه کنید به fractal )، تجزیه ی ساختارهایی که می توانند ساختارهای مشابه را در درون خود داشته باشند.( نگاه کنید به Parsing )، مرتب سازی ( نگاه کنید به Quicksort)، و محاسبه ی ترمینال یک ماتریس به وسیله ی شکستن آن به ماتریس های کوچکتر، نمونه هایی از خود فراخوانی است. برای محاسبه ی فاکتوریل یک عدد می توان از یک رویه ی خود فراخوان استفاده کرد ( نگاه کنید به factorial) . شکل زیر یک برنامه ی پاسکال را نشان می دهد که فاکتوریل یک عدد را حساب می کند. خودفراخوانی وقتی روی می دهد که تابع fact خود را فرامیخواند. توجه داشته باشد که عبارت ELSE مهم است . این عبارت یک تعریف « غیر خودفراخوانی » ( nonrecursive) از فاکتوریل عدد صفر ارئه می دهد . ارگ این عبارت وجود نداشته باشد، برنامه در حلقه ی بی پایان قرار می گیرد و به حدی حافظه مصرف می کند که کامپیوتر متوقف شود . هر بار که خود فراخوانی به کار می رود، باید از وجود شرطی برای پایان دادن به آن مطمئن بود. در شل زیر خروجی برنامه ی بالا، در حالی که عدد 4 را به عنوان ورودی ارائه داده ؛ آمده است . شاید در عمل بخواهید دو جمله ی writeln را از تابع حذف کنید، اما از آنها برای مشاهده ی ترتیب اجرا استفاده می شود. هر برنامه ی تکراری می تواند توسط عمل خد فراخوانی بیان شود در زبان Lisp, Prolog از رویه های خود فراخوان، استفاده ی فراوانی می شود.
[برق و الکترونیک] بازگشت، تسلسل
[زمین شناسی] بازگشت - فرآیند عملکرد یا جریان همیشگی که میتواند به طور پیوسته و مداوم تا زمان برقراری شرط موردنظر اجرا شود.
[ریاضیات] بازگشتی

انگلیسی به انگلیسی

• programming method in which a routine or function rereads itself several times until a specific condition is met (computers)

پیشنهاد کاربران

بپرس