recuperative

/rɪˈkuːpərətɪv//rɪˈkuːpərətɪv/

معنی: اعاده دهنده، بهبودی بخش
معانی دیگر: اعاده دهنده، بهبودی بخش

جمله های نمونه

1. The doctor reminded her of the recuperative power of a good night's sleep.
[ترجمه bahar] دکتر قدرت بهبودی یک خواب خوب را به او یادآوری کرد.
|
[ترجمه گوگل]دکتر قدرت بهبودی یک خواب خوب را به او یادآوری کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر او را به یاد قدرت خواب شبانه خوب شبانه می انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Human beings have great recuperative powers.
[ترجمه گوگل]انسان‌ها قدرت بهبودی بالایی دارند
[ترجمه ترگمان]بشر قدرت های recuperative دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A small number of convalescent and recuperative holidays can be arranged.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از تعطیلات نقاهت و نقاهت را می توان ترتیب داد
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از روزه ای نقاهت و recuperative را میتوان ترتیب داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Triboelectric spray guns, coating booths, polymerization chambers, recuperative installations, vibrating screens, and transport systems.
[ترجمه گوگل]تفنگ‌های اسپری تریبوالکتریک، غرفه‌های پوشش، محفظه‌های پلیمریزاسیون، تأسیسات بازیابی، صفحه‌های ارتعاشی و سیستم‌های حمل و نقل
[ترجمه ترگمان]triboelectric های اسپری، غرفه های پوشش، chambers polymerization، تاسیسات recuperative، پرده های لرزان، و سیستم های حمل و نقل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The recuperative power which pervaded organic nature was surely not denied to maidenhood alone.
[ترجمه گوگل]قدرت بازیابی که طبیعت ارگانیک را فراگرفته بود، مطمئناً تنها از دوشیزگی انکار نمی شد
[ترجمه ترگمان]قدرتی که طبیعت آلی را در بر گرفته بود مسلما به alone تجاوز نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To explore the bladder recuperative time of patients with uterine cervix cancer after hysterectomia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی زمان بهبودی مثانه بیماران مبتلا به سرطان دهانه رحم پس از هیسترکتومی
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی زمان مثانه بیماران مبتلا به سرطان رحم رحمی پس از hysterectomia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The research of recuperative air preheater is summarized, such as pipe air preheater, plate air preheater.
[ترجمه گوگل]تحقیقات پیش گرمکن هوای بازیابی خلاصه می شود، مانند پیش گرم کن هوای لوله، پیش گرم کن هوا صفحه ای
[ترجمه ترگمان]تحقیقات در مورد preheater هوای آزاد بصورت خلاصه، مانند preheater هوایی لوله، preheater هوایی plate خلاصه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion:The proper positioning nursing and good recuperative training were cyotimal to recover the joint function after THR.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پرستاری موقعیت یابی مناسب و آموزش ریکاوری مناسب برای بازیابی عملکرد مفصل پس از THR موثر بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تعیین موقعیت مناسب پرستاری و آموزش recuperative خوب برای بازیابی عملکرد مشترک پس از THR بکار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The characteristic of configuration and betterment about recuperative air preheater is briefly introduced, at the same time the heat-exchange theory and application are recommended.
[ترجمه گوگل]ویژگی پیکربندی و بهبود در مورد پیش گرمکن هوای بازیابی به اختصار معرفی شده است، در عین حال تئوری و کاربرد تبادل گرما توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]مشخصه پیکربندی و بهتر شدن about هوای recuperative به طور خلاصه معرفی شده است، همزمان نظریه تبادل گرما و کاربرد توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His remarkable recuperative powers have proved themselves.
[ترجمه گوگل]قدرت بازیابی قابل توجه او خود را ثابت کرده است
[ترجمه ترگمان]قدرت های برجسته His خودشان ثابت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Like her husband, she has formidable political skills and impressive recuperative powers.
[ترجمه گوگل]او نیز مانند شوهرش، مهارت‌های سیاسی و قدرت بهبودی چشمگیری دارد
[ترجمه ترگمان]مثل شوهرش، او مهارت های سیاسی قوی و قدرت impressive قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One of the gains of postmodernism, however, has been its recuperative aspect.
[ترجمه گوگل]با این حال، یکی از دستاوردهای پست مدرنیسم، جنبه بازیابی آن بوده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، یکی از دستاوردهای پست مدرنیسم، جنبه recuperative آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Combined with methanol's indirect use in power system, methanol and dimethyl-ether steam reforming use gas turbine exhaust gas to constitute the chemically recuperative gas turbine cycle.
[ترجمه گوگل]همراه با استفاده غیرمستقیم متانول در سیستم قدرت، متانول و دی متیل اتر اصلاح بخار از گاز خروجی توربین گاز برای تشکیل چرخه توربین گازی بازیابی شیمیایی استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]ترکیب با استفاده غیر مستقیم متانول در سیستم قدرت، متانول و دی متیل اتر - اتر، از گاز اگزوز توربین گاز برای تشکیل چرخه توربین گازی recuperative شیمیایی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The working principles, system composition and characteristics of thermal recuperative oxidizer (TNV) and regenerative thermal oxidizer (RTO) in drying ovens of painting line were introduced.
[ترجمه گوگل]اصول کار، ترکیب سیستم و ویژگی‌های اکسیدکننده بازیابی حرارتی (TNV) و اکسیدکننده حرارتی احیاکننده (RTO) در کوره‌های خشک‌کن خط رنگ‌آمیزی معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]اصول کار، ترکیب سیستم و اکسید کننده حرارتی recuperative (RTO)و oxidizer گرمایی احیا کننده (RTO)در جهت خشک کردن خطوط نقاشی معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اعاده دهنده (صفت)
recuperative

بهبودی بخش (صفت)
recuperative

انگلیسی به انگلیسی

• recovering, regaining health after an illness or injury
something that is recuperative helps you to recover after you have been ill; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : recuperate
✅️ اسم ( noun ) : recuperation
✅️ صفت ( adjective ) : recuperative
✅️ قید ( adverb ) : _
شفاء دهنده
بهبود دهنده

بپرس