rectus


معنی: ماهیچه راست
معانی دیگر: (کالبدشناسی) ماهیچه ی راست (مانند عضلات گردن)

جمله های نمونه

1. RA indicates rectus abdominis; EO, external oblique; IO, internal oblique; and TA, transerse abdominis.
[ترجمه گوگل]RA نشان دهنده رکتوس شکم است EO، مایل خارجی؛ IO، مایل داخلی؛ و TA، ترانسرس شکم
[ترجمه ترگمان]RA نشان می دهد که rectus abdominis؛ EO، oblique خارجی، IO، oblique داخلی؛ و ارزیابی تاکتیکی، transerse abdominis را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The rectus capitis lateralis muscle extends vertically behind the internal jugular vein from the TPA to the jugular process of the occipital bone.
[ترجمه گوگل]عضله رکتوس کاپیتیس جانبی به صورت عمودی در پشت ورید ژوگولار داخلی از TPA تا فرآیند ژوگولار استخوان پس سری امتداد می یابد
[ترجمه ترگمان]ماهیچه rectus: از ماهیچه گردنی به صورت عمودی در پشت سیاه رگ گردنی داخلی از the به بخش گردنی استخوان پس سر، امتداد می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gyrus temporalis medius and gyrus rectus and anterior gyrus cinguli were only activated by Chinese stimuli while gyrus precentralis were only activated by English stimuli.
[ترجمه گوگل]gyrus temporalis medius و gyrus rectus و gyrus cinguli قدامی فقط توسط محرک‌های چینی فعال می‌شوند در حالی که gyrus precentralis فقط توسط محرک‌های انگلیسی فعال می‌شوند
[ترجمه ترگمان]The temporalis و gyrus rectus و چین gyrus قدامی، تنها توسط محرک های چینی فعال شدند در حالی که gyrus precentralis تنها توسط محرک های انگلیسی فعال شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rectus abdominus running from the chest down to the pubic bone creates a sheath around the torso to stabilize it.
[ترجمه گوگل]رکتوس شکم که از قفسه سینه به پایین تا استخوان شرمگاهی کشیده می شود، غلافی در اطراف تنه ایجاد می کند تا آن را تثبیت کند
[ترجمه ترگمان]استخوان جناغ سینه که از سینه به سمت استخوان عمومی کشیده می شود، غلاف دار اطراف نیم تنه را ایجاد می کند تا آن را تثبیت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rectus abdominis at the level of xyphoid was supplied by a branch came from inferoir thorax artery, which diverged epigastric vessels at the same time.
[ترجمه گوگل]راست شکمی در سطح زیفوئید توسط شاخه ای از شریان توراکس تحتانی تامین می شد که همزمان عروق اپی گاستر را واگرا می کرد
[ترجمه ترگمان]The rectus در سطح of توسط یک شاخه از سرخرگ قفسه سینه inferoir که در همان زمان vessels epigastric را جدا کرد، عرضه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Herniation of orbital fat, the inferior rectus muscle, and the inferior oblique muscle may occur and herniated extraocular muscles entrapped between the fragmented bone segments may lead to diplopia.
[ترجمه گوگل]فتق چربی اربیتال، عضله راست تحتانی و عضله مایل تحتانی ممکن است رخ دهد و فتق عضلات خارج چشمی که بین بخش های استخوانی تکه تکه شده به دام افتاده اند ممکن است منجر به دوبینی شود
[ترجمه ترگمان]انقباض عضلانی اسکلتی، ماهیچه rectus تحتانی و ماهیچه oblique پایین ممکن است رخ دهد و ماهیچه extraocular entrapped بین بخش های استخوان پراکنده ممکن است منجر به diplopia شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Computerized tomography showed inferior rectus muscle enlargement in the right eye and inferior rectus, medial rectus, and superior oblique muscle enlargement in the left eye.
[ترجمه گوگل]توموگرافی کامپیوتری بزرگ شدن عضله رکتوس تحتانی در چشم راست و راست تحتانی، رکتوس داخلی و بزرگی عضله مایل فوقانی در چشم چپ را نشان داد
[ترجمه ترگمان]اسکن Computerized از ماهیچه راست و ماهیچه راست و ماهیچه راست و ماهیچه راست و ماهیچه oblique که در سمت چپ رشد می کرد رشد کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods author used inferior oblique breaking and inferior rectus shortening operation for 20 cases of exohypertropia.
[ترجمه گوگل]مولف روشها از عمل شکستن مایل تحتانی و کوتاه کردن رکتوس تحتانی برای 20 مورد اگزوزیپرتروپی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مولف از شکستن مورب inferior و کوتاه کردن عملیات کوتاه rectus برای ۲۰ مورد exohypertropia استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CTTH patients demonstrate muscle atrophy of the rectus capitis posterior muscles.
[ترجمه گوگل]بیماران CTTH آتروفی عضلانی عضلات خلفی رکتوس سر را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]بیماران CTTH، atrophy ماهیچه را از ماهیچه های شکمی، نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The image of inferior rectus muscle seemed like smooth spheroid from backward to forward, which tended to misdiagnose as tumor.
[ترجمه گوگل]تصویر عضله رکتوس تحتانی مانند کروی صاف از عقب به جلو به نظر می رسید که تمایل داشت به اشتباه به عنوان تومور تشخیص داده شود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که تصویر ماهیچه rectus inferior از عقب به جلو متمایل به جلو است که به misdiagnose به عنوان تومور کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pathological examination of the medial rectus muscle showed positive Congo red stain compatible with amyloidosis.
[ترجمه گوگل]بررسی پاتولوژیک عضله راست میانی، رنگ قرمز کنگو را مثبت و سازگار با آمیلوئیدوز نشان داد
[ترجمه ترگمان]بررسی Pathological ماهیچه rectus medial نشان داد که لکه قرمز Congo سازگار با amyloidosis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rectus abdominis flaps ought to be considered as they lower the wound complication rate.
[ترجمه گوگل]فلپ های راست شکمی باید در نظر گرفته شوند زیرا میزان عوارض زخم را کاهش می دهند
[ترجمه ترگمان]به هر حال باید به این نکته توجه داشته باشند که در اثر این وضع باید هرچه را که در پیش داشتند پایین بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Horizontal transposition of the vertical rectus muscles was proposed as a surgical procedure to treat ocular torticollis and cyclotropia.
[ترجمه گوگل]جابجایی افقی عضلات راست عمودی به عنوان یک روش جراحی برای درمان تورتیکولی چشمی و سیکلوتروپی پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]جابجایی افقی ماهیچه های rectus عمودی به عنوان یک عمل جراحی برای درمان torticollis و cyclotropia در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Result The origin of rectus muscular artery was the trunk of ophthalmic artery, sometimes from the lacrimal artery, central artery of the retina and posterior ciliary artery.
[ترجمه گوگل]نتیجه منشاء شریان عضلانی رکتوس تنه شریان چشمی، گاهی از شریان اشکی، شریان مرکزی شبکیه و شریان مژگانی خلفی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه یک سرخرگ عضلانی rectus تنه یک شریان ophthalmic است، گاهی از سرخرگ اشکی، سرخرگ مرکزی شبکیه چشم و سرخرگ پشتی پشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Conclusion Free inferior rectus abdominis flap anastomosed vessels for total tongue reconstruction is a new method which can be recommended.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری رگ‌های آزاد تحتانی با فلپ راست شکمی برای بازسازی کامل زبان روش جدیدی است که می‌توان توصیه کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری یک روش جدید که می تواند توصیه شود یک روش جدید است که می تواند توصیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهیچه راست (اسم)
rectus

انگلیسی به انگلیسی

• any straight muscle (anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس