rectory

/ˈrektəri//ˈrektəri/

معنی: خانه کشیش بخش، درامد کشیش بخش
معانی دیگر: خانه ی کشیش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: rectories
• : تعریف: the residence of a rector.

جمله های نمونه

1. But when a camera crew arrived at the rectory, they got a hostile reception.
[ترجمه گوگل]اما هنگامی که یک گروه فیلمبرداری به دفترخانه رسیدند، با استقبال خصمانه ای مواجه شدند
[ترجمه ترگمان]اما هنگامی که یک دوربین به محل اصلی رسید، یک میهمانی پر از دشمن دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lower down the post-war rectory replaced bombed buildings in Paradise.
[ترجمه گوگل]پایین تر، ساختمان های پس از جنگ جایگزین ساختمان های بمب گذاری شده در بهشت ​​شد
[ترجمه ترگمان]در پایین، کلیسا پس از جنگ، ساختمان های بمباران شده در بهشت را جایگزین کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Call for me at the rectory, why don't yer?
[ترجمه گوگل]با من در دفترخانه تماس بگیرید، چرا نمی توانید؟
[ترجمه ترگمان]تو خانه کشیشی مرا صدا کن، چرا این کار را نمی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I've invited him to the rectory for dinner.
[ترجمه گوگل]من او را برای شام به پیشگاه دعوت کردم
[ترجمه ترگمان]من او را برای شام به خانه کشیشی دعوت کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rose was waiting for McAllister at the rectory.
[ترجمه گوگل]رز در دفترخانه منتظر مک آلیستر بود
[ترجمه ترگمان]رز در خانه کشیشی در انتظار McAllister بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Old Ape received his Thursday hand-out at the rectory.
[ترجمه گوگل]میمون پیر روز پنج شنبه خود را در دفترخانه دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]میمون پیر روز پنجشنبه او را در خانه کشیشی به دست گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ugly rectory is a figment of my imagination, for there was never such a building on Wood Green.
[ترجمه گوگل]رکتورخانه زشت حاصل تخیل من است، زیرا هرگز چنین ساختمانی در وود گرین وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]این خانه کشیشی زشت فقط یک خیال خیالی است، چون هیچ وقت چنین ساختمانی در جنگل گرین وود وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now, suddenly, the rectory, indeed the entire street, quaked with racket.
[ترجمه گوگل]اکنون، ناگهان، دفتر خانه، در واقع کل خیابان، با راکت لرزید
[ترجمه ترگمان]حالا، ناگهان، خانه کشیشی که در واقع تمام کوچه بود، از سرو صدا به خود لرزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Quentin Featherston cut the grass of the rectory lawns again.
[ترجمه گوگل]کوئنتین فدرستون دوباره چمن های چمن های محله را برید
[ترجمه ترگمان]Quentin Featherston علف ها را ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The large rectory in Staithes Road is now a private house.
[ترجمه گوگل]معبد بزرگ در جاده Staithes اکنون یک خانه شخصی است
[ترجمه ترگمان]کلیسای بزرگ در خیابان Staithes اکنون یک خانه خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Life in a Mayfair rectory suited her very well and she had private means.
[ترجمه گوگل]زندگی در دفتر خانه مایفر به خوبی برای او مناسب بود و او امکانات شخصی داشت
[ترجمه ترگمان]زندگی در بخش می فیر، برای او بسیار مناسب و خصوصی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He would come regularly to the rectory now, Lavinia thought.
[ترجمه گوگل]لاوینیا فکر کرد که او اکنون مرتباً به دفترخانه می آمد
[ترجمه ترگمان]با خودش فکر کرد که او به طور منظم به کلیسا خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The young priest ran into the rectory.
[ترجمه گوگل]کشیش جوان به سمت مطب دوید
[ترجمه ترگمان]کشیش جوان به خانه کشیشی دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We believed there was a secret tunnel between rectory and nunnery.
[ترجمه گوگل]ما معتقد بودیم که یک تونل مخفی بین روحانی و صومعه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ما باور داشتیم که یه تونل مخفی بین rectory و nunnery وجود داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خانه کشیش بخش (اسم)
rectory

درامد کشیش بخش (اسم)
rectory

انگلیسی به انگلیسی

• house of a minister or priest, parsonage
a rectory is a house in which a priest of the church of england lives.

پیشنهاد کاربران

بپرس