1. Sometimes the rector came up and preached a sermon.
[ترجمه گوگل]گاهي رئيس مجلس مي آمد و خطبه مي خواند
[ترجمه ترگمان]گاهی رئیس به وعظ ادامه می داد و موعظه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He became a rector of a small parish where he ministered for several years.
[ترجمه گوگل]او رئیس بخش کوچکی شد که چندین سال در آنجا خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]او رئیس بخش کوچکی شد که در آن به مدت چندین سال تدریس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The rector leant against the dresser and watched her as she fetched a vase and arranged the freesias.
[ترجمه گوگل]رئیس به کمد تکیه داد و او را در حالی که گلدانی می آورد و فریزیاها را مرتب می کرد، تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]کشیش کنار میز خم شد و او را تماشا کرد که گلدانی را می آورد و the را چیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Though the rector had been here but once before, he felt instantly at home.
[ترجمه گوگل]اگرچه رئیس پیش از این یک بار اینجا بود، بلافاصله احساس کرد که در خانه است
[ترجمه ترگمان]گرچه کشیش قبلا به اینجا آمده بود، فورا احساس کرد که در خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Rector walked in on Freddie the lion and his sleeping mate.
[ترجمه گوگل]رکتور به سراغ فردی شیر و همسر خوابیده اش رفت
[ترجمه ترگمان]کشیش به فردی به نام فردی و نایب خواب او وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Before that the rector of Worth travelled the four miles along the Priest's Way to officiate at Swanage.
[ترجمه گوگل]پیش از آن، پیشوای ورث، چهار مایل در امتداد راه کشیش را طی کرد تا در سوانج به سخنرانی بپردازد
[ترجمه ترگمان]قبل از آن که رئیس دانشگاه ورث در طول چهار مایل در امتداد راه کشیش برای داوری در Swanage سفر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The rector beside him in the moonlight that lay like a platinum sheen over the lawn of Meadowgate Farm.
[ترجمه گوگل]رئیس در کنار او در نور مهتاب که مانند یک درخشش پلاتین روی چمنزار مزرعه Meadowgate دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]کشیش در کنار او در زیر نور ماه که مثل برق پلاتین روی چمن مزرعه Meadowgate قرار داشت، کنار او نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The country preacher led the village rector up the steps and into the dim interior of the oldest store in several counties.
[ترجمه گوگل]واعظ دهکده رئیس دهکده را از پلهها بالا برد و به داخل تاریکترین فروشگاه در چندین شهرستان وارد شد
[ترجمه ترگمان]کشیش دهکده، رئیس روستا را از پله ها بالا برد و به داخل حیاط تاریک قدیمی ترین فروشگاهی که در چند بخش بود وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. With the rector, however, Arthur still can not bring the conversation around to the confession he once planned to make.
[ترجمه گوگل]با این حال، آرتور هنوز نمی تواند با رئیس مدرسه، صحبت را به اعترافاتی که زمانی قصد داشت انجام دهد، برساند
[ترجمه ترگمان]با این حال، با کشیش، آرتور هنوز نمی تواند گفتگو را با اعتراف به اعترافی که زمانی برای ساختن آن برنامه ریزی کرده بود، به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The rector felt suddenly weakened, as if the anger had seeped into his own bones, his own spirit.
[ترجمه گوگل]رئیس به طور ناگهانی احساس ضعف کرد، گویی خشم در استخوان های خودش، روح خودش نفوذ کرده است
[ترجمه ترگمان]کشیش ناگهان احساس ضعف کرد، انگار خشم به استخوان های خودش نفوذ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A former grocer from Rector Street, at twenty he had gone bankrupt trying to run a cigar store on Pearl Street.
[ترجمه گوگل]یک خواربارفروش سابق از خیابان رکتور، در بیست سالگی ورشکست شده بود و سعی داشت یک مغازه سیگار برگ در خیابان مروارید راه اندازی کند
[ترجمه ترگمان]یک بقالی سابق از خیابان کشیش، در بیست سالگی در صدد خرید یک مغازه سیگار در خیابان پرل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When Arthur Donnithorne and Rector Irwine step into her kitchen, her anxiety is relieved by their geniality.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آرتور دانیتورن و رکتور ایروین وارد آشپزخانه او می شوند، با نبوغ بودن آنها از اضطراب او کاسته می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آرتور Donnithorne و کشیش در آشپزخانه اش قدم به قدم گذاشتند، نگرانی او از geniality آسوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Towards the rector he was a polite listener, a concession to the man's advanced years and his calling.
[ترجمه گوگل]نسبت به رئیس، شنونده مؤدبی بود، امتیازی برای سالهای پیشرفته مرد و دعوت او
[ترجمه ترگمان]به طرف کشیش، او شنونده مودبانه بود، امتیازی برای سال های پیشرفته آن مرد و تماس او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His grandfather made over, thought the rector.
[ترجمه گوگل]رئیس فکر کرد که پدربزرگش تمام شد
[ترجمه ترگمان]کشیش به خود گفت: پدر بزرگ او این کار را کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The rector noticed that Cynthia Coppersmith was letting her tears fall without shame.
[ترجمه گوگل]رئیس دانشگاه متوجه شد که سینتیا مسمیت بدون شرم اجازه می دهد اشک هایش بریزد
[ترجمه ترگمان]کشیش متوجه شد که سینتیا coppersmith بدون شرم اشک می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید