rectal

/ˈrektəl//ˈrektəl/

معنی: مقعدی، وابسته براست روده، وابسته به معاء غلاظ، وابسته به مقعد
معانی دیگر: وابسته به یا نزدیک به راست روده، راست روده ای، راستکی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: rectally (adv.)
• : تعریف: of or relating to the rectum.

جمله های نمونه

1. the contraction of the rectal muscle
انقباض (هم کشی) عضله ی مقعد

2. Some theorized that repeated rectal exposure to the semen of different partners might be leading to an immune breakdown.
[ترجمه گوگل]برخی معتقد بودند که مواجهه مکرر رکتوم با مایع منی شرکای مختلف ممکن است منجر به شکست سیستم ایمنی شود
[ترجمه ترگمان]برخی استدلال کرده بودند که در معرض semen شدن مقعد به روی منی، ممکن است منجر به شکست ایمنی بدن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rectal swabs were cultured for chlamydia.
[ترجمه گوگل]سواب رکتوم برای کلامیدیا کشت داده شد
[ترجمه ترگمان]نمونه های مقعد برای chlamydia فرهنگ و فرهنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Giant rectal contractions were never seen in normal subjects.
[ترجمه گوگل]انقباضات غول پیکر رکتوم هرگز در افراد عادی دیده نشد
[ترجمه ترگمان]contractions مقعد هرگز در موضوعات عادی دیده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These findings are possibly explained by poor rectal absorption of N-acetyl-5ASA.
[ترجمه گوگل]این یافته‌ها احتمالاً با جذب ضعیف N-acetyl-5ASA از مقعد توضیح داده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این یافته ها احتمالا با جذب افراد گمنام N - acetyl - ۵ ASA توضیح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her abdomen was generally tender and rectal examination showed watery stool stained with mucus and a small amount of blood.
[ترجمه گوگل]شکم او به طور کلی حساس بود و معاینه رکتال نشان داد مدفوع آبکی آغشته به مخاط و مقدار کمی خون بود
[ترجمه ترگمان]شکمش به طور کلی نرم و مقعدی بود و examination از مدفوع پر از خلط و مقدار کمی خون نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Five minute rest periods separated each rectal distension.
[ترجمه گوگل]پنج دقیقه استراحت هر اتساع رکتوم را از هم جدا کرد
[ترجمه ترگمان]پنج دقیقه استراحت هر کدوم از rectal مقعد رو از هم جدا می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Previous results have shown a higher threshold of rectal sensation in men than in women.
[ترجمه گوگل]نتایج قبلی آستانه بالاتری از احساس رکتوم را در مردان نسبت به زنان نشان داده است
[ترجمه ترگمان]نتایج قبلی نشان دهنده آستانه بالاتر احساسات مقعد در مردان نسبت به زنان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For positive controls, sections containing rectal carcinoma and normal mucosa were employed and for negative controls the primary antibodies were excluded.
[ترجمه گوگل]برای گروه کنترل مثبت، از مقاطع حاوی کارسینوم رکتوم و مخاط طبیعی استفاده شد و برای گروه کنترل منفی، آنتی بادی های اولیه حذف شدند
[ترجمه ترگمان]برای کنترل های مثبت، بخش های حاوی carcinoma مقعد و مخاط طبیعی به کار گرفته شدند و برای کنترل های منفی، آنتی بادی اصلی حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. B2 - extension through the rectal wall without lymph node involvement.
[ترجمه گوگل]B2 - گسترش از طریق دیواره رکتوم بدون درگیری غدد لنفاوی
[ترجمه ترگمان]B۲ - گسترش از طریق دیواره مقعد بدون دخالت گره lymph
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Digital rectal examination was performed before insertion of the tube to ensure that the rectum was empty.
[ترجمه گوگل]معاینه دیجیتالی رکتوم قبل از قرار دادن لوله برای اطمینان از خالی بودن رکتوم انجام شد
[ترجمه ترگمان]آزمایش مقعد دیجیتال قبل از فرو بردن لوله انجام شد تا اطمینان حاصل شود که مقعد خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We have previously characterised the rectal mucosa associated microflora of patients with ulcerative colitis.
[ترجمه گوگل]ما قبلاً میکروفلور مخاط رکتوم مرتبط با بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو را مشخص کرده‌ایم
[ترجمه ترگمان]ما پیش از این مخاط مقعد associated همراه با فلور microflora of را با ulcerative colitis مشخص کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Main outcome measures - Number of cases of rectal gonorrhoea and newly diagnosed infection in homosexual men.
[ترجمه گوگل]معیارهای پیامد اصلی - تعداد موارد سوزاک رکتوم و عفونت تازه تشخیص داده شده در مردان همجنسگرا
[ترجمه ترگمان]نتایج اصلی نتیجه - تعداد موارد of (مقعد)و عفونت تشخیص داده شده تازه در مردان همجنس گرا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It also inhibits motor activity induced by rectal distention and increases sensory thresholds for defaecation in patients with the irritable bowel syndrome.
[ترجمه گوگل]همچنین فعالیت حرکتی ناشی از اتساع رکتوم را مهار می کند و آستانه حسی برای دفع مدفوع را در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین مانع فعالیت موتور توسط distention مقعد است و آستانه حسی برای defaecation در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Indeed, Kirsner etal have reported a case of rectal stricture which reverted to normal once the symptoms had subsided.
[ترجمه گوگل]در واقع، Kirsner etal یک مورد تنگی رکتوم را گزارش کرده است که پس از فروکش کردن علائم به حالت عادی بازگشته است
[ترجمه ترگمان]در واقع، Kirsner etal یک پرونده از stricture (مقعد)را گزارش کرده اند که پس از فروکش کردن نشانه ها به حالت عادی بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقعدی (صفت)
rectal

وابسته به راست روده (صفت)
rectal

وابسته به معاء غلاظ (صفت)
rectal

وابسته به مقعد (صفت)
rectal

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the rectum and anus, pertaining to the final section of the intestines and the anus

پیشنهاد کاربران

rectal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: راست‏روده‏ای
تعریف: مربوط به راست‏روده
رپده ای

بپرس