recrudesce

/ˌriːkruːˈdes//ˌriːkruːˈdes/

معنی: برگشتن، عود کردن
معانی دیگر: (بیماری یا اثر و غیره) عود کردن، بازگشتن، رجعت کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: recrudesces, recrudescing, recrudesced
مشتقات: recrudescent (adj.), recrudescence (n.)
• : تعریف: to become active again or break out anew, as a disease or harmful condition.

- The doctors have successfully treated all the local cases of malaria but, because malaria often recrudesces, they will watch the patients for several more weeks.
[ترجمه گوگل] پزشکان همه موارد محلی مالاریا را با موفقیت درمان کرده‌اند، اما از آنجا که مالاریا اغلب مجدداً تکرار می‌شود، بیماران را برای چند هفته دیگر تحت نظر خواهند داشت
[ترجمه ترگمان] پزشکان همه موارد مالاریا را با موفقیت درمان کرده اند، اما چون مالاریا اغلب مبتلا به مالاریا است، چندین هفته است که بیماران را تحت مراقبت قرار خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Clap diplococcus returns the recrudesce of former to trachoma garment put oneself in another's position to rise to accelerate effect.
[ترجمه گوگل]Clap diplococcus بازگرداندن لباس قبلی به تراخم است که خود را در موقعیت دیگری قرار می دهد تا برای تسریع اثر بالا برود
[ترجمه ترگمان]Clap diplococcus، رئیس سابق لباس، خود را در موقعیت دیگری قرار می دهد تا تاثیر خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. None recrudesce through visiting sufferer above one year. Naturalness orifice has no obturated in maxillary sinus.
[ترجمه گوگل]هیچ یک از طریق ملاقات با بیمار بالای یک سال مجدداً ایجاد نمی شود دهانه طبیعی بودن در سینوس ماگزیلاری انسداد ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این افراد در طول یک سال بیش از یک سال از بیمار دیدن نکرده اند orifice در سینوس آرواره بالا ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or the case that tumor recrudesce produces after art.
[ترجمه گوگل]یا موردی که پس از هنر دوباره ایجاد تومور می کند
[ترجمه ترگمان]یا این که تومور tumor بعد از هنر تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can the perinatal scheduled time cardiac muscle disease recrudesce?
[ترجمه گوگل]آیا زمان برنامه ریزی شده پری ناتال بیماری عضله قلبی مجدداً بروز می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا the زمانی برای بیماری ماهیچه قلب (recrudesce)برنامه ریزی می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These political movements recrudesce from time to time.
[ترجمه گوگل]این جنبش‌های سیاسی هر از چند گاهی تکرار می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این جنبش های سیاسی گاه به گاه از هم جدا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Such boils tend to recrudesce.
[ترجمه گوگل]چنین جوش هایی تمایل به ایجاد مجدد دارند
[ترجمه ترگمان]این boils به recrudesce تمایل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Food and drink of certain tall fiber may have the effect that prevents cankerous happening and recrudesce.
[ترجمه گوگل]غذاها و نوشیدنی‌های حاوی فیبرهای بلند می‌توانند تأثیری داشته باشند که از بروز سرطان و ایجاد مجدد سرطان جلوگیری می‌کند
[ترجمه ترگمان]غذا و نوشیدنی فیبر بلند خاص ممکن است تاثیری داشته باشد که مانع از افتادن cankerous و recrudesce می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Method of this kind of operation reduced a patient to pull apparently pull the ache that cause, reduced hernial recrudesce.
[ترجمه گوگل]روش این نوع عمل باعث کاهش ظاهراً کشش بیمار دردی می شود که باعث کاهش مجدد فتق می شود
[ترجمه ترگمان]روش این نوع عملیات، بیمار را به سمت کشش سوق می دهد و باعث کاهش درد و رنج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Because effect a radical cure excision still has quite high recrudesce rate, the appropriate after reason art checks regularly AFP and supersonic show an elephant with censorial recrudesce.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اثر یک برش درمان رادیکال هنوز هم دارای نرخ دوباره سازی بسیار بالایی است، پس از بررسی های هنری مناسب به طور منظم AFP و مافوق صوت یک فیل را با سانسور مجدد نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]از آن جا که اثر یک درمان رادیکال در آن به طور منظم میزان recrudesce بالایی دارد، پس از بررسی به طور منظم به خبرگزاری فرانسه و مافوق صوت می تواند یک فیل با censorial recrudesce را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cut polypous second half month, see there is a thing inside nasal cavity, can you be polypous recrudesce?
[ترجمه گوگل]نیم ماه دوم پولیپ را قطع کنید، ببینید داخل حفره بینی چیزی وجود دارد، آیا می توانید دوباره پولیپ شوید؟
[ترجمه ترگمان]اگر ظرف نیمه دوم را ببرید، می بینید که در حفره بینی یک چیز وجود دارد، آیا می توانید آن را polypous recrudesce (polypous recrudesce)ببینید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tuberculosis already treated recover from an illness two years. Whether to return meeting recrudesce later.
[ترجمه گوگل]سل که قبلاً تحت درمان قرار گرفته بود، دو سال از یک بیماری بهبود می یابند اینکه آیا برای بازگشت به جلسه بعداً مجدداً بررسی شود
[ترجمه ترگمان]سل در حال حاضر دو سال است که از بیماری سل بهبود یافته است این که بعدا با recrudesce ملاقات کنیم یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To already losing the progress of operation opportunity the lacteal cancer of period breast cancer and local recrudesce can consider to implement the arterial method that change cure.
[ترجمه گوگل]برای از دست دادن پیشرفت فرصت عمل، سرطان لاکتال سرطان سینه دوره و ایجاد مجدد موضعی می تواند برای اجرای روش شریانی که درمان را تغییر می دهد، مد نظر قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]به منظور از دست دادن پیشرفت موقعیت بهره برداری، سرطان lacteal سرطان سینه دوره و recrudesce محلی می تواند برای اجرای روش شریانی که درمان را تغییر می دهد، در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برگشتن (فعل)
sheer, hark back, change, bend, regurgitate, return, reverse, backslide, rebound, come back, remount, blench, put about, revert, resile, topple, recrudesce

عود کردن (فعل)
return, relapse, recur, recrudesce

انگلیسی به انگلیسی

• break out again, erupt again, reappear (disease)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : recrudesce
✅️ اسم ( noun ) : recrudescence
✅️ صفت ( adjective ) : recrudescent
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس