1. They've decided to reconstruct this building.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفته اند این ساختمان را بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفته اند که این ساختمان را بازسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The government must reconstruct the shattered economy.
[ترجمه گوگل]دولت باید اقتصاد از هم پاشیده را بازسازی کند
[ترجمه ترگمان]دولت باید اقتصاد خرد شده را بازسازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is not possible to reconstruct the complete symphony from these manuscript sketches.
[ترجمه گوگل]بازسازی کامل سمفونی از این طرح های خطی امکان پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود ندارد که سمفونی کامل از این طرح های دست نوشته را بازسازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Elaborate efforts were made to reconstruct what had happened.
[ترجمه گوگل]تلاش های مفصلی برای بازسازی آنچه اتفاق افتاده بود انجام شد
[ترجمه ترگمان]تلاش های Elaborate برای بازسازی آنچه رخ داده بود انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Police are trying to reconstruct the sequence of events on the night of the murder.
[ترجمه گوگل]پلیس در تلاش است تا توالی وقایع شب قتل را بازسازی کند
[ترجمه ترگمان]پلیس در حال تلاش برای بازسازی توالی حوادث در شب قتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They tried to reconstruct the crime from the fragmentary pieces of information.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند جنایت را از روی اطلاعات پراکنده بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی کردند جنایت را از تکه های پراکنده اطلاعات بازسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She actually wanted to reconstruct the state and transform society.
[ترجمه گوگل]او در واقع می خواست دولت را بازسازی کند و جامعه را متحول کند
[ترجمه ترگمان]او در واقع می خواست دولت را بازسازی کند و جامعه را متحول کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He began to reconstruct the events of 21 December 198 when flight 103 disappeared.
[ترجمه گوگل]او شروع به بازسازی وقایع 21 دسامبر 198 کرد که پرواز 103 ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]او شروع به بازسازی رویداده ای ۲۱ دسامبر ۱۹۸ زمانی که پرواز ۱۰۳ ناپدید شد آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The police tried to reconstruct the crime using the statements of witnesses and clues that they had found.
[ترجمه گوگل]پلیس سعی کرد با استفاده از اظهارات شاهدان و سرنخ هایی که پیدا کرده بود، جنایت را بازسازی کند
[ترجمه ترگمان]پلیس سعی کرد با استفاده از اظهارات شهود و مدارکی که پیدا کرده بود، این جنایت را از نو بسازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They have tried to reconstruct the settlement as it would have been in Iron Age times.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردهاند این سکونتگاه را همانطور که در عصر آهن بوده بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش کرده اند تا این اسکان را که در عصر آهن به طول خواهد انجامید بازسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The task ahead is to reconstruct the building.
[ترجمه گوگل]وظیفه پیش رو بازسازی ساختمان است
[ترجمه ترگمان]وظیفه بعدی بازسازی ساختمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Investigators are trying to reconstruct the circumstances of the crash.
[ترجمه گوگل]بازرسان در تلاش برای بازسازی شرایط سقوط هواپیما هستند
[ترجمه ترگمان]بازرسان در تلاشند تا شرایط سقوط را بازسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Resources that might have been used to reconstruct a war-torn world went instead into new armaments.
[ترجمه گوگل]منابعی که ممکن بود برای بازسازی دنیای جنگ زده استفاده می شد، در عوض به تسلیحات جدید رفت
[ترجمه ترگمان]منابعی که برای بازسازی یک جهان جنگ زده مورد استفاده قرار می گرفت به جای سلاح های جدید به سلاح های جدید تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These empowered local authorities to clear and reconstruct unhealthy areas, with powers to purchase compulsorily and to limit compensation.
[ترجمه گوگل]این به مقامات محلی قدرت داد تا مناطق ناسالم را پاکسازی و بازسازی کنند، با اختیاراتی برای خرید اجباری و محدود کردن غرامت
[ترجمه ترگمان]این افراد به مقامات محلی این اختیار را می دهند تا مناطق ناسالم را پاک سازی و بازسازی کنند و قدرت خرید اجباری را داشته باشند و غرامت را محدود کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید