reconnoitre

/ˌrekəˈnoɪtər//ˌrekəˈnoɪtə/

معنی: بازدید کردن، شناسایی کردن، عملیات اکتشافی کردن
معانی دیگر: reconnoiter شناسایی کردن

جمله های نمونه

1. They were sent to reconnoitre the enemy powder magazine.
[ترجمه گوگل]برای شناسایی تیربار دشمن فرستاده شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها را برای بازدید مجله enemy فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was sent to Eritrea to reconnoitre the enemy position.
[ترجمه گوگل]او برای شناسایی موقعیت دشمن به اریتره اعزام شد
[ترجمه ترگمان]او را به اریتره فرستادند تا موضع دشمن را بازدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The platoon was sent to reconnoitre the village before the attack.
[ترجمه گوگل]جوخه قبل از حمله برای شناسایی روستا اعزام شد
[ترجمه ترگمان]جوخه قبل از حمله به دهکده رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They stopped and began to reconnoitre the terrain.
[ترجمه گوگل]آنها ایستادند و شروع به شناسایی زمین کردند
[ترجمه ترگمان]توقف کردند و به بازدید پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One of the duke's groundsmen advised me to reconnoitre a nearby converted abbey which has recently been turned into a hotel.
[ترجمه گوگل]یکی از زمین داران دوک به من توصیه کرد که صومعه ای را که در آن نزدیکی تغییر شکل داده بود، که اخیراً به هتل تبدیل شده است، شناسایی کنم
[ترجمه ترگمان]یکی از groundsmen دوک به من توصیه کرد تا بازدید یک صومعه قدیمی را که به تازگی تبدیل به یک هتل شده بود، بازدید کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He sent two men to reconnoitre the approaching dark.
[ترجمه گوگل]او دو مرد را فرستاد تا تاریکی نزدیک را شناسایی کنند
[ترجمه ترگمان]دو نفر را فرستاد تا به تاریکی نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Several scouts reconnoitre capturing enemy personnel photograph!
[ترجمه گوگل]چندین پیشاهنگ در حال گرفتن عکس پرسنل دشمن!
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان زیادی برای گرفتن عکس پرسنل دشمن به عمل آمده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This text on reconnoitre the existing problem to analyse in civil construction work geology.
[ترجمه گوگل]این متن در مورد شناسایی مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار ساخت و ساز عمران است
[ترجمه ترگمان]این متن برای بازدید از مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار عمرانی، مشکل موجود را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The platoon is sent to reconnoitre the village before the attack.
[ترجمه گوگل]جوخه برای شناسایی روستا قبل از حمله اعزام می شود
[ترجمه ترگمان]این گروه قبل از حمله به بازدید از روستا اعزام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Time is long to reconnoitre the scene of a traffic accident by hands.
[ترجمه گوگل]زمان زیادی برای شناسایی صحنه تصادف رانندگی با دست زیاد است
[ترجمه ترگمان]گذر زمان برای بازدید از صحنه تصادف رانندگی با دست بسیار طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Your currency, Stone, bought us a little reconnoitre of the library.
[ترجمه گوگل]واحد پول شما، استون، برای ما اطلاعات کوچکی از کتابخانه خرید
[ترجمه ترگمان]پول شما، استون برای ما یک بازدید کوتاهی از کتابخانه خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I left a sergeant in command and rode forward to reconnoitre.
[ترجمه گوگل]یک گروهبان را در فرماندهی گذاشتم و برای شناسایی جلو رفتم
[ترجمه ترگمان]یک گروهبان را به فرمان خود رها کردم و به راه رفتن ادامه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As the outriders can only move so fast, their ability to reconnoitre ahead is limited.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که خارجی‌ها فقط می‌توانند با این سرعت حرکت کنند، توانایی آنها برای شناسایی پیش رو محدود است
[ترجمه ترگمان]چون outriders تنها می توانند به سرعت حرکت کنند، توانایی آن ها برای بازدید از آن ها محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. M, the title's hunter, has rented a room at an isolated house from which to reconnoitre the wilderness beyond.
[ترجمه گوگل]M، شکارچی عنوان، اتاقی را در خانه ای منزوی اجاره کرده است تا از آنجا بیابان فراتر را شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]ام، شکارچی عنوان، اتاقی را در یک خانه دورافتاده اجاره کرده است که در آن سوی طبیعت بکر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One night in August 196 therefore, the two men drove to Hallington to reconnoitre the line.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک شب در اوت 196، این دو مرد برای شناسایی خط به هالینگتون رفتند
[ترجمه ترگمان]پس از یک شب در اوت ۱۹۶ اوت، دو مرد برای بازدید از خط آهن به Hallington رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازدید کردن (فعل)
review, survey, gam, revisit, reconnoiter, reconnoitre

شناسایی کردن (فعل)
reconnoiter, reconnoitre

عملیات اکتشافی کردن (فعل)
reconnoitre

انگلیسی به انگلیسی

• scout an enemy's territory in order to gather useful information
to reconnoitre means to obtain information about the size and position of an army or about the geographical features of an area, using soldiers, planes, or satellites; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس