1. They were sent to reconnoitre the enemy powder magazine.
[ترجمه گوگل]برای شناسایی تیربار دشمن فرستاده شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها را برای بازدید مجله enemy فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها را برای بازدید مجله enemy فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He was sent to Eritrea to reconnoitre the enemy position.
[ترجمه گوگل]او برای شناسایی موقعیت دشمن به اریتره اعزام شد
[ترجمه ترگمان]او را به اریتره فرستادند تا موضع دشمن را بازدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را به اریتره فرستادند تا موضع دشمن را بازدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The platoon was sent to reconnoitre the village before the attack.
[ترجمه گوگل]جوخه قبل از حمله برای شناسایی روستا اعزام شد
[ترجمه ترگمان]جوخه قبل از حمله به دهکده رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جوخه قبل از حمله به دهکده رفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They stopped and began to reconnoitre the terrain.
[ترجمه گوگل]آنها ایستادند و شروع به شناسایی زمین کردند
[ترجمه ترگمان]توقف کردند و به بازدید پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توقف کردند و به بازدید پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. One of the duke's groundsmen advised me to reconnoitre a nearby converted abbey which has recently been turned into a hotel.
[ترجمه گوگل]یکی از زمین داران دوک به من توصیه کرد که صومعه ای را که در آن نزدیکی تغییر شکل داده بود، که اخیراً به هتل تبدیل شده است، شناسایی کنم
[ترجمه ترگمان]یکی از groundsmen دوک به من توصیه کرد تا بازدید یک صومعه قدیمی را که به تازگی تبدیل به یک هتل شده بود، بازدید کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از groundsmen دوک به من توصیه کرد تا بازدید یک صومعه قدیمی را که به تازگی تبدیل به یک هتل شده بود، بازدید کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He sent two men to reconnoitre the approaching dark.
[ترجمه گوگل]او دو مرد را فرستاد تا تاریکی نزدیک را شناسایی کنند
[ترجمه ترگمان]دو نفر را فرستاد تا به تاریکی نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو نفر را فرستاد تا به تاریکی نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Several scouts reconnoitre capturing enemy personnel photograph!
[ترجمه گوگل]چندین پیشاهنگ در حال گرفتن عکس پرسنل دشمن!
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان زیادی برای گرفتن عکس پرسنل دشمن به عمل آمده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان زیادی برای گرفتن عکس پرسنل دشمن به عمل آمده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This text on reconnoitre the existing problem to analyse in civil construction work geology.
[ترجمه گوگل]این متن در مورد شناسایی مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار ساخت و ساز عمران است
[ترجمه ترگمان]این متن برای بازدید از مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار عمرانی، مشکل موجود را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این متن برای بازدید از مشکل موجود برای تجزیه و تحلیل در زمین شناسی کار عمرانی، مشکل موجود را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The platoon is sent to reconnoitre the village before the attack.
[ترجمه گوگل]جوخه برای شناسایی روستا قبل از حمله اعزام می شود
[ترجمه ترگمان]این گروه قبل از حمله به بازدید از روستا اعزام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این گروه قبل از حمله به بازدید از روستا اعزام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Time is long to reconnoitre the scene of a traffic accident by hands.
[ترجمه گوگل]زمان زیادی برای شناسایی صحنه تصادف رانندگی با دست زیاد است
[ترجمه ترگمان]گذر زمان برای بازدید از صحنه تصادف رانندگی با دست بسیار طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گذر زمان برای بازدید از صحنه تصادف رانندگی با دست بسیار طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Your currency, Stone, bought us a little reconnoitre of the library.
[ترجمه گوگل]واحد پول شما، استون، برای ما اطلاعات کوچکی از کتابخانه خرید
[ترجمه ترگمان]پول شما، استون برای ما یک بازدید کوتاهی از کتابخانه خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پول شما، استون برای ما یک بازدید کوتاهی از کتابخانه خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I left a sergeant in command and rode forward to reconnoitre.
[ترجمه گوگل]یک گروهبان را در فرماندهی گذاشتم و برای شناسایی جلو رفتم
[ترجمه ترگمان]یک گروهبان را به فرمان خود رها کردم و به راه رفتن ادامه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گروهبان را به فرمان خود رها کردم و به راه رفتن ادامه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As the outriders can only move so fast, their ability to reconnoitre ahead is limited.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که خارجیها فقط میتوانند با این سرعت حرکت کنند، توانایی آنها برای شناسایی پیش رو محدود است
[ترجمه ترگمان]چون outriders تنها می توانند به سرعت حرکت کنند، توانایی آن ها برای بازدید از آن ها محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چون outriders تنها می توانند به سرعت حرکت کنند، توانایی آن ها برای بازدید از آن ها محدود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. M, the title's hunter, has rented a room at an isolated house from which to reconnoitre the wilderness beyond.
[ترجمه گوگل]M، شکارچی عنوان، اتاقی را در خانه ای منزوی اجاره کرده است تا از آنجا بیابان فراتر را شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]ام، شکارچی عنوان، اتاقی را در یک خانه دورافتاده اجاره کرده است که در آن سوی طبیعت بکر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ام، شکارچی عنوان، اتاقی را در یک خانه دورافتاده اجاره کرده است که در آن سوی طبیعت بکر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. One night in August 196 therefore, the two men drove to Hallington to reconnoitre the line.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک شب در اوت 196، این دو مرد برای شناسایی خط به هالینگتون رفتند
[ترجمه ترگمان]پس از یک شب در اوت ۱۹۶ اوت، دو مرد برای بازدید از خط آهن به Hallington رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از یک شب در اوت ۱۹۶ اوت، دو مرد برای بازدید از خط آهن به Hallington رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید