reconnection

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of connection.

جمله های نمونه

1. If the reconnection were to take place at a steady rate, the ion energy would show a continuous latitudinal dispersion.
[ترجمه گوگل]اگر اتصال مجدد با یک نرخ ثابت انجام شود، انرژی یونی یک پراکندگی عرضی پیوسته نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر the در یک نرخ ثابت اتفاق می افتاد، انرژی یونی پراکندگی پیوسته را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The reconnection is very similar to that described above for the helmet streamer, although time and size scales are smaller.
[ترجمه گوگل]اتصال مجدد بسیار شبیه به آنچه در بالا توضیح داده شد برای پخش کننده کلاه ایمنی است، اگرچه مقیاس های زمان و اندازه کوچکتر هستند
[ترجمه ترگمان]The بسیار شبیه همان چیزی است که در بالا برای streamer کلاه خود توضیح داده شد، اگر چه زمان و مقیاس اندازه کوچک تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The process of magnetic reconnection in an anisotropic plasma is studied based on two and half dimensional hybrid simulation.
[ترجمه گوگل]فرآیند اتصال مجدد مغناطیسی در یک پلاسمای ناهمسانگرد بر اساس شبیه‌سازی هیبریدی دو و نیم بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]فرآیند of مغناطیسی در پلاسما با استفاده از شبیه سازی هیبرید دو بعدی و نیم بعدی بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Magnetic reconnection is a major subject in plasma physics.
[ترجمه گوگل]اتصال مجدد مغناطیسی موضوع اصلی در فیزیک پلاسما است
[ترجمه ترگمان]مغناطیسی مغناطیسی یک موضوع اصلی در فیزیک پلاسما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Under these circumstances, reconnection takes place along a wide equatorial belt, opening up nearly the entire outer boundary of the magnetosphere to the solar wind.
[ترجمه گوگل]در این شرایط، اتصال مجدد در امتداد یک کمربند استوایی گسترده صورت می‌گیرد و تقریباً تمام مرز بیرونی مگنتوسفر را به سمت باد خورشیدی باز می‌کند
[ترجمه ترگمان]تحت این شرایط، reconnection در امتداد یک کمربند استوایی گسترده قرار می گیرد و تقریبا کل مرز خارجی of را به سمت باد خورشیدی باز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Reconnection of electrical power to the reactor to re-start the cooling process was expected Saturday.
[ترجمه گوگل]وصل مجدد برق به رآکتور برای شروع مجدد فرآیند خنک سازی روز شنبه انتظار می رفت
[ترجمه ترگمان]در روز شنبه انتظار می رفت که انتقال برق به رآکتور دوباره آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cluster survey of cusp reconnection and its IMF dependence.
[ترجمه گوگل]بررسی خوشه ای اتصال مجدد کاسپ و وابستگی آن به صندوق بین المللی پول
[ترجمه ترگمان]بررسی خوشه بر فراز reconnection و وابستگی به صندوق بین المللی پول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plasmoids on the earthward side of the neutral line move toward the earth and coalesce with the reconnection region near the earth.
[ترجمه گوگل]پلاسموئیدها در سمت زمین خط خنثی به سمت زمین حرکت می کنند و با ناحیه اتصال مجدد نزدیک زمین ادغام می شوند
[ترجمه ترگمان]The در سمت چپ خط خنثی به سوی زمین حرکت می کنند و با منطقه reconnection در نزدیکی زمین متحد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How is it that they have an emergency cut-off procedure but no emergency reconnection facility for households affected?
[ترجمه گوگل]چگونه است که آنها یک روش قطع اضطراری دارند اما تسهیلات اتصال مجدد اضطراری برای خانوارهای آسیب دیده ندارند؟
[ترجمه ترگمان]چگونه آن ها یک روند قطع اضطراری دارند، اما هیچ امکانات رفاهی اضطراری برای خانواده های آسیب دیده وجود ندارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is there as a guide to tutor souls who have not yet fully established their personal reconnection to the Godhead.
[ترجمه گوگل]آنجا به عنوان راهنمای روح‌هایی است که هنوز ارتباط مجدد شخصی خود را با الوهیت به طور کامل برقرار نکرده‌اند
[ترجمه ترگمان]در آنجا به عنوان راهنما برای کسانی که هنوز به طور کامل هویت شخصی خود را به the established، در آنجا به عنوان راهنما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Using the multistep implicit scheme, a numerical study was made to reveal the influence of linear force-free field to the spontaneous reconnection of current sheets.
[ترجمه گوگل]با استفاده از طرح ضمنی چند مرحله‌ای، یک مطالعه عددی برای آشکار کردن تأثیر میدان خطی بدون نیرو بر اتصال مجدد خود به خود ورق‌های جریان انجام شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از طرح ضمنی multistep، یک مطالعه عددی برای آشکار کردن تاثیر میدان عاری از نیرو به the خود به خودی ورقه های جاری انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The presence of mirror-mode wave may result in magnetic bottle structure on top of the X and O lines that is responsible for the enhanced growth rate and oscillation of magnetic reconnection.
[ترجمه گوگل]وجود موج حالت آینه ای ممکن است منجر به ساختار بطری مغناطیسی در بالای خطوط X و O شود که مسئول افزایش نرخ رشد و نوسانات اتصال مجدد مغناطیسی است
[ترجمه ترگمان]حضور موج - مد ممکن است منجر به ساختار بطری مغناطیسی بر روی خطوط X و O شود که مسیول نرخ رشد افزایش یافته و نوسان of های مغناطیسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The key turns out to a sudden rearrangement of magnetic field lines, a phenomenon called reconnection.
[ترجمه گوگل]کلید به بازآرایی ناگهانی خطوط میدان مغناطیسی تبدیل می شود، پدیده ای به نام اتصال مجدد
[ترجمه ترگمان]کلید تبدیل به بازآرایی ناگهانی خطوط میدان مغناطیسی می شود، پدیده ای به نام reconnection
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "When the CME's magnetic field has a big southward component, there is a high probability of reconnection," Gombosi explains.
[ترجمه گوگل]گومبوسی توضیح می‌دهد: «وقتی میدان مغناطیسی CME یک جزء بزرگ به سمت جنوب داشته باشد، احتمال اتصال مجدد زیاد است
[ترجمه ترگمان]Gombosi توضیح می دهد: \" وقتی میدان مغناطیسی CME یک مولفه جنوبی بزرگ دارد، احتمال بالای of وجود دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reattachment, repeated joining, act of putting together again

پیشنهاد کاربران

بپرس