recondition

/ˌrikənˈdɪʃn̩//ˌriːkənˈdɪʃn̩/

معنی: سر وصورت دادن به، نو کاری کردن
معانی دیگر: دوباره سروصورت دادن، اصلاح کردن، تعمیر کردن، بازسازی کردن، قسمت های فرسوده را تعمیر و تعوی­ کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: reconditions, reconditioning, reconditioned
• : تعریف: to restore to good condition; renovate or fix.
مشابه: renew, renovate, repair, restore

جمله های نمونه

1. They decided to recondition their old house.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند خانه قدیمی خود را بازسازی کنند
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتند خانه قدیمی خود را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They sell used and reconditioned motorcycle parts.
[ترجمه گوگل]آنها قطعات موتور سیکلت دست دوم و تعمیر شده را می فروشند
[ترجمه ترگمان]آن ها از قطعات موتور سیکلت و reconditioned استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shop sells reconditioned vacuum cleaners and washing machines.
[ترجمه گوگل]این فروشگاه جاروبرقی و ماشین لباسشویی تعمیر شده می فروشد
[ترجمه ترگمان]این مغازه cleaners جاروبرقی و ماشین لباس شویی می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Here they would diverge on to reconditioned dockside trackage to cross the city to the freight terminal at Catalinas Sur.
[ترجمه گوگل]در اینجا آن‌ها به مسیر اسکله بازسازی‌شده منحرف می‌شوند تا از شهر به پایانه بار در Catalinas Sur عبور کنند
[ترجمه ترگمان]در اینجا آن ها برای عبور از شهر به ترمینال باربری در Catalinas سور از هم اختلاف خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The reconditioned air attracts the flies so we wander round like lost nomads thinking about the next meal.
[ترجمه گوگل]هوای بازسازی‌شده مگس‌ها را به خود جذب می‌کند، بنابراین ما مانند عشایر گمشده به فکر غذای بعدی دور می‌گردیم
[ترجمه ترگمان]هوای reconditioned مگس ها را به سوی خود جذب می کند، بنابراین ما همانند nomads سرگردان که در مورد غذای بعدی فکر می کنند، پرسه می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Reconditioned Royal Navy ships were turned into Confederate blockade runners by Clydeside arms dealers.
[ترجمه گوگل]کشتی های بازسازی شده نیروی دریایی سلطنتی توسط دلالان اسلحه کلایدساید به دونده محاصره کنفدراسیون تبدیل شدند
[ترجمه ترگمان]کشتی های نیروی دریایی \"reconditioned رویال\" توسط فروشندگان اسلحه Clydeside به محاصره افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The scourer, bought second hand, has been completely reconditioned as new by Douglas Reyburn's Engineers.
[ترجمه گوگل]آبشستگی که دست دوم خریداری شده است، توسط مهندسان داگلاس ریبورن کاملاً نو شده است
[ترجمه ترگمان]The، که دست دوم خریداری شده است، به طور کامل توسط مهندسان داگلاس s reconditioned شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is still prudent to re-condition bought materials.
[ترجمه گوگل]هنوز هم عاقلانه است که مواد خریداری شده را مجدداً آماده کنید
[ترجمه ترگمان]این کار هنوز عاقلانه است که مواد خریداری شده را دوباره خریداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A reconditioned 1950 model tractor will be given as a door prize.
[ترجمه گوگل]یک تراکتور بازسازی شده مدل 1950 به عنوان جایزه درب اهدا می شود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۰ یک تراکتور مدل reconditioned به عنوان جایزه در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Apart from reconditioning of patients, does cardiac rehabilitation reduce mortality and morbidity?
[ترجمه گوگل]آیا توانبخشی قلبی به غیر از بهبودی بیماران، مرگ و میر و عوارض را کاهش می دهد؟
[ترجمه ترگمان]جدا از reconditioning بیمار، توان بخشی قلبی باعث کاهش مرگ و میر و میزان مرگ و میر می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper introduces the structure, working principle and recondition of firing system of Beijing Cherokee Jeep.
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار، اصل کار و وضعیت سیستم شلیک جیپ چروکی پکن را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار، اصل کار و recondition سیستم آتش نشانی of چروکی را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It will cost a lot to recondition our house.
[ترجمه گوگل]بازسازی خانه ما هزینه زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]خانه ما بسیار گران تمام خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Recondition is a slow, deep discharge that drains the cell to a voltage threshold below one volt must be discharged to at least 0. 6 volts per cell to dissolve the more resistive crystalline build-up.
[ترجمه گوگل]Recondition یک تخلیه آهسته و عمیق است که سلول را تا آستانه ولتاژ زیر یک ولت تخلیه می کند، باید حداقل تا 0 6 ولت در هر سلول تخلیه شود تا تجمع کریستالی با مقاومت بیشتر حل شود
[ترجمه ترگمان]recondition یک تخلیه کند، عمیق است که سلول را به یک آستانه ولتاژ زیر یک ولت تخلیه می کند، باید حداقل ۰ تخلیه شود ۶ ولت در هر سلول برای حل شدن ساختار کریستالی بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سر و صورت دادن به (فعل)
recondition

نو کاری کردن (فعل)
recondition

انگلیسی به انگلیسی

• renovate, renew, restore to good condition
to recondition a machine or piece of equipment means to repair or replace all the parts that are worn or broken.

پیشنهاد کاربران

بپرس