recon

/ˈriːkɒn//ˈriːkɒn/

مخفف : reconnaissance، کوچکترین بخش دی.ان.ای (dna) که بازپیوست پذیر است، بازپیوستک

جمله های نمونه

1. Every recon ship sent to this coastal valley fifty miles north of Qui Nhon had been hit by ground fire.
[ترجمه گوگل]هر کشتی شناسایی که به این دره ساحلی در پنجاه مایلی شمال کوی نون فرستاده می شد مورد اصابت آتش زمینی قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]هر کشتی اطلاعاتی که به این دره ساحلی پنجاه میل شمالی کروم ویل که با آتش زیر زمینی برخورد کرده بود به این دره ساحلی اعزام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ocean Recon has been developed to provide detailed insights into what life is like as a Navy Submariner in the ADF.
[ترجمه گوگل]Ocean Recon برای ارائه بینش دقیق در مورد چگونگی زندگی به عنوان یک زیردریایی نیروی دریایی در ADF ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]Recon به منظور ارایه دیدگاهی دقیق در مورد آنچه زندگی همانند نیروی دریایی ADF در the است توسعه داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In addition to this ability, the recon will also have a smoke grenade ability, which will slow and disorient enemies caught in it, as well as making them miss their attacks.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این توانایی، recon دارای قابلیت نارنجک دودزا نیز خواهد بود که باعث کند شدن و بی‌حوصلگی دشمنان گرفتار شده و همچنین از دست دادن حملات خود می‌شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این توانایی، the همچنین دارای توانایی نارنجک دود هستند که دشمنان آهسته و disorient در آن گرفتار خواهند شد و همچنین باعث از دست رفتن حملات آن ها خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. British officers and Recon squads have their camouflage detection increased marginally.
[ترجمه گوگل]افسران بریتانیایی و جوخه‌های Recon تشخیص استتار آن‌ها اندکی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]افسران بریتانیایی و Recon Recon تا حدودی تشخیص خود را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A Micronian recon ship had already overflown the canyon and failed to detect the presence of his troops.
[ترجمه گوگل]یک کشتی شناسایی میکرونی قبلاً از دره عبور کرده بود و نتوانست حضور نیروهای خود را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]یک کشتی Micronian در حال حاضر از این دره عبور کرده و نتوانسته بود حضور نیروهایش را تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The installation team also provides replant, clearance and recon structuring service for the clients who need to adjust the old partition a new address because of business enlargement.
[ترجمه گوگل]تیم نصب همچنین خدمات کاشت مجدد، ترخیص و بازسازی را برای مشتریانی که به دلیل بزرگ شدن کسب و کار نیاز به تنظیم پارتیشن قدیمی یک آدرس جدید دارند، ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]تیم نصب همچنین replant، ترخیص و recon را برای مشتریانی فراهم می کند که نیاز دارند این افراز قدیمی را به دلیل توسعه کسب وکار تنظیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And waiting for their recon data in Slipspace was Patterson's battle group of eight ships.
[ترجمه گوگل]و گروه هشت کشتی پترسون در انتظار داده های بازیابی آنها در Slipspace بود
[ترجمه ترگمان]و منتظر اطلاعات شناسایی آن ها در Slipspace، گروه تجاری هشت کشتی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My recon squad had engaged Saddam's army in a small Bedouin encampment.
[ترجمه گوگل]جوخه شناسایی من با ارتش صدام در اردوگاه کوچک بادیه نشینان درگیر شده بود
[ترجمه ترگمان]جوخه recon من ارتش صدام را در اردوگاه بادیه نشین کوچک استخدام کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is Recon Vessel Two One Four now entering derelict area.
[ترجمه گوگل]این Recon Vessel Two One Four است که اکنون وارد منطقه متروکه شده است
[ترجمه ترگمان]این کشتی یکی از کشتی های باری است که اکنون در حال ورود به منطقه متروک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You think they'll be covering that blind spot with recon patrols?
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنید آن نقطه کور را با گشت‌های بازرسی می‌پوشانند؟
[ترجمه ترگمان]تو فکر می کنی اونا اون نقطه کور رو با پلیس های مخفی پوشش می دن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Orlando police have two other robots in their arsenal - including this dumbbell - shaped camera Recon Scout.
[ترجمه گوگل]پلیس اورلاندو دو ربات دیگر در زرادخانه خود دارد - از جمله این دمبل - دوربین Recon Scout
[ترجمه ترگمان]پلیس اورلاندو دو روبات دیگر در arsenal دارد - از جمله این دوربین dumbbell -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spanish marines in 3 camos, Woodland, UN and desert, also includes Special forces and recon units.
[ترجمه گوگل]تفنگداران دریایی اسپانیایی در 3 منطقه جنگلی، سازمان ملل متحد و صحرا، همچنین شامل نیروهای ویژه و واحدهای شناسایی است
[ترجمه ترگمان]تفنگداران اسپانیایی در ۳ camos، وودلند، سازمان ملل و کویر نیز شامل واحدهای ویژه و واحدهای recon می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Radar signal recognition is an important aspect of electronic countermeasures. It is the premise of ensuring the radar recon and jam equipment work effectively.
[ترجمه Fariborz Jamea] مشاهده، دیدزدن، جمع آوری اطلاعات
|
[ترجمه گوگل]تشخیص سیگنال رادار جنبه مهمی از اقدامات متقابل الکترونیکی است این پیش‌فرض برای اطمینان از کارکرد مؤثر تجهیزات رادار و پارازیت است
[ترجمه ترگمان]شناسایی سیگنال رادار یک جنبه مهم از اقدامات متقابل الکترونیکی است این فرض است که رادار هواشناسی و تجهیزات مربا به طور موثر کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the development of Doppler Radio Direction Finder technology, it is utilized in many aspects. It is especially important for radio recon and radio detector.
[ترجمه گوگل]با توسعه فناوری داپلر جهت یاب رادیویی، از آن در بسیاری از جنبه ها استفاده می شود به ویژه برای شناسایی رادیویی و آشکارساز رادیویی مهم است
[ترجمه ترگمان]با توسعه جهت سنجش جهت رادیو اکتیویته داپلر، در بسیاری از جنبه ها مورد استفاده قرار می گیرد این به ویژه برای رادیو recon رادیویی و رادیویی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reconnaissance, observation, information gathering

پیشنهاد کاربران

recon ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: نوترکیبه
تعریف: کوچک ترین واحد دِنا که قابلیت نوترکیبی دارد
مخفف
reconnaissance
معنی یک کلمه که وقتی از طریق واتساپ تصویری حرف میزنیم برام روی صفحه گوشی میاد Reecunt
9
کوتاه شده:
"Reconnaissance" ; شناسایی .
البته گاهی به شکل فعل هم بکار میرود : شناسایی کردن
درکلمات ترکیبی مثل بازیghost recon معنای حرفه ای میدهد برای مثال اینجا معنی میشود شبح پیشرفته

بپرس