recommendation

/ˌrekəmənˈdeɪʃn̩//ˌrekəmenˈdeɪʃn̩/

معنی: توصیه، نظریه، نامه پیشنهاد
معانی دیگر: سپارش، سفارش، (برای انجام کاری ) معرفی، پیشنهاد، توصیه نامه، معرفینامه، سپارش نامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: something that recommends, such as a favorable letter or verbal praise.
مشابه: testimonial

(2) تعریف: the act or process of recommending.
مترادف: counseling, urging
مشابه: proposal, suggestion

جمله های نمونه

1. his recommendation was adopted by the committee
پیشنهاد او مورد تصویب شورا قرار گرفت.

2. a favorable recommendation
توصیه ی موافقت آمیز

3. letter of recommendation
توصیه نامه

4. a letter of recommendation
توصیه نامه

5. the letter of recommendation i have been requested to write
توصیه نامه ای که از من درخواست شده است بنویسم

6. we received his recommendation yesterday
دیروز توصیه نامه ی او را دریافت کردیم.

7. i bought this house on jahangir's recommendation
بنا به توصیه ی جهانگیر این خانه را خریدم.

8. he got this job on the strength of your recommendation
آن شغل را به خاطر توصیه ی شما بدست آورد.

9. The government has agreed to implement the recommendation in the report.
[ترجمه گوگل]دولت با اجرای توصیه مندرج در این گزارش موافقت کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت موافقت کرده است که این توصیه ها را در این گزارش اجرا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We will review the case and make a recommendation to the client.
[ترجمه گوگل]ما پرونده را بررسی می کنیم و به مشتری توصیه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما این پرونده را بررسی خواهیم کرد و یک توصیه برای مشتری ایجاد خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The new housekeeper came on the highest recommendation.
[ترجمه گوگل]خانه دار جدید به بالاترین توصیه آمد
[ترجمه ترگمان]خدمتکار جدید به بالاترین پیشنهاد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The decision was made on the recommendation of the Interior Minister.
[ترجمه گوگل]این تصمیم به پیشنهاد وزیر کشور اتخاذ شد
[ترجمه ترگمان]این تصمیم براساس توصیه وزیر کشور صورت گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Try to get letters of recommendation from bosses and colleagues.
[ترجمه گوگل]سعی کنید از روسا و همکاران توصیه نامه دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]سعی کنید از bosses و همکاران خود نامه دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We are making no recommendation that children should use Standard English.
[ترجمه گوگل]ما هیچ توصیه ای برای استفاده کودکان از انگلیسی استاندارد نداریم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ توصیه نمی کنیم که بچه ها باید از زبان انگلیسی استاندارد استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The company gave her a glowing recommendation.
[ترجمه گوگل]شرکت به او توصیه درخشانی کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت پیشنهاد درخشانی به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The UN Security Council endorsed the recommendation submitted by the Secretary General.
[ترجمه گوگل]شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد ارائه شده توسط دبیرکل را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]شورای امنیت سازمان ملل توصیه ارایه شده توسط دبیر کل را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The cheapness of coach travel is its only recommendation.
[ترجمه بانو] تنها توصیه، کم هزینه بودن سفر مربی است.
|
[ترجمه گوگل]ارزان بودن سفر با اتوبوس تنها توصیه آن است
[ترجمه ترگمان]ارزانی مسافرت، تنها توصیه آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. It's best to find a builder through personal recommendation.
[ترجمه گوگل]بهتر است یک سازنده از طریق توصیه شخصی پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است یک سازنده از طریق توصیه شخصی پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توصیه (اسم)
commendation, recommendation

نظریه (اسم)
view, opinion, viewpoint, notion, point of view, recommendation, outlook, look-out, theory

نامه پیشنهاد (اسم)
recommendation

تخصصی

[عمران و معماری] پیشنهاد
[برق و الکترونیک] پیشنهاد، توصیه
[ریاضیات] مشخصه ای

انگلیسی به انگلیسی

• endorsement, approval; letter of reference; suggestion, advice
a recommendation is advice about the best thing to do.
if you make a recommendation, you suggest that someone should have something or use something, because it is good or useful.

پیشنهاد کاربران

I will go with your recommendation طبق پیشنهاد شما عمل میکنم
توصیه، پیشنهاد
مثال: I followed your recommendation and watched that movie. It was great!
من پیشنهاد شما را دنبال کردم و آن فیلم را دیدم. عالی بود!
Suggestion
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : recommend
✅️ اسم ( noun ) : recommendation
✅️ صفت ( adjective ) : recommended
✅️ قید ( adverb ) : _
Guidelines
Recommendation means suggestion or something that someone tells you to do that
پیشنهاد_ توصیه نامه
Recommendation یعنی پیشنهاد
It means suggestion
: )
توصیه
راهنمایی

بپرس