recombination


بازآمیزی، ترکیب مجدد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the formation of new and different sets of chromosomes or genes through cellular reproductive activity or artificial manipulation.

جمله های نمونه

1. If a mutant strain appears that eschews recombination, it proves to be especially susceptible to damage by ultraviolet light.
[ترجمه گوگل]اگر یک سویه جهش یافته به نظر می رسد که از نوترکیب اجتناب می کند، ثابت می شود که به ویژه در معرض آسیب نور فرابنفش است
[ترجمه ترگمان]اگر یک فشار تغییر یافته به نظر می رسد که نوترکیبی eschews، به ویژه مستعد آسیب به نور فرابنفش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The element R which made recombination possible has an evens chance of emerging attached to a perfect message.
[ترجمه گوگل]عنصر R که نوترکیبی را ممکن می‌سازد دارای شانس زوجی برای ظهور پیوسته به پیام کامل است
[ترجمه ترگمان]عنصر R که نوترکیبی را ممکن می سازد، احتمال evens به یک پیام کامل را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the fluctuating combination and recombination of groups, old friends and old antagonists come across one another in shifting social contexts.
[ترجمه گوگل]در ترکیب و ترکیب نوسان گروه‌ها، دوستان قدیمی و آنتاگونیست‌های قدیمی در تغییر بافت‌های اجتماعی با یکدیگر روبرو می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در ترکیب نوسان و ترکیب گروه ها، دوستان قدیمی و آنتاگونیست های قدیمی در تغییر زمینه های اجتماعی به یکدیگر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Energy gap and minority-carrier recombination lifetime are important physical parameters in the emitter of silicon transistor.
[ترجمه گوگل]شکاف انرژی و طول عمر نوترکیبی حامل اقلیت، پارامترهای فیزیکی مهم در امیتر ترانزیستور سیلیکونی هستند
[ترجمه ترگمان]شکاف انرژی و طول عمر recombination حامل اقلیت، پارامترهای فیزیکی مهم در ساطع کننده ترانزیستور سیلیکون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The recombination of high polymer with strong antisalt and sylvite can enhance its inhibitory action on water sensitivity of mud stone. . .
[ترجمه گوگل]نوترکیب پلیمر بالا با آنتی نمک و سیلویت قوی می تواند اثر بازدارندگی آن را بر حساسیت سنگ گلی به آب افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]The پلی مر با پلی مر قوی و sylvite قوی می تواند اقدام بازدارنده خود را بر روی حساسیت آب سنگ گلی افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gene recombination technique is an important means to improve microbial strain seeds.
[ترجمه گوگل]تکنیک نوترکیبی ژن وسیله مهمی برای بهبود دانه های سویه میکروبی است
[ترجمه ترگمان]روش نوترکیبی ژن ابزاری مهم برای بهبود دانه های کرنش میکروبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion(s): Defects in chromosome synapsis and decreased recombination during meiotic prophase may be a important factor in spermatogenesis obstruction .
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: نقص در سیناپس کروموزوم و کاهش نوترکیبی در طول پروفاز میوز ممکن است عامل مهمی در انسداد اسپرماتوژنز باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری (s): نقص هایی در synapsis کروموزوم و کاهش نوترکیبی در طول meiotic ممکن است عامل مهمی در انسداد spermatogenesis باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion The artifical gastric fundus recombination to make a stomach-esophagus valve is worthy of anti-esophageal reflux.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری نوترکیب مصنوعی فوندوس معده برای ساخت دریچه معده-مری شایسته ضد رفلاکس مری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نوترکیبی artifical شکمی برای ساخت یک دریچه قلب - مری، ارزش برگشت anti را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The recombination of high polymer with strong antisalt and sylvite can enhance its inhibitory action on water sensitivity of mud stone and shale.
[ترجمه گوگل]نوترکیب پلیمر بالا با آنتی نمک و سیلویت قوی می تواند اثر بازدارندگی آن را بر حساسیت آب سنگ گل و شیل افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]The پلی مر با پلی مر قوی و sylvite قوی می تواند اقدام بازدارنده خود را بر روی حساسیت آب سنگ گل آلود و سنگ شیل افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Molecular cytobiology and recombination DNA techniques have been widely used in the research of renal diseases.
[ترجمه گوگل]سیتوبیولوژی مولکولی و تکنیک های DNA نوترکیبی به طور گسترده در تحقیقات بیماری های کلیوی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]cytobiology مولکولی و تکنیک های DNA نوترکیبی به طور گسترده در تحقیقات بیماری های کلیوی استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Radiation Recombination 、 Iradiation Recombination 、 Donor 、 Acceptor 、 Exciton 、 Phonon 、 Photon 、 Polarition. . . .
[ترجمه گوگل]نوترکیبی تشعشع، نوترکیب تابشی، اهداکننده، گیرنده، اکسایتون، فونون، فوتون، قطبش
[ترجمه ترگمان]نوترکیبی: نوترکیبی، نوترکیبی، Donor، Donor، Exciton، Phonon، Photon، Polarition
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gene order was determined by minimizing the number of recombination events required to explain the allele distribution patterns.
[ترجمه گوگل]ترتیب ژن با به حداقل رساندن تعداد رویدادهای نوترکیبی مورد نیاز برای توضیح الگوهای توزیع آلل تعیین شد
[ترجمه ترگمان]ترتیب ژن با به حداقل رساندن تعداد رویداده ای نوترکیبی مورد نیاز برای توضیح الگوهای توزیع آلل تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In the observed frequency range, no other molecular or recombination line has been detected so far in interstellar space.
[ترجمه گوگل]در محدوده فرکانس مشاهده شده، هیچ خط مولکولی یا نوترکیبی دیگری تاکنون در فضای بین ستاره ای شناسایی نشده است
[ترجمه ترگمان]در محدوده فرکانس مشاهده شده، هیچ خط مولکولی یا نوترکیبی تا کنون در فضای بین ستاره ای کشف نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Simultaneously, defects in the passivation layer of the device surface are also increased with the increasing of the baking temperature and also the surface recombination velocity.
[ترجمه گوگل]همزمان با افزایش دمای پخت و همچنین سرعت نوترکیبی سطح، نقص در لایه غیرفعال سازی سطح دستگاه نیز افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]همزمان، نقص های لایه passivation سطح افزاره نیز با افزایش دمای پخت و همچنین سرعت بازترکیب سطحی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[علوم دامی] باز ترکیب ؛ ترکیب جدیدی از فنوتیپها در نتاج حاصل از والدین با فنوتیپی متفاوت .
[برق و الکترونیک] باز ترکیب - بازترکیب فرایندی که در آن الکترونهای آزاد و جدا از یکدیگر در فضا و حفره ها دوباره در اتمها گیر می افتند، حرکت آنها متوقف می شود و قابلیت حمل جریان منجر به بارکلی صفر می شود .
[صنایع غذایی] نوترکیبی : پدیده ای که با ترکیب عناصر توارثی دو یاخته باعث به وجود آمدن یاخته جدیدی با مجموعه توارثی جدید می شود
[پلیمر] بازترکیب
[آمار] بازترکیبی

انگلیسی به انگلیسی

• creation of new combinations of genes under natural or laboratory conditions (genetics)

پیشنهاد کاربران

بازآمیزش
recombination ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: نوترکیبی
تعریف: فرایند طبیعی یا مصنوعی تشکیل گروه های جدید ژنی در فام تن ها
نوترکیبی
بازترکیب
ترکیب مجدد - بازسازی
نو ترکیب

بپرس