1. recollection of a past long since perished
خاطرات گذشته ای که مدت ها قبل از بین رفته است
2. if my recollection is right . . .
اگر درست به خاطر داشته باشیم . . .
3. Overcooked greens are my most vivid recollection of school dinners.
[ترجمه گوگل]سبزی های بیش از حد پخته، زنده ترین خاطره من از شام مدرسه است
[ترجمه ترگمان]greens به خاطره غذاهای مدرسه به یاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Recollection picture is piecing together, reminds my you to recede.
[ترجمه گوگل]تصویر خاطره در حال جمع شدن است، به من یادآوری می کند که عقب نشینی کنید
[ترجمه ترگمان]تصویر recollection کنار هم جمع میشن و یاد من میندازه که
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I have no recollection of meeting her before.
[ترجمه گوگل]یادم نمی آید قبلا با او ملاقات کرده باشم
[ترجمه ترگمان]قبلا هیچ خاطره ای از ملاقاتش با او نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. To the best of my recollection I was not present at that meeting.
[ترجمه گوگل]تا جایی که به یاد دارم در آن جلسه حضور نداشتم
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورم که در آن جلسه حضور نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My recollection of events differs from his.
[ترجمه گوگل]خاطرات من از وقایع با او متفاوت است
[ترجمه ترگمان]خاطره وقایع با او فرق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I have a dim recollection of it.
9. The recollection adverse current becomes the river, submerged your me.
[ترجمه گوگل]جریان نامطلوب یادآوری رودخانه می شود، من تو را زیر آب برد
[ترجمه ترگمان]این جریان مخالف به رودخانه تبدیل می شود و من را زیر آب فرو می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. To the best of my recollection I have never seen her before.
[ترجمه گوگل]تا جایی که به یاد دارم، هرگز او را ندیده بودم
[ترجمه ترگمان]به یاد می آورم که قبلا هرگز او را ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He had no recollection of the crash.
[ترجمه گوگل]او هیچ یادی از تصادف نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ خاطره ای از این حادثه به یاد نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Noone, to my recollection, gave a second thought to the risks involved.
[ترجمه گوگل]به یاد من، هیچ کس دوباره به خطرات موجود فکر نکرد
[ترجمه ترگمان]به خاطر دارم، به خاطر دارم، یک لحظه فکر کردم که خطر درگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. To the best of my recollection, she drives a Mercedes.
[ترجمه گوگل]تا آنجایی که من به یاد دارم، او یک مرسدس بنز رانندگی می کند
[ترجمه ترگمان]، به بهترین خاطره من اون یه مرسدس میرونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I have a vivid recollection of that old house.
[ترجمه گوگل]من یک خاطره واضح از آن خانه قدیمی دارم
[ترجمه ترگمان]خاطره آن خانه قدیمی را به یاد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید