1. He was arrested for driving recklessly.
[ترجمه گوگل]او به دلیل رانندگی بی احتیاطی دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او را به خاطر رانندگی بی ملاحظه دستگیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را به خاطر رانندگی بی ملاحظه دستگیر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Cowardly people will only come to a standstill, recklessly person can lead to Shaoshen, only the real brave man to carry the world before one.
[ترجمه گوگل]افراد ترسو فقط به بن بست می رسند، آدم بی پروا می تواند به شائوشن منتهی شود، تنها مرد شجاع واقعی است که دنیا را پیشاپیش می برد
[ترجمه ترگمان]افراد ترسو نه تنها به بن بست خواهند رسید، و هر کسی می تواند به Shaoshen رهبری کند، تنها مرد شجاع واقعی است که دنیا را پیش از یک نفر حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد ترسو نه تنها به بن بست خواهند رسید، و هر کسی می تواند به Shaoshen رهبری کند، تنها مرد شجاع واقعی است که دنیا را پیش از یک نفر حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If you drive as recklessly as that, you'll end in hospital.
[ترجمه گوگل]اگر تا این حد بی احتیاطی رانندگی کنید، در بیمارستان تمام می شوید
[ترجمه ترگمان]اگر این قدر بی پروا رانندگی کنی، به بیمارستان می رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر این قدر بی پروا رانندگی کنی، به بیمارستان می رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She had fallen hopelessly and recklessly in love.
[ترجمه گوگل]ناامیدانه و بی پروا عاشق شده بود
[ترجمه ترگمان]او نومیدانه و بی پروا عاشق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او نومیدانه و بی پروا عاشق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was leaning recklessly out of the unshuttered window.
[ترجمه گوگل]بی پروا از پنجره بدون کرکره به بیرون خم شده بود
[ترجمه ترگمان]از پنجره unshuttered به بیرون خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از پنجره unshuttered به بیرون خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He drove so recklessly that he collided with a tree and landed up in hospital.
[ترجمه گوگل]او چنان بی احتیاطی رانندگی کرد که با درختی برخورد کرد و در بیمارستان فرود آمد
[ترجمه ترگمان]اون انقدر بی پروا رانندگی می کرد که با یه درخت برخورد کرد و به بیمارستان اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون انقدر بی پروا رانندگی می کرد که با یه درخت برخورد کرد و به بیمارستان اومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It says Exxon recklessly contributed to the accident by knowingly placing an alcoholic in command of the supertanker.
[ترجمه گوگل]میگوید اکسون با قرار دادن آگاهانه یک معتاد الکلی در فرماندهی ابر نفتکش، بیاحتیاطی در این حادثه نقش داشته است
[ترجمه ترگمان]در این گزارش آمده است که شرکت اکسون recklessly با قرار دادن آگاهانه یک الکلی در دستور the، به این حادثه کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این گزارش آمده است که شرکت اکسون recklessly با قرار دادن آگاهانه یک الکلی در دستور the، به این حادثه کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He admitted driving recklessly.
[ترجمه گوگل]او اعتراف کرد که بی احتیاطی رانندگی می کند
[ترجمه ترگمان]او بی پروا رانندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بی پروا رانندگی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She'd thrown herself into it with gritted teeth, recklessly taking on more than she could handle.
[ترجمه گوگل]او با دندان های ساییده خود را در آن پرتاب کرده بود و بی پروا بیش از توانش را به عهده گرفته بود
[ترجمه ترگمان]در حالی که دندان هایش را به هم می سایید، خود را به درون آن انداخت، بی پروا بیش از آن که بتواند تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که دندان هایش را به هم می سایید، خود را به درون آن انداخت، بی پروا بیش از آن که بتواند تحمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She stopped at an off-licence and recklessly bought pink champagne.
[ترجمه گوگل]او در خارج از مجوز توقف کرد و بی پروا شامپاین صورتی خرید
[ترجمه ترگمان]او در یک مرخصی بدون مجوز توقف کرد و با بی پروایی شامپاین صورتی خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در یک مرخصی بدون مجوز توقف کرد و با بی پروایی شامپاین صورتی خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If the enemy ignites war recklessly, we shall resolutely answer it with war and completely destroy the aggressors.
[ترجمه گوگل]اگر دشمن بی پروا جنگ را شعله ور کند، ما قاطعانه با جنگ پاسخ خواهیم داد و متجاوزان را کاملاً نابود خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]اگر دشمن بی پروا جنگ را آغاز کند، ما قاطعانه آن را با جنگ پاسخ خواهیم داد و مهاجمان را کاملا نابود خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر دشمن بی پروا جنگ را آغاز کند، ما قاطعانه آن را با جنگ پاسخ خواهیم داد و مهاجمان را کاملا نابود خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Unfortunately: They wander recklessly through every line you write, turning an otherwise strong message into mush.
[ترجمه گوگل]متأسفانه: آنها بی پروا در میان هر خطی که شما می نویسید سرگردان می شوند و پیامی قوی را به مهیج تبدیل می کنند
[ترجمه ترگمان]متاسفانه: آن ها در هر خطی که می نویسید، پرسه می زنند و پیام قوی دیگری را به mush تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه: آن ها در هر خطی که می نویسید، پرسه می زنند و پیام قوی دیگری را به mush تبدیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Eugenie recklessly offered her father grapes.
[ترجمه گوگل]یوژنی بی پروا به پدرش انگور تعارف کرد
[ترجمه ترگمان]او ژنی بی پروا انگور را به پدرش تعارف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ژنی بی پروا انگور را به پدرش تعارف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Propagator of wanton recklessly caused by personal injury should be held civilly liable.
[ترجمه گوگل]تبلیغ کننده بی احتیاطی ناشی از آسیب شخصی باید از نظر مدنی مسئول شناخته شود
[ترجمه ترگمان]اعمال وحشیانه ای که ناشی از آسیب شخصی است باید به صورت مودبانه در دسترس قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعمال وحشیانه ای که ناشی از آسیب شخصی است باید به صورت مودبانه در دسترس قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید