1. The detritus is deposited in a bag and the water re-circulated, so no topping up is required.
[ترجمه گردانیدن بدون هدررفت] برای هرمنبع انرژی ویا سیالی که ازیک نقطه به نقطه دیگرحرکت کند وکاری انجام دهدو۹۰تا صددرصد انرژی یا سیال به منبع برگردد سیرکوله میگن ازدبا کمترین
|
[ترجمه گوگل]ریزه ها در یک کیسه رسوب می کنند و آب دوباره به گردش در می آید، بنابراین نیازی به پر کردن نیست [ترجمه ترگمان]The در یک کیسه ذخیره می شود و آب دوباره پخش می شود، بنابراین نیازی به پر کردن آن نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The air is cleaned and then recirculated without the loss of expensively generated heat that occurs with extractor fans.
[ترجمه گوگل]هوا تمیز می شود و سپس بدون از دست دادن گرمای گران قیمت تولید شده که با فن های استخراج کننده اتفاق می افتد، چرخش می شود [ترجمه ترگمان]هوای تمیز شده و پس از آن، بدون از دست دادن گرمای تولید شده، که با extractor رخ می دهد، دوباره به چرخش در می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Even if women are legally entitled to equality, sexist language still activates and re-circulates deeply held beliefs about female inequality.
[ترجمه گوگل]حتی اگر زنان از نظر قانونی مستحق برابری باشند، زبان جنسیتگرایانه همچنان عقاید عمیقاً در مورد نابرابری زنان را فعال میکند و دوباره پخش میکند [ترجمه ترگمان]حتی اگر زنان به طور قانونی حق برابری داشته باشند، زبان سکس گرایی هنوز فعال و دوباره فعال می شود و باورهای عمیق در مورد نابرابری زن دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The excessive liquid refrigerant recirculate for refrigerating with the aid of liquid return system.
[ترجمه گوگل]مبرد مایع بیش از حد برای خنک کردن با کمک سیستم برگشت مایع در حال گردش است [ترجمه ترگمان]اضافه کردن مایع اضافی برای refrigerating با کمک سیستم بازگشت مایع [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The excessive liquid refrigerant recirculate for refrigerating with the aid of li. . .
[ترجمه گوگل]مبرد مایع بیش از حد برای خنک کردن با کمک li چرخش می کند [ترجمه ترگمان]مایع اضافی در مورد مبرد recirculate برای refrigerating با کمک of [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Eleven different pumps recirculate water through the mountain, which includes a grotto area with a television, couch and bar.
[ترجمه گوگل]یازده پمپ مختلف آب را در میان کوه به گردش در میآورند که شامل یک منطقه غار با تلویزیون، کاناپه و بار است [ترجمه ترگمان]یازده دستگاه مختلف از آب در کوهستان وجود دارد که شامل یک منطقه grotto با یک تلویزیون، کاناپه و نوار است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Recirculate the clusters to allow them to pick up the new changes.
[ترجمه گوگل]خوشه ها را دوباره به گردش در آورید تا به آنها اجازه دهید تغییرات جدید را دریافت کنند [ترجمه ترگمان]به آن ها اجازه می دهد تا به آن ها اجازه دهند تا تغییرات جدید را بردارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Financial services are essential to recirculate excess funds to areas where they can be invested, he added.
[ترجمه گوگل]او افزود که خدمات مالی برای گردش مجدد وجوه اضافی به مناطقی که می توان آنها را سرمایه گذاری کرد، ضروری است [ترجمه ترگمان]وی افزود که خدمات مالی برای تامین بودجه اضافی به مناطقی که بتوانند سرمایه گذاری کنند، ضروری هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Trading estates have been laid out, factories built and resources in unspecified ways recirculated as investment for related development.
[ترجمه گوگل]املاک تجاری چیده شده اند، کارخانه ها ساخته شده اند و منابع به روش های نامشخصی به عنوان سرمایه گذاری برای توسعه مرتبط به گردش در می آیند [ترجمه ترگمان]املاک تجاری ساخته شده اند، کارخانجات و منابع به روش های مشخص ساخته شده اند و به عنوان سرمایه گذاری برای توسعه مرتبط به گردش در می آیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When all agreed amendments have been implemented the documents should be recirculated for further comment as applicable.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تمام اصلاحات توافق شده اجرا شد، اسناد باید برای اظهار نظر بیشتر در صورت لزوم، دوباره به گردش در آیند [ترجمه ترگمان]هنگامی که همه اصلاحات توافق شده اجرا شده اند، اسناد باید برای اظهار نظر بیشتر به عنوان کاربردی باز چرخش شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Now we then have to condense that steam and recirculate it back either to a steam generator or back to the core.
[ترجمه گوگل]اکنون باید آن بخار را متراکم کرده و آن را به یک مولد بخار یا به هسته بازگردانیم [ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما مجبوریم که آن بخار را متراکم کنیم و آن را به یک ژنراتور بخار یا به هسته برگردانیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This reinvention of the soaking bath uses an overflow channel to recirculate water, creating a waterfall effect that soothes and engages the bather.
[ترجمه گوگل]این اختراع مجدد حمام خیساندن از یک کانال سرریز برای چرخش مجدد آب استفاده می کند و یک اثر آبشاری ایجاد می کند که حمام کننده را آرام کرده و درگیر می کند [ترجمه ترگمان]این اختراع مجدد وان حمام از یک کانال سرریز تا recirculate آب استفاده می کند و یک اثر آبشار ایجاد می کند که the می کند و تعامل می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It has direct containment core spray I should say, from the suppression pool and has the ability to recirculate water and cool it, cool the containment if you will, from the suppression pool as well.
[ترجمه گوگل]این اسپری هسته محفظه مستقیم دارد، باید بگویم، از استخر سرکوب کننده و قابلیت چرخش آب و خنک کردن آن را دارد، در صورت تمایل محفظه را از استخر سرکوب نیز خنک کنید [ترجمه ترگمان]این شامل اسپری هسته محدود است که باید بگویم، از استخر سرکوب و توانایی آن برای خنک کردن آب و خنک کردن آن، خنک کردن محافظ در صورتی که شما از استخر حذف استفاده کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. To avoid possible condensation, all conveyors and bins which come into contract with the recirculate are insulated and heated.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از متراکم شدن احتمالی، تمام نوار نقاله ها و سطل هایی که با دستگاه چرخشی قرارداد دارند عایق بندی شده و گرم می شوند [ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از چگالش ممکن، همه conveyors و bins که با recirculate منقبض می شوند عایق و گرم می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید