1. old men who are not receptive to new ideas
پیرمردانی که پذیرای عقاید تازه نیستند
2. The voters had seemed receptive to his ideas.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید رای دهندگان پذیرای ایده های او بودند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به نظر او پذیرای ایده های وی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He is not very receptive to my suggestions.
[ترجمه گوگل]او چندان پذیرای پیشنهادات من نیست
[ترجمه ترگمان]او پذیرای پیشنهادها من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You might find them in a more receptive mood tomorrow.
[ترجمه گوگل]ممکن است فردا آنها را با روحیه پذیرایی بیشتری بیابید
[ترجمه ترگمان]تو ممکنه فردا اونا رو درک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The government is not receptive to the idea of a Freedom of Information Act.
[ترجمه گوگل]دولت پذیرای ایده قانون آزادی اطلاعات نیست
[ترجمه ترگمان]دولت پذیرای ایده آزادی عمل اطلاعات نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He gave an impressive speech to a receptive audience.
[ترجمه گوگل]او سخنرانی تاثیرگذاری را برای مخاطبان پذیرا ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]او سخنرانی چشمگیری را به شنوندگان پذیرا نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Being receptive and responding rapidly even to minor complaints is an indicator that the school cares.
[ترجمه گوگل]پذیرا بودن و پاسخ سریع حتی به شکایات جزئی، نشانگر توجه مدرسه است
[ترجمه ترگمان]پذیرا بودن و واکنش سریع به شکایات جزئی نشانه این است که مدرسه اهمیت می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What is usually found is cells with massive receptive fields with very non-specific receptive field properties.
[ترجمه گوگل]آنچه معمولاً یافت می شود سلول هایی با میدان های پذیرای عظیم با ویژگی های میدان پذیرای بسیار غیر اختصاصی است
[ترجمه ترگمان]آنچه معمولا یافت می شود، سلول هایی است که دارای زمینه های جذب گسترده با ویژگی های field receptive هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Similarly, the war provided a receptive atmosphere for a reappraisal of the economic and recreational role of the countryside.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، جنگ فضای پذیرایی را برای ارزیابی مجدد نقش اقتصادی و تفریحی روستا فراهم کرد
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، جنگ جو پذیرای ارزیابی مجدد نقش اقتصادی و تفریحی در ییلاقات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In situations like this, when you are receptive to the point of rawness, you become acutely aware of it.
[ترجمه گوگل]در چنین موقعیت هایی، وقتی تا حد خامی پذیرا هستید، به شدت از آن آگاه می شوید
[ترجمه ترگمان]در شرایطی مانند این، وقتی شما پذیرای نقطه خامی هستید، کاملا از آن آگاه می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The President was not receptive to this advice, and relations between him and the Speaker became strained from here on in.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از این توصیه استقبال نکرد و روابط بین او و رئیس مجلس از اینجا به بعد تیره شد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور پذیرای این پند نبود و روابط بین او و سخنگو از اینجا به درون کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Still, when presented to a receptive mind, Sketchpad could twist that mind into a pretzel.
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که به یک ذهن پذیرا ارائه می شود، Sketchpad می تواند آن ذهن را به یک چوب شور تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، هنگامی که ذهن receptive را به خود جلب کرد، sketchpad می توانست آن ذهن را به صورت چوب شور تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Few other places on earth would be so receptive to the use of performance measures.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از مکانهای دیگر روی زمین میتوانند چنین پذیرای استفاده از معیارهای عملکرد باشند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از مکان های دیگر روی زمین بسیار پذیرای استفاده از معیارهای عملکرد خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Virtually anything waved around in the receptive fields of these cells will evoke a response under the right conditions.
[ترجمه گوگل]تقریباً هر چیزی که در میدان های گیرنده این سلول ها موج می زند، در شرایط مناسب پاسخی را برمی انگیزد
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر چیزی که در زمینه پذیرنده این سلول ها حرکت می کند، واکنش را تحت شرایط مناسب فرا خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید