receivable

/rəˈsiːvəbl̩//rɪˈsiːvəbl̩/

معنی: قابل قبول، پذیرفتنی، قابل وصول، دریافت کردنی، بروات وصولی
معانی دیگر: دریافتنی، سررسید، وصولی، درجمع بروات وصولی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: suitable for acceptance.

(2) تعریف: awaiting payment; due.
مشابه: due, payable
اسم ( noun )
• : تعریف: (pl.) business assets that are debts due from others.

جمله های نمونه

1. accounts receivable
حساب های دریافتنی

2. Accounts receivable management requires striking a balance between the cost of extending credit and the benefit received from extending credit.
[ترجمه گوگل]مدیریت حساب های دریافتنی مستلزم ایجاد تعادل بین هزینه اعطای اعتبار و سود دریافتی از اعطای اعتبار است
[ترجمه ترگمان]مدیریت حساب های دریافتنی نیاز به ایجاد یک تعادل بین هزینه توسعه اعتبار و سود دریافتی از افزایش اعتبار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Marketable securities, accounts receivable, and inventories are continually being converted into cash in the normal course of business.
[ترجمه گوگل]اوراق بهادار قابل فروش، حساب‌های دریافتنی و موجودی‌ها به طور مداوم در جریان عادی تجارت به پول نقد تبدیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]اوراق بهادار، حساب های دریافتنی و موجودی به طور مداوم در جریان عادی کسب وکار تبدیل به پول نقد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Interest receivable rose from £85000 to £ 78m.
[ترجمه گوگل]بهره دریافتنی از 85000 پوند به 78 میلیون پوند افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]حساب های دریافتی از ۸۵۰۰۰ پوند به ۷۸ میلیون پوند افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Intel converted part of the delinquent accounts receivable to a loan last fall.
[ترجمه گوگل]اینتل پاییز گذشته بخشی از حساب های دریافتنی معوق را به وام تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]اینتل بخشی از حساب های دریافتنی سال گذشته را به یک وام تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your average accounts receivable at any one time are £2 000 which means they are outstanding for an average of 67 days.
[ترجمه گوگل]میانگین حساب های دریافتنی شما در هر زمان 2000 پوند است که به این معنی است که آنها به طور متوسط ​​67 روز معوق هستند
[ترجمه ترگمان]به طور متوسط حساب های دریافتنی شما در هر زمانی ۲ هزار پوند است که به این معنی است که آن ها برای میانگین ۶۷ روز برجسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Current assets, particularly accounts receivable and inventory, often represent the largest single category of asset investment for many firms.
[ترجمه گوگل]دارایی‌های جاری، به‌ویژه حساب‌های دریافتنی و موجودی، اغلب بزرگترین دسته سرمایه‌گذاری دارایی را برای بسیاری از شرکت‌ها نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]دارایی های جاری، به خصوص حساب های دریافتنی و موجودی، اغلب نشان دهنده بزرگ ترین مقوله سرمایه گذاری دارایی برای بسیاری از شرکت ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is possible to use accounts receivable as collateral for short-term loans.
[ترجمه گوگل]امکان استفاده از حساب های دریافتنی به عنوان وثیقه برای وام های کوتاه مدت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]می توان از حساب های دریافتنی به عنوان وثیقه برای وام های کوتاه مدت استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. First, they provide financing of accounts receivable for borrowing firms.
[ترجمه گوگل]اول، آنها تامین مالی حساب های دریافتنی را برای شرکت های وام گیرنده فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]اول، آن ها تامین مالی حساب های دریافتنی برای شرکت های وام را تامین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Accounts receivable may be pledged, assigned, or factored as a means of obtaining short-term loans.
[ترجمه گوگل]حساب‌های دریافتنی ممکن است به عنوان ابزاری برای دریافت وام‌های کوتاه‌مدت تعهد، واگذار یا در نظر گرفته شوند
[ترجمه ترگمان]حساب های دریافتنی ممکن است به عنوان ابزاری برای گرفتن وام های کوتاه مدت متعهد یا فاکتور گرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conceptually, accounts receivable management has two separate aspects.
[ترجمه گوگل]از نظر مفهومی، مدیریت حساب های دریافتنی دارای دو جنبه مجزا است
[ترجمه ترگمان]از نظر مفهومی، مدیریت حساب های دریافتنی دو جنبه مجزا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Adds an accounts receivable symbol to your workflow flowchart.
[ترجمه گوگل]نماد حساب های دریافتنی را به فلوچارت گردش کار شما اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]تبدیل یک نماد حساب های دریافتی به نمودار جریان کار تان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Trade accounts receivable are reported at the amounts management expects to collect from outstanding balances.
[ترجمه گوگل]حساب های دریافتنی تجاری به مبالغی گزارش می شود که مدیریت انتظار دارد از مانده مانده جمع آوری کند
[ترجمه ترگمان]حساب های دریافتی از حساب های دریافتی در مدیریت مقادیر گزارش شده که انتظار می رود از موازنه برجسته جمع آوری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The percentage loaned is again a function of the credit rating of the borrower and the quality of the accounts receivable.
[ترجمه گوگل]درصد وام داده شده دوباره تابعی از رتبه اعتباری وام گیرنده و کیفیت حساب های دریافتنی است
[ترجمه ترگمان]درصد loaned دوباره تابعی از اعتبار اعتباری وام گیرنده و کیفیت حساب های دریافتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A blanket lien is the least complex arrangement and is comparable to pledging accounts receivable.
[ترجمه گوگل]وثیقه عمومی کم‌پیچیده‌ترین قرارداد است و با حساب‌های دریافتنی وثیقه قابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]حبس یک بس تر، یک چیدمان پیچیده است و قابل مقایسه با حساب های دریافتی از حساب های دریافتنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل قبول (صفت)
acceptable, passable, admissible, tolerable, allowable, believable, receivable, acceptive

پذیرفتنی (صفت)
acceptable, admissible, plausible, receivable

قابل وصول (صفت)
receivable, accessible, achievable

دریافت کردنی (صفت)
receivable

بروات وصولی (صفت)
receivable

تخصصی

[حقوق] دریافتنی، قابل وصول، قابل قبول، مطالبات

انگلیسی به انگلیسی

• can be received, can be accepted, can be taken in

پیشنهاد کاربران

بپرس