1. receding prices
قیمت های در حال کاهش
2. a receding hairline
خط مو (در پیشانی) که در حال پسروی است
3. his hairline is receding
پیشانی او بلندشده است (موی پیشانی او در حال عقب نشینی است).
4. His fine dark hair was receding a little.
[ترجمه Bita] موهای خوب مشکیش داشت کمی کم میشد|
[ترجمه گوگل]موهای نازک تیره اش کمی کمرنگ شده بود[ترجمه ترگمان]موهای تیره اش کمی عقب رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She drew a row of trees receding into the distance to demonstrate the laws of perspective.
[ترجمه گوگل]او ردیفی از درختان را ترسیم کرد که به دوردست ها فرو رفتند تا قوانین چشم انداز را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]او ردیفی از درختان را به سمت عقب کشید تا قوانین دورنما را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ردیفی از درختان را به سمت عقب کشید تا قوانین دورنما را نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The receding tide stranded the whale.
[ترجمه گوگل]جزر و مد عقب نشینی نهنگ را به گل نشست
[ترجمه ترگمان]جزر و مد دریا وال را به دریا افکنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جزر و مد دریا وال را به دریا افکنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The footsteps passed on, receding down the corridor.
[ترجمه Nikan] رد پا ها ادامه داشتند، در اول دالان تمام شدند.|
[ترجمه گوگل]قدم ها گذشت و از راهرو عقب نشینی کرد[ترجمه ترگمان]صدای پا به گوش رسید و از راهرو دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The tide was receding.
[ترجمه گوگل]جزر و مد در حال فروکش بود
[ترجمه ترگمان]مد بالا رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مد بالا رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. And Joszef, the last time seen: receding hairline, dark velvety eyes bloodshot and anxious.
[ترجمه گوگل]و جوزف، آخرین باری که دیده شد: خط موی در حال عقب نشینی، چشمان مخملی تیره خون آلود و مضطرب
[ترجمه ترگمان]و این آخرین باری بود که دیده می شد: چشمان قهوه ای تیره و تیره اش خون گرفته و نگران بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و این آخرین باری بود که دیده می شد: چشمان قهوه ای تیره و تیره اش خون گرفته و نگران بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The receding tide of magic had reduced his power.
[ترجمه گوگل]جزر و مد در حال عقب نشینی جادو قدرت او را کاهش داده بود
[ترجمه ترگمان]جزر و مد دریا قدرتش را کم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جزر و مد دریا قدرتش را کم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He has a fuzzy beard and a receding hairline.
[ترجمه گوگل]او ریش تیره و خط رویش مو دارد
[ترجمه ترگمان]او ریش فازی و موهای عقب دار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او ریش فازی و موهای عقب دار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In a time of receding income, the income tax reduces itself automatically.
[ترجمه گوگل]در زمان کاهش درآمد، مالیات بر درآمد خود به خود کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در زمان کاهش درآمد، مالیات بر درآمد به طور خودکار کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زمان کاهش درآمد، مالیات بر درآمد به طور خودکار کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The pain was gradually receding.
[ترجمه گوگل]درد کم کم داشت فروکش می کرد
[ترجمه ترگمان]کم کم درد کم کم دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کم کم درد کم کم دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He has a receding chin.
[ترجمه گوگل]او چانه عقب رفته دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه چانه عقب مونده داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یه چانه عقب مونده داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Instead of receding hairlines, women have an all-over thinning which gets worse as they grow older.
[ترجمه گوگل]زنان به جای کاهش خطوط مو، نازک شدن سراسری دارند که با افزایش سن بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]به جای دور شدن hairlines، زن ها از کم شدن بیش از حد برخوردار هستند که وقتی بزرگ تر می شوند بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به جای دور شدن hairlines، زن ها از کم شدن بیش از حد برخوردار هستند که وقتی بزرگ تر می شوند بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید