recalled

پیشنهاد کاربران

معنی در کاربرد صفت:
فراخوانده شده
Years ago, player number three recalled throwing the ball into the Golden Cup yard of a specialist doctor
سالیان پیش ، بازیکن شماره سه بیاد میآورد که توپ را همیشه در به حیاط جام طلایی پزشک متخصص پرتاپ می کرد

بپرس