1. the rebirth of sciences and arts in the islamic world
احیای علم و ادب در جهان اسلام
2. English drama has enjoyed a rebirth since the 1950s with writers like John Osborne, Harold Pinter and Tom Stoppard.
[ترجمه گوگل]درام انگلیسی از دهه 1950 با نویسندگانی مانند جان آزبورن، هارولد پینتر و تام استاپارد از نو تولدی برخوردار بوده است
[ترجمه ترگمان]درام انگلیسی از دهه ۱۹۵۰ با نویسندگانی مانند John Osborne، هارولد پینتر و تام Stoppard از تولد مجدد لذت برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The company underwent a rebirth five years ago and is now a market leader.
[ترجمه گوگل]این شرکت پنج سال پیش یک تولد دوباره را تجربه کرد و اکنون یک رهبر بازار است
[ترجمه ترگمان]این شرکت پنج سال پیش از نو متولد شد و اکنون یک رهبر بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They look forward to their rebirth as a nation.
[ترجمه گوگل]آنها مشتاق تولد دوباره خود به عنوان یک ملت هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها منتظر تولد دوباره خود به عنوان یک ملت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Brilliant new novel of redemption and rebirth from the winner of the 1988 Booker Prize.
[ترجمه گوگل]رمان جدید و درخشان رستگاری و تولد دوباره از برنده جایزه بوکر 1988
[ترجمه ترگمان]رمان عالی جدید رستگاری و تجدید حیات از برنده جایزه بوکر در سال ۱۹۸۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Whether it is a rebirth or a last gasp remains to be seen.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا این یک تولد دوباره است یا آخرین نفس، باید دید
[ترجمه ترگمان]این که آیا این یک تولد دوباره است یا آخرین نفس باید دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Birdsong and rebirth and the sheer undiluted delight of living creatures awaking to face another day.
[ترجمه گوگل]آواز پرندگان و تولد دوباره و لذت مطلق موجودات زنده که برای رویارویی با روزی دیگر از خواب بیدار می شوند
[ترجمه ترگمان]birdsong و تجدید حیات و لذت محض آن موجودات زنده از خواب بیدار می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Each reawakening or rebirth symbolizes the reaching of a higher stage of maturity and understanding.
[ترجمه گوگل]هر بیداری یا تولد دوباره نمادی از رسیدن به مرحله بالاتر بلوغ و درک است
[ترجمه ترگمان]هر تولد یا تولد دوباره سمبل رسیدن یک مرحله بالاتر بلوغ و درک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This decade, however, has spawned a rebirth of sorts.
[ترجمه گوگل]با این حال، این دهه تولد دوباره ای را به وجود آورده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این دهه باعث ایجاد تولد دوباره انواع مختلف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Alley has undergone a rebirth under Boyd, who became artistic director in 198
[ترجمه گوگل]کوچه تحت رهبری بوید که در سال 198 مدیر هنری شد، یک تولد دوباره را پشت سر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]این شهر در سال ۱۹۸ تحت تاثیر بوید قرار گرفته است و در سال ۱۹۸ مدیر هنری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Virtue came to follow and issue from spiritual rebirth, not to replace it or precede it.
[ترجمه گوگل]فضیلت از تولد دوباره روحانی پیروی و صادر شد، نه جایگزینی یا مقدم بر آن
[ترجمه ترگمان]تقوا به دنبال آن بود که از تجدید حیات معنوی پیروی کند، نه اینکه آن را جایگزین کند یا مقدم بر آن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The 1980s saw a rebirth of conservative thinking.
[ترجمه گوگل]دهه 1980 شاهد تولد دوباره تفکر محافظه کارانه بود
[ترجمه ترگمان]دهه ۱۹۸۰ شاهد تجدید حیات تفکر محافظه کارانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Snakes were universally powerful fertility and rebirth symbols.
[ترجمه گوگل]مارها نمادهای قدرتمند باروری و تولد دوباره بودند
[ترجمه ترگمان]مارها دارای باروری قوی و نماد تولد دوباره بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These developments in turn contributed to the rebirth of various critical and intellectually sophisticated neo-Marxisms in the 1960s and 1970s.
[ترجمه گوگل]این تحولات به نوبه خود به تولد دوباره نئومارکسیسم های انتقادی و فکری پیچیده در دهه های 1960 و 1970 کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این تحولات به نوبه خود، به تجدید حیات جدید و intellectually مدرن در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید