rebind

/ˌriːˈbaɪnd//ˌriːˈbaɪnd/

دوباره صحافی کردن، دوباره ملزم ساختن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of bind.

جمله های نمونه

1. Happiness, I have discovered, is nearly always a rebound from hard work.
[ترجمه گوگل]من کشف کرده ام که شادی تقریباً همیشه بازگشتی از کار سخت است
[ترجمه ترگمان]من کشف کردم که شادی تقریبا همیشه یک جهش از کار سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I caught the ball on the rebound.
[ترجمه گوگل]در ریباند توپ را گرفتم
[ترجمه ترگمان]من توپ رو دوباره گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His evil doings will rebound on himself.
[ترجمه گوگل]اعمال شیطانی او به خودش باز می گردد
[ترجمه ترگمان] کاره ای شیطانی اون به خودش برمیگرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bad deeds, as well as good, may rebound upon the doer.
[ترجمه گوگل]اعمال بد، و همچنین خوب، ممکن است بر انجام دهنده بازگردد
[ترجمه ترگمان]کاره ای بد، همان طور که خوب است، ممکن است با آن شخص برخورد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He first met me when I was on the rebound, after splitting up with Mark.
[ترجمه گوگل]او اولین بار زمانی که من در ریباند بودم، پس از جدایی از مارک، با من ملاقات کرد
[ترجمه ترگمان]او اولین باری بود که با من آشنا شد، بعد از جدا شدن با مارک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They first met when he was on the rebound from a broken relationship.
[ترجمه گوگل]آنها اولین بار زمانی که او در حال بازگشت از یک رابطه شکسته بود، ملاقات کردند
[ترجمه ترگمان]اولین باری که با یه رابطه شکسته شروع شد اولین بار همدیگه رو ملاقات کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The recent rebound in mortgage rates could snuff out the housing recovery.
[ترجمه گوگل]افزایش اخیر در نرخ های وام مسکن می تواند بهبود مسکن را خنثی کند
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر در نرخ وام مسکن می تواند منجر به خروج مسکن از خانه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He took heroin for the first time when he was on the rebound from a broken relationship.
[ترجمه گوگل]او برای اولین بار زمانی که در حال بازگشت از یک رابطه شکسته بود، هروئین مصرف کرد
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار وقتی داشت از یک رابطه شکسته جدا می شد، هروئین مصرف می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Paul left her and three months later she married Angus on the rebound.
[ترجمه گوگل]پل او را ترک کرد و سه ماه بعد با آنگوس ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]پل او را ترک کرد و سه ماه بعد با آن گوس ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She quarrelled with Paul and then married Peter on the rebound.
[ترجمه گوگل]او با پل دعوا کرد و سپس در ریباند با پیتر ازدواج کرد
[ترجمه ترگمان]او با پاول دعوا کرد و سپس با پیتر ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She married John on the rebound from Geoff. I knew it wouldn't last.
[ترجمه گوگل]او در بازگشت از جف با جان ازدواج کرد میدونستم دوام نمیاره
[ترجمه ترگمان]اون با \"جان\" در بازگشت از \"Geoff\" با \"جان\" ازدواج کرد می دانستم که دوام نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The goalkeeper parried his first shot but he scored from the rebound.
[ترجمه گوگل]دروازه بان اولین ضربه خود را دفع کرد اما از روی ریباند به گل رسید
[ترجمه ترگمان]دروازه بان نخست ضربه اول خود را دفع کرد، اما او در ضربه اول گل زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are signs of an economic rebound.
[ترجمه گوگل]نشانه هایی از رونق اقتصادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی از یک جهش اقتصادی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Giggs headed the rebound into the net.
[ترجمه گوگل]گیگز ریباند را با ضربه سر وارد دروازه کرد
[ترجمه ترگمان]گیگز به سرعت به سمت تور حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• retie, refasten with string or bands

پیشنهاد کاربران

بپرس