rebecca

/rəˈbekə//rəˈbekə/

معنی: ربکا، اسم خاص مونث، ربکا زوجه اسحق
معانی دیگر: اسم خاص مونث (مخفف: becky و reba)، rebekah ربکا، اسم خاص مونک

جمله های نمونه

1. Rebecca always excelled in languages at school.
[ترجمه گوگل]ربکا همیشه در زبان در مدرسه عالی بود
[ترجمه ترگمان]ربکا همیشه در مدرسه برتر از بقیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She is currently writing a sequel to Daphne du Maurier's "Rebecca".
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در حال نوشتن دنباله ای بر «ربکا» اثر دافنه دو موریه است
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر در حال نوشتن یک دنباله از \"ربه کا\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rebecca paid a nocturnal visit to the flat.
[ترجمه گوگل]ربکا یک بازدید شبانه از آپارتمان انجام داد
[ترجمه ترگمان]ربکا برای گردش شبانه به آپارتمان او رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I would rather invest time in Rebecca than in the kitchen.
[ترجمه گوگل]من ترجیح می‌دهم برای ربکا وقت بگذارم تا در آشپزخانه
[ترجمه ترگمان]من ترجیح می دهم در ربکا زمان سرمایه گذاری کنم تا در آشپزخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Marriage had transplanted Rebecca from London to Manchester.
[ترجمه گوگل]ازدواج ربکا را از لندن به منچستر پیوند زده بود
[ترجمه ترگمان]ازدواج ربکا را از لندن به منچستر برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rebecca heaved a sigh of relief .
[ترجمه گوگل]ربکا نفس راحتی کشید
[ترجمه ترگمان]ربکا نفس راحتی کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rebecca flew into a rage when she realized no-one had been listening to her.
[ترجمه گوگل]ربکا وقتی متوجه شد کسی به حرف او گوش نداده بود عصبانی شد
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شد که هیچ کس به او گوش نکرده است، ربکا عصبانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rebecca walked a few paces behind her mum.
[ترجمه گوگل]ربکا چند قدم پشت سر مادرش راه رفت
[ترجمه ترگمان]ربکا چند قدم عقب تر از مادرش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rebecca was, without question, the most capable technician on the team.
[ترجمه گوگل]بدون شک ربکا تواناترین تکنسین تیم بود
[ترجمه ترگمان]ربکا بدون این که سوال کند، بهترین تکنیسین از روی تیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When Rebecca emerged into the sunlight, it was clear that something was badly wrong.
[ترجمه گوگل]هنگامی که ربکا زیر نور خورشید ظاهر شد، مشخص بود که مشکلی به شدت اشتباه است
[ترجمه ترگمان]وقتی ربکا در زیر نور خورشید ظاهر شد، واضح بود که چیزی بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rebecca Davis was convicted and sentenced to life in prison.
[ترجمه گوگل]ربکا دیویس مجرم شناخته شد و به حبس ابد محکوم شد
[ترجمه ترگمان]ربکا دیویس محکوم شد و به حبس ابد محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Rebecca Mossman was found dead in her cot in Sutton, Surrey.
[ترجمه گوگل]ربکا موسمن جسد در تختخوابش در ساتون، ساری پیدا شد
[ترجمه ترگمان]ربکا Mossman در تخت او در ساتن، سوری پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rebecca Nichol from Gloucester, 20, took the plunge and had her head shaved.
[ترجمه گوگل]ربکا نیکول از گلاستر، 20 ساله، این کار را انجام داد و سرش را تراشید
[ترجمه ترگمان]ربکا Nichol \"از\" Gloucester \"،\" بیستم \"، شیرجه زد و سرش رو تراشید\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ida Rebecca called upon modern technology to help George.
[ترجمه گوگل]ایدا ربکا از تکنولوژی مدرن برای کمک به جورج دعوت کرد
[ترجمه ترگمان]آیدا Rebecca از فن آوری نوین برای کمک به جورج استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rebecca usually rolls in around noon.
[ترجمه گوگل]ربکا معمولاً در حوالی ظهر می چرخد
[ترجمه ترگمان]ربکا معمولا نزدیک ظهر غلت می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ربکا (اسم)
rebecca

اسم خاص مونث (اسم)
rebecca

ربکا زوجه اسحق (اسم)
rebecca

انگلیسی به انگلیسی

• female first name; one of the four biblical matriarchs; wife of isaac and mother of jacob and esau (biblical)

پیشنهاد کاربران

رِبِکا اسم پسره که توی سریال خنده در وایکیکی اسم ماشین جونکی بود😂

بپرس