1. I tried to reassure her, "Don't worry about it. We won't let it happen again. ".
[ترجمه گوگل]سعی کردم به او اطمینان دهم، "نگران نباش اجازه نمیدهیم دوباره تکرار شود "
[ترجمه ترگمان]سعی کردم به او اطمینان خاطر بدهم، \" نگران نباش ما نمی گذاریم این اتفاق بیافتد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Banks are built to look solid to reassure their customers.
[ترجمه گوگل]بانک ها به گونه ای ساخته شده اند که برای اطمینان بخشیدن به مشتریان خود، محکم به نظر برسند
[ترجمه ترگمان]بانک ها برای اطمینان از مشتریان خود ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They sought to reassure the public.
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال اطمینان دادن به مردم بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال اطمینان دادن به مردم بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He tried to reassure me that my mother would be okay.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد به من اطمینان دهد که حال مادرم خوب خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد به من اطمینان دهد که مادرم حالش خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The president hastened to reassure his people that he was in perfect health.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور با عجله به مردم خود اطمینان داد که در سلامت کامل است
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به سرعت به مردم خود اطمینان داد که در سلامت کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The report will do much to reassure parents of children at the school.
[ترجمه گوگل]این گزارش کمک زیادی به والدین کودکان در مدرسه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این گزارش کاره ای زیادی برای اطمینان دادن به والدین کودکان در مدرسه انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He tried to reassure her(sentence dictionary), but Carrie's mind was racing.
[ترجمه گوگل]سعی کرد به او اطمینان دهد (فرهنگ جملات)، اما ذهن کری در حال تپش بود
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد به او اطمینان خاطر بدهد (فرهنگ لغت)، اما ذهن کاری در حال مسابقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They tried to reassure her, but she still felt anxious.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کردند به او اطمینان دهند، اما او هنوز احساس اضطراب می کرد
[ترجمه ترگمان]سعی کردند به او اطمینان یابند، اما او هنوز نگران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I was glad to see him, to reassure myself that I was still capable of assessing strangers and appreciating travel.
[ترجمه گوگل]از دیدن او خوشحال شدم تا به خودم اطمینان دهم که هنوز قادر به ارزیابی غریبه ها و قدردانی از سفر هستم
[ترجمه ترگمان]از دیدن او خوشحال شدم، تا به خودم اطمینان دهم که هنوز قادر به ارزیابی غریبه ها و قدردانی از سفر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I tried to reassure Billy's mother that it was a passing phase, but I don't think I succeeded.
[ترجمه گوگل]سعی کردم به مادر بیلی اطمینان دهم که این یک مرحله گذرا است، اما فکر نمی کنم موفق شدم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم به مادر بیلی اطمینان بدهم که این یک مرحله گذرا است، اما فکر نمی کنم موفق شده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I can reassure you that your sexy dreams are nothing to worry about.
[ترجمه گوگل]من می توانم به شما اطمینان دهم که رویاهای سکسی شما جای نگرانی ندارد
[ترجمه ترگمان]میتونم بهت اطمینان بدم که رویای سکسی تو چیزی نیست که نگرانش باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He used the long passageways to reassure himself that no one followed, before emerging at the start of avenue Foch.
[ترجمه گوگل]او از گذرگاههای طولانی استفاده کرد تا به خود اطمینان دهد که هیچکس دنبال آن نمیرود، قبل از اینکه در ابتدای خیابان فوچ ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]از راه های طولانی برای اطمینان به خودش استفاده کرد تا مطمئن شود کسی آن ها را تعقیب نمی کند، قبل از بیرون آمدن از جاده فوچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Desperately she wanted to reassure him, but could find no words.
[ترجمه گوگل]ناامیدانه می خواست به او اطمینان دهد، اما هیچ کلمه ای پیدا نکرد
[ترجمه ترگمان]با ناامیدی دلش می خواست به او اطمینان بدهد، اما نتوانست کلمه ای بر زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The company tried to reassure shareholders about the safety of their stocks.
[ترجمه گوگل]این شرکت سعی کرد به سهامداران در مورد ایمنی سهام خود اطمینان دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت تلاش کرد تا به سهامداران در مورد ایمنی سهام خود اطمینان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To reassure investors, some utilities have taken to selling bonds with insurance, once an unusual tactic for utility bonds.
[ترجمه گوگل]برای اطمینان بخشیدن به سرمایه گذاران، برخی شرکت های آب و برق اقدام به فروش اوراق قرضه با بیمه کرده اند که زمانی یک تاکتیک غیرمعمول برای اوراق مشارکت بود
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان دادن به سرمایه گذاران، برخی از خدمات رفاهی برای فروش اوراق قرضه با بیمه، زمانی که یک تاکتیک غیر معمول برای اوراق قرضه عمومی است، اتخاذ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید