1. Set yourself targets that you can reasonably hope to achieve.
[ترجمه گوگل]اهدافی را برای خود تعیین کنید که می توانید به طور منطقی امیدوار به دستیابی به آنها باشید
[ترجمه ترگمان]اهداف خود را مشخص کنید که بتوانید به طور منطقی امیدوار به رسیدن به آن باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اهداف خود را مشخص کنید که بتوانید به طور منطقی امیدوار به رسیدن به آن باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He could not reasonably have foreseen the consequences.
[ترجمه میلاد] . او نمی توانست به طور منطقی عواقب آن را پیش بینی کند.|
[ترجمه گوگل]او نمی توانست به طور منطقی عواقب آن را پیش بینی کند[ترجمه ترگمان]نمی توانست عواقب آن را پیش بینی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The meeting ended on reasonably amicable terms.
[ترجمه گوگل]این جلسه با شرایط نسبتاً دوستانه به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]جلسه به طور منطقی دوستانه به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جلسه به طور منطقی دوستانه به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I can be reasonably precise about the time of the incident.
[ترجمه گوگل]من می توانم در مورد زمان وقوع حادثه کاملاً دقیق باشم
[ترجمه ترگمان]من می توانم در مورد زمان حادثه کاملا دقیق باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من می توانم در مورد زمان حادثه کاملا دقیق باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is not reasonably practicable to offer her the original job back.
[ترجمه گوگل]به طور منطقی عملی نیست که به او شغل اصلی را بازگردانیم
[ترجمه ترگمان]منطقی نیست که شغل اصلی خود را به او پیشنهاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منطقی نیست که شغل اصلی خود را به او پیشنهاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Did the BBC act reasonably in sacking the journalist?
[ترجمه گوگل]آیا بی بی سی در اخراج روزنامه نگار معقولانه عمل کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا بی بی سی بطور منطقی اقدام به اخراج خبرنگار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا بی بی سی بطور منطقی اقدام به اخراج خبرنگار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She seems reasonably happy in her new job.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد او در شغل جدید خود به طور معقولی خوشحال است
[ترجمه ترگمان]او در شغل جدیدش به طور معقولی خوشحال به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او در شغل جدیدش به طور معقولی خوشحال به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The car is in reasonably good condition.
[ترجمه گوگل]ماشین در وضعیت نسبتا خوبی است
[ترجمه ترگمان]این خودرو شرایط بسیار خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این خودرو شرایط بسیار خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Does he cook reasonably well?
[ترجمه مهدی کاظمی] آیااو نسبتاٌ خوب آشپزی می کند؟|
[ترجمه گوگل]آیا او به خوبی آشپزی می کند؟[ترجمه ترگمان]آیا او خوب آشپزی می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Tania kept the children reasonably quiet and contented.
[ترجمه گوگل]تانیا بچه ها را نسبتاً ساکت و راضی نگه داشت
[ترجمه ترگمان]Tania بچه ها را کاملا آرام و راضی نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Tania بچه ها را کاملا آرام و راضی نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He's doing reasonably well at school.
[ترجمه گوگل]او در مدرسه خوب عمل می کند
[ترجمه ترگمان]در مدرسه خوب کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مدرسه خوب کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She writes reasonably good children's books.
[ترجمه گوگل]او کتاب های نسبتا خوبی برای کودکان می نویسد
[ترجمه ترگمان]او کتاب های خوب و معقولی می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او کتاب های خوب و معقولی می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is a very reasonably priced menu.
[ترجمه گوگل]یک منو با قیمت بسیار مناسب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک منوی بسیار با قیمت مناسب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک منوی بسیار با قیمت مناسب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I think it was a reasonably democratic decision.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این یک تصمیم دموکراتیک منطقی بود
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که این یک تصمیم دموکراتیک منطقی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که این یک تصمیم دموکراتیک منطقی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His description had been reasonably accurate.
[ترجمه گوگل]توصیف او تا حد معقولی دقیق بود
[ترجمه ترگمان]توضیحات او بسیار دقیق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توضیحات او بسیار دقیق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید