rearview mirror

/ˈrɪrvjuːˈmɪrər//ˈrɪrvjuːˈmɪrə/

(اتومبیل و کامیون) آیینه ی جلو، آیینه ی عقب نما، آیینه ی پسنما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mirror attached to a motor vehicle or bicycle in such a way that the driver can see the area to the rear.

جمله های نمونه

1. Jen said, eyeing them in the rearview mirror.
[ترجمه گوگل]جن گفت و آنها را در آینه دید عقب نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]جن خانگی در آینه عقب آن ها را برانداز کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In the rearview mirror, the eyes were searching for and not finding Wally: they were startlingly large.
[ترجمه گوگل]در آینه عقب، چشم ها به دنبال والی می گشتند و نمی یافتند: آنها به طرز شگفت انگیزی بزرگ بودند
[ترجمه ترگمان]در آینه جلو چشم ها به دنبال والی می گشتند و پیدا نکردن والی: آن ها به نحو حیرت انگیزی بزرگ بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In her rearview mirror she saw she had his attention.
[ترجمه گوگل]در آینه عقبش دید که توجه او را جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]در آینه اتومبیل، متوجه شد که توجه او را جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When she looks for them in her rearview mirror, they have disappeared into the darkness of the guava grove.
[ترجمه گوگل]وقتی او در آینه عقب به دنبال آنها می گردد، در تاریکی بیشه گواوا ناپدید شده اند
[ترجمه ترگمان]وقتی در آینه عقب آن ها را نگاه می کند، آن ها در تاریکی بیشه guava ناپدید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tired eyes flashing in the rearview mirror, childish enthusiasm bubbling over.
[ترجمه گوگل]چشمان خسته در آینه عقب می درخشد، شور و شوق کودکانه در حال جوشیدن است
[ترجمه ترگمان]چشمان خسته از آینه اتومبیل برقی زد و شور و شوق کودکانه ای در آن موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the rearview mirror, I could see him scratching at his mustache with the corner of my business card.
[ترجمه گوگل]در آینه عقب می‌دیدم که با گوشه کارت ویزیتم روی سبیل‌هایش می‌خراشد
[ترجمه ترگمان]در آینه عقب، می توانستم او را ببینم که با گوشه کارت ویزیتم به سبیلش چنگ می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His livid eyes floated in the rearview mirror.
[ترجمه گوگل]چشمان پر جنب و جوش او در آینه عقب شناور بود
[ترجمه ترگمان]چشمان کبود او در آینه عقب شناور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I looked at myself in the rearview mirror.
[ترجمه گوگل]در آینه عقب به خودم نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]به خودم در آینه عقب نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Happiness is your competitors disappearing in your rearview mirror.
[ترجمه گوگل]خوشبختی این است که رقبای شما در آینه دید عقب ناپدید می شوند
[ترجمه ترگمان]رقبای شما در آینه عقب از نظر ناپدید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The large eyes in the rearview mirror looked away.
[ترجمه گوگل]چشمان درشت در آینه عقب به دور نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]نگاه درشتش که در آینه اتومبیل دیده می شد به او نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This outlook is like driving using the rearview mirror.
[ترجمه گوگل]این چشم انداز مانند رانندگی با استفاده از آینه عقب است
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه همانند رانندگی از آینه جلو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why are you looking in the rearview mirror?
[ترجمه گوگل]چرا به آینه عقب نگاه می کنی؟
[ترجمه ترگمان]چرا داری آینه رو نگاه می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Install the rearview mirror on the bracket.
[ترجمه گوگل]آینه عقب را روی براکت نصب کنید
[ترجمه ترگمان]آینه جلو را روی پایه نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I could see Mike looking at me in rearview mirror.
[ترجمه گوگل]می توانستم ببینم که مایک در آینه عقب به من نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]می توانستم مایک را ببینم که در آینه عقب به من نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Do gaze at the front road, the rearview mirror is used to avoid the trouble.
[ترجمه گوگل]به جاده جلو نگاه کنید، آینه عقب برای جلوگیری از مشکل استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به جاده جلویی نگاه کنید، از آینه جلو برای جلوگیری از مشکل استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mirror located on the windshield or the side of a car that allows the driver to see behind him
a rear-view mirror is a mirror inside a car which enables you to see the traffic behind you while you are driving.

پیشنهاد کاربران

rearview mirror ( n ) ( rɪrvyu ˈmɪrər ) =a mirror in which a driver can see the traffic behind
rearview mirror
آینه جلوی خودرو: که در داخل خودرو و روبروی راننده قرار دارد و راننده می تواند از طریق آن عقب خودرو را ببیند
rearview mirror
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

rearview mirror ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: آینۀ جلو
تعریف: آینه ای پیش روی راننده که از آن برای دیدن منطقۀ پشت خودرو استفاده می کنند
اینه عقب
آینه وسط، آینه داخلی
آینه جلو داخل ماشین

آینه جلو ماشین اشتباهه
آینه عقب ماشین که درون اتومبیل قرارداره
آینه جلوی ماشین

بپرس