rear end


عقب هرچیز، پشت، از عقب به اتومبیل دیگر زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the part of something furthest to the back, such as an animal's buttocks or the rearmost part of a vehicle.
مشابه: buttock, rear
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: rear-ends, rear-ending, rear-ended
• : تعریف: to collide with (the rear of another vehicle).

جمله های نمونه

1. He spends all day sitting on his rear end in front of a computer.
[ترجمه گوگل]او تمام روز را پشت سرش جلوی کامپیوتر می گذراند
[ترجمه ترگمان]او تمام روز را پشت کامپیوتر نشسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He got a part as the rear end of a pantomime horse.
[ترجمه گوگل]او بخشی را به عنوان انتهای یک اسب پانتومیم دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در انتهای عقبی یک اسب pantomime نقش بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rear end of the console can be detached in order to transform the two individual rear seats into a bench accommodating three.
[ترجمه گوگل]قسمت عقب کنسول را می توان جدا کرد تا دو صندلی عقب مجزا را به یک نیمکت با سه نفر تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی کنسول را می توان به منظور تبدیل دو صندلی عقب دار به یک نیمکت ۳، جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Get up off your rear end!
[ترجمه گوگل]از عقب خود بلند شوید!
[ترجمه ترگمان]از ته your بلند شو!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rear end is now all that remains above the surface.
[ترجمه گوگل]انتهای عقب اکنون تنها چیزی است که بالای سطح باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی در حال حاضر تنها چیزی است که در بالای سطح باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With virtually no rear mudguard, everything around the rear end gets covered in grime in minutes.
[ترجمه گوگل]تقریباً بدون گل‌گیر عقب، همه چیز اطراف انتهای عقب در عرض چند دقیقه با خاک پوشانده می‌شود
[ترجمه ترگمان]با عملا هیچ mudguard پشت سر هم وجود ندارد، همه چیز در انتهای پشت سر تا چند دقیقه دیگر کثیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Or make some patronising remark about her cute rear end and how he would be delighted to give her a lift over?
[ترجمه گوگل]یا در مورد قسمت پشتی زیبای او و اینکه چگونه او را خوشحال می کند که او را بالا بکشد، اظهار نظر حمایتی کنید؟
[ترجمه ترگمان]یا شاید هم یک اظهار قدرشناسی درباره پایان cute و اینکه چگونه از این که او را به بالا بردن خوشحال خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A car smashed into her rear end as she dithered over which direction to take.
[ترجمه گوگل]یک ماشین به قسمت عقب او کوبید که او در این فکر بود که کدام جهت را انتخاب کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که سرش را خم می کرد، اتومبیل در پشت سرش خرد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wiggled his rear end in emphasis, and we both laughed at his joke.
[ترجمه گوگل]پشتش را با تاکید تکان داد و هر دو به شوخی او خندیدیم
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و ما هر دو به شوخی او خندیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Its short, sloping rear end looks droopy and, in a letdown for practicality, a small trunk lid makes loading large items difficult or impossible even though the trunk itself is huge.
[ترجمه گوگل]انتهای کوتاه و شیب‌دار عقب آن آویزان به نظر می‌رسد و در یک درب صندوق کوچک، بارگیری وسایل بزرگ را دشوار یا غیرممکن می‌کند، حتی اگر صندوق عقب بزرگ باشد
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی آن پایین است و در یک ناامیدکننده برای عملی بودن، یک در صندوق کوچک چمدان بزرگ را سخت و یا غیر ممکن می کند اگر چه خود تنه بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the rear end at least one second slot (2 opens which extends towards the front end without reaching the same, and which separates two rearward-facing laminae (2
[ترجمه گوگل]در انتهای عقب حداقل یک شکاف دوم (2 باز می شود که به سمت انتهای جلو امتداد می یابد بدون اینکه به آن برسد و دو لایه رو به عقب را از هم جدا می کند (2
[ترجمه ترگمان]در انتهای عقبی، حداقل یک شیار (۲)باز می شود که به سمت انتهای جلویی امتداد می یابد بدون اینکه به همان حالت برسد، و دو فاصله رو به عقب را از هم جدا می کند (۲)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The rear end of our car was smashed.
[ترجمه گوگل]قسمت عقب ماشین ما شکسته شد
[ترجمه ترگمان]انتهای ماشین ما خرد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My rear end alone contains a fatal dose of cholesterol!
[ترجمه گوگل]قسمت عقب من به تنهایی حاوی دوز کشنده کلسترول است!
[ترجمه ترگمان]انتهای عقبی من، شامل یه دوز کشنده کلسترول هم میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Write your rear end off tomorrow to populate the new site.
[ترجمه گوگل]برای پر کردن سایت جدید، انتهای عقب خود را فردا بنویسید
[ترجمه ترگمان]فردا برای جمع آوری وب سایت جدید، انتهای عقبی خود را بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The regulating bolt is arranged at the rear end of the fixed plate.
[ترجمه گوگل]پیچ تنظیم در انتهای عقب صفحه ثابت چیده شده است
[ترجمه ترگمان]پیچ تنظیم در انتهای عقبی صفحه ثابت قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] برخورد جلو به عقب - تصادف جلو به عقب - تصادم جلو به عقب

پیشنهاد کاربران

to rear - end – to crash into the back of a car
* The man rear - ended my car while talking on his cell phone.
✔️از عقب به اتومبیل دیگر زدن
That van's gonna rear end that taxi
Limitless 2011🎥
ماتحت
وقتی یک ماشین از پشت به ماشین شما میزنه میتونید بگید:
We were rear ended

بپرس