reapply

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
• : تعریف: combined form of apply.

جمله های نمونه

1. Previous applicants for the post need not reapply.
[ترجمه گوگل]متقاضیان قبلی برای این پست نیازی به درخواست مجدد ندارند
[ترجمه ترگمان]متقاضیان قبلی این پست، نیاز به تجدید مجدد آن ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reapply sunscreen hourly and after swimming.
[ترجمه گوگل]کرم ضد آفتاب را هر ساعت و بعد از شنا دوباره استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از کرم ضد آفتاب ساعتی و بعد از شنا کردن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fill in, blot on a tissue, then reapply another coat of lipstick.
[ترجمه گوگل]پر کنید، روی یک دستمال بکشید، سپس یک لایه دیگر از رژ لب بزنید
[ترجمه ترگمان]جای خود را پر کنید، لکه را بر روی یک بافت بردارید، سپس یک پوشش دیگر رژ را برای رژلب دیگر باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Reapply every two to three hours spent outdoors . Also, use lip balm an SPF rating.
[ترجمه گوگل]هر دو تا سه ساعتی که در فضای باز سپری می‌کنید مجدداً استفاده کنید همچنین از بالم لب با درجه SPF استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از هر دو ساعت به سه ساعت در بیرون از خانه نگاه کنید هم چنین از مرهم لب برای SPF SPF استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Apply evenly before sunning . Reapply frequently, and after swimming perspiring, toweling off.
[ترجمه گوگل]قبل از آفتاب گرفتن به طور یکنواخت استفاده کنید به طور مکرر استفاده کنید و بعد از شنا با حوله عرق کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که آفتاب بگیرد به طور مساوی بمالید بارها و بارها و پس از آنکه عرق از عرق آلوده به شنا کردن افتاد به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We will reapply our founding principles, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که ما اصول بنیانگذاری خود را دوباره اعمال خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" ما از اصول بنیادین خود استفاده می کنیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We've arranged to reapply the debit to your account.
[ترجمه گوگل]ما ترتیبی داده ایم که بدهی را دوباره به حساب شما اعمال کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ترتیبی دادیم که آن را به حساب شما ارسال کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was told to reapply for an appropriate visa instead of the tourist visa she used to enter the country last week.
[ترجمه گوگل]به او گفته شد که به جای ویزای توریستی که هفته گذشته برای ورود به کشور استفاده کرد، دوباره برای ویزای مناسب اقدام کند
[ترجمه ترگمان]به او گفته شد که برای ویزای مناسب، به جای ویزای توریستی که هفته پیش برای ورود به کشور به کار می رفت، درخواست یک ویزای مناسب را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reapply every few hours, rinsing and drying the skin beforehand.
[ترجمه گوگل]هر چند ساعت یکبار مجدداً پوست را بشویید و خشک کنید
[ترجمه ترگمان]هر چند ساعتی چند بار در حال نوشیدن و خشک کردن پوست از پیش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whatever your skin type, do use a high-factor sunscreen and reapply it frequently.
[ترجمه گوگل]هر نوع پوستی که دارید، از کرم ضد آفتاب با فاکتور بالا استفاده کنید و آن را مرتباً تجدید کنید
[ترجمه ترگمان]نوع پوست خود را هر چه که باشد، از کرم ضد آفتاب بالا استفاده کنید و به طور مرتب بر روی آن بمالید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Family credit lasts for 26 weeks at a time, then you will have to reapply.
[ترجمه گوگل]اعتبار خانواده هر بار 26 هفته طول می کشد، سپس باید دوباره درخواست دهید
[ترجمه ترگمان]اعتبار خانواده به مدت ۲۶ هفته در یک زمان به طول می انجامد و پس از آن شما باید دوباره از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you're going swimming, make sure it's a water-resistant type and reapply it regularly.
[ترجمه گوگل]اگر قصد شنا دارید، مطمئن شوید که از نوع مقاوم در برابر آب است و مرتباً آن را تکرار کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید شنا کنید، مطمئن شوید که نوع مقاوم در برابر آب است و به طور مرتب از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's still good, but took the decision not to reapply for his licence.
[ترجمه گوگل]او هنوز خوب است، اما تصمیم گرفت که دوباره برای مجوزش درخواست نکند
[ترجمه ترگمان]او هنوز هم خوب است، اما این تصمیم را گرفت که برای مجوز خود درخواست تجدید مجدد ندهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even if you make a mistake and forget to reapply or misapply a change, there's always a complete history of all changes (including the ones you overwrote) to refer to.
[ترجمه گوگل]حتی اگر اشتباهی مرتکب شوید و فراموش کنید که یک تغییر را مجدداً اعمال کنید یا اشتباه اعمال کنید، همیشه یک تاریخچه کامل از همه تغییرات (از جمله مواردی که بازنویسی کرده اید) وجود دارد که باید به آنها مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]حتی اگر اشتباه کنید و فراموش کنید که یک تغییر را دوباره انجام دهید و یا تغییر دهید، همیشه یک تاریخچه کامل از همه تغییرات وجود دارد (از جمله آن هایی که می خواهید)به آن مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• apply again (as in "apply a second coat of paint" ; make an application for a second time (e.g. "there is no need for students who were accepted last year to reapply")

پیشنهاد کاربران

تجدید کردن
دوباره استفاده کردن
دوباره به کار بردن
دوباره درخواست دادن

بپرس