reamer

/ˈriːmər//ˈriːmə/

معنی: برقو، قلاویز، برقوزن
معانی دیگر: (ابزاری که برای گشاد کردن سوراخ به کار می رود) برقو، آب میوه گیری، (برای پاک کردن حقه ی چپق و پیپ) قاشقک، مته زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various tools for enlarging or finishing the sides of a hole, esp. in metal.

جمله های نمونه

1. The design of reamer, which is made to machining the basic hole of tapered thread hole on the seamless steel resolvable ethine gas-jar, is introduced.
[ترجمه گوگل]طراحی ریمر که برای ماشینکاری سوراخ اصلی سوراخ رزوه مخروطی بر روی کوزه گازی قابل حل اتین فولادی بدون درز ساخته شده است، معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی reamer، که برای ماشین کاری ساخته می شود، سوراخ اصلی یک سوراخ سوزن tapered در مخزن گاز یکپارچه resolvable ethine (jar)معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Grinding milling cutter, reamer, disc lathe tool, gear shaper cutter, slide way of machine tool and tool guide.
[ترجمه گوگل]فرز آسیاب، ریمر، ابزار تراش دیسکی، برش شکل دهنده چرخ دنده، روش اسلاید ماشین ابزار و راهنمای ابزار
[ترجمه ترگمان]ابزار تراش Grinding، reamer، ابزار تراش دیسک، ابزار ماشین تراش، ابزار ماشین و راهنمای ابزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Grindingcutter, reamer, disc tool, gear shaper cutter, slide way of machine tool and tool guide.
[ترجمه گوگل]سنگ زنی، ریمر، ابزار دیسکی، برش شکل دهنده چرخ دنده، روش اسلاید ماشین ابزار و راهنمای ابزار
[ترجمه ترگمان]Grindingcutter، reamer، ابزار دیسک، ابزار shaper، ابزار ماشین و راهنمای ابزار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I found a reamer to be very useful for enlarging the hole to the correct size.
[ترجمه گوگل]من یک ریمر را پیدا کردم که برای بزرگ کردن سوراخ به اندازه صحیح بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]من یک reamer پیدا کردم که برای گسترش این حفره به اندازه صحیح بسیار مفید بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reamer OD tolerance is influenced by many factors.
[ترجمه گوگل]تحمل ریمر OD تحت تأثیر عوامل بسیاری قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]تحمل سازمانی توسط عوامل زیادی تحت تاثیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Set up a slant water hole at reamer, and connect the reamer and pilot with reducing synergy flute, which strengthen the cooling and washing function and ensure the bit's effects.
[ترجمه گوگل]یک سوراخ آب کج در ریمر ایجاد کنید و ریمر و پیلوت را با فلوت کاهش دهنده هم افزایی وصل کنید که عملکرد خنک کننده و شستشو را تقویت می کند و تأثیر بیت را تضمین می کند
[ترجمه ترگمان]یک گودال آبی رنگی را در reamer تنظیم کنید و the و pilot را با کاهش فلوت هماهنگی مرتبط کنید، که عملکرد خنک کننده و شستن را تقویت می کند و اثرات گاز را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pass me that reamer for making spirals.
[ترجمه گوگل]برای ساختن مارپیچ از من بگذر
[ترجمه ترگمان]that برای درست کردن spirals به من بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thirdly, the hardware includes three parts: controlling board, reamer motion motor equipment and feedback measure equipment.
[ترجمه گوگل]ثالثاً، سخت افزار شامل سه بخش است: برد کنترل، تجهیزات موتور حرکت ریمر و تجهیزات اندازه گیری بازخورد
[ترجمه ترگمان]سوم، سخت افزار شامل سه بخش است: کنترل پنل، تجهیزات حرکتی حرکتی و تجهیزات اندازه گیری بازخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article presents a new quick change reamer system which features quick change low production cost.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم تغییر سریع ریمر جدید را ارائه می دهد که دارای تغییرات سریع هزینه کم تولید است
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم reamer تغییر سریع جدید ارائه می کند که به سرعت هزینه تولید پایین را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tools introduced include drill, millstones, reamer, grinding head, grinding wheel, grinding shaft.
[ترجمه گوگل]ابزارهای معرفی شده شامل مته، سنگ آسیاب، ریمر، سر سنگ زنی، چرخ سنگ زنی، شفت سنگ زنی می باشد
[ترجمه ترگمان]ابزار معرفی شده شامل مته، سنگ آسیاب، آسیاب کردن، کوبیدن سر، چرخ آسیاب کردن و آسیاب کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Measuring dimension of shaft coupling bolts and reamer hole.
[ترجمه گوگل]ابعاد اندازه گیری پیچ و مهره های اتصال شفت و سوراخ ریمر
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری ابعاد پیچ و مهره جفت محور و سوراخ reamer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Axial Racing have released this new stepped reamer with dimension marks, which makes making holes in lexan easier than ever.
[ترجمه گوگل]Axial Racing این ریمر پلکانی جدید را با علائم ابعادی منتشر کرده است که ایجاد سوراخ در لکسان را آسانتر از همیشه می کند
[ترجمه ترگمان]Axial Racing این گام جدید را با علامت های بعد رها کرده اند که باعث ایجاد سوراخ هایی در lexan آسان تر از همیشه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When reaming iron links, the reamer should not be askew.
[ترجمه گوگل]هنگام باز کردن پیوندهای آهنی، ریمر نباید کج باشد
[ترجمه ترگمان]زمانی که حلقه های آهنی reaming شوند، reamer نباید کج شده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Electroplating process in holes is a new technique for precise diamond reamer manufacturing.
[ترجمه گوگل]فرآیند آبکاری در سوراخ ها یک تکنیک جدید برای تولید دقیق الماس تراش است
[ترجمه ترگمان]فرآیند electroplating در سوراخ ها یک تکنیک جدید برای تولید دقیق قطعات الماس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برقو (اسم)
reamer

قلاویز (اسم)
reamer, screw thread

برقوزن (اسم)
reamer

تخصصی

[عمران و معماری] برقو - برقوزدن - گشادکن - جدارتراش

انگلیسی به انگلیسی

• device for boring holes, tool similar to a drill; squeezer for squeezing juice from citrus fruit

پیشنهاد کاربران

a tool used to make holes larger or an exact size
بُرقو ابزاری است برای بزرگ تر کردن یا گرد کردن سوراخ های ایجادشده با مته.
برقوها می توانند توپر باشند و در ابزارگیر نصب شوند یا توخالی باشند و روی دُرن سوار شوند. برقوها ممکن است از نوع پهلو تراش یا نوک تراش باشند.
reamerreamer
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/reamer

بپرس