1. He doubted whether the plan was realizable in practice.
[ترجمه گوگل]او تردید داشت که آیا این طرح در عمل قابل تحقق است یا خیر
[ترجمه ترگمان]او شک داشت که آیا این برنامه عملی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او شک داشت که آیا این برنامه عملی است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Is this a realizable goal?
[ترجمه رولّا] آیا این یک هدف قابل تحقق بود؟|
[ترجمه گوگل]آیا این یک هدف قابل تحقق است؟[ترجمه ترگمان]این هدف realizable؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The structure, operation principle and realizable method of a sweep generator are introduced in this paper.
[ترجمه گوگل]ساختار، اصل عملکرد و روش قابل اجرا یک ژنراتور جاروبرقی در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار، اصل بهره برداری و روش قابل درک یک ژنراتور پاک سازی در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساختار، اصل بهره برداری و روش قابل درک یک ژنراتور پاک سازی در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Compared with America, China has a lower net realizable value in exportation and is located in the low end of the value chain.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با آمریکا، چین ارزش خالص فروش کمتری در صادرات دارد و در انتهای زنجیره ارزش قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با آمریکا، چین دارای ارزش خالص lower در صادرات بوده و در انتهای پست زنجیره ارزش واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با آمریکا، چین دارای ارزش خالص lower در صادرات بوده و در انتهای پست زنجیره ارزش واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is realizable for the unit to pick up acoustic signal of different frequencies in a severe noisy background and single chip programmable shift and magnific.
[ترجمه گوگل]دریافت سیگنال صوتی با فرکانسهای مختلف در پسزمینهی پر نویز شدید و جابجایی قابل برنامهریزی تک تراشه و با شکوه، برای واحد قابل درک است
[ترجمه ترگمان]این امر برای این واحد امکان پذیر است که سیگنال صوتی فرکانس های مختلف در یک پس زمینه پر سر و صدای شدید و تغییر قابل برنامه ریزی تک تراشه را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر برای این واحد امکان پذیر است که سیگنال صوتی فرکانس های مختلف در یک پس زمینه پر سر و صدای شدید و تغییر قابل برنامه ریزی تک تراشه را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In many cases this realizable wealth is not realized during the lifetime of the home owner.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از موارد این ثروت قابل تحقق در طول عمر صاحب خانه محقق نمی شود
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد، این ثروت قابل تحقق در طول عمر صاحب خانه تحقق نمی یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد، این ثروت قابل تحقق در طول عمر صاحب خانه تحقق نمی یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As for the present value, net realizable value, replacement cost measurement attributes, very few people involved.
[ترجمه گوگل]در مورد ارزش فعلی، ارزش خالص فروش، ویژگی های اندازه گیری هزینه جایگزینی، افراد بسیار کمی درگیر هستند
[ترجمه ترگمان]همان طور که برای ارزش فعلی، ارزش خالص قابل فهم، مشخصه های سنجش هزینه جایگزین، افراد بسیار کمی درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که برای ارزش فعلی، ارزش خالص قابل فهم، مشخصه های سنجش هزینه جایگزین، افراد بسیار کمی درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Why is it necessary to value stock at the lower of cost and net realizable value?
[ترجمه گوگل]چرا ارزش گذاری سهام به کمترین قیمت تمام شده و خالص ارزش فروش ضروری است؟
[ترجمه ترگمان]چرا باید ارزش سهام در پایین قیمت و ارزش خالص قابل تشخیص باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا باید ارزش سهام در پایین قیمت و ارزش خالص قابل تشخیص باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The attempt by residents to develop in their own eyes a post-industrial ethic was not realizable without consequences and contradictions.
[ترجمه گوگل]تلاش ساکنان برای ایجاد اخلاق فراصنعتی بدون پیامدها و تضادها قابل تحقق نبود
[ترجمه ترگمان]تلاش ساکنان برای توسعه در نظر خود یک اخلاق پس از صنعتی بدون عواقب و تناقض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلاش ساکنان برای توسعه در نظر خود یک اخلاق پس از صنعتی بدون عواقب و تناقض بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Stocks purchased for resale and stocks at managed houses: at the lower of cost and net realizable value.
[ترجمه گوگل]سهام خریداری شده برای فروش مجدد و سهام در خانه های مدیریت شده: به کمترین قیمت تمام شده و خالص ارزش فروش
[ترجمه ترگمان]سهام هایی که برای فروش مجدد و سهام در خانه های مدیریت شده خریداری شده اند: در پایین قیمت و ارزش خالص قابل تشخیص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سهام هایی که برای فروش مجدد و سهام در خانه های مدیریت شده خریداری شده اند: در پایین قیمت و ارزش خالص قابل تشخیص
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Culture is derived as a historical force prior to the existence of any individual subject, but is only realizable through agency.
[ترجمه گوگل]فرهنگ به عنوان یک نیروی تاریخی قبل از وجود هر موضوع فردی مشتق شده است، اما تنها از طریق عاملیت قابل تحقق است
[ترجمه ترگمان]فرهنگ به عنوان یک نیروی تاریخی پیش از وجود هر موضوع فردی به دست می آید، اما تنها از طریق نمایندگی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرهنگ به عنوان یک نیروی تاریخی پیش از وجود هر موضوع فردی به دست می آید، اما تنها از طریق نمایندگی قابل تشخیص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The link between urban form and transport was never clearer, but realizable solutions seemed as far away as ever.
[ترجمه گوگل]پیوند بین شکل شهری و حمل و نقل هرگز واضح تر از این نبود، اما راه حل های قابل تحقق مثل همیشه دور به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین شکل شهری و حمل و نقل هیچ گاه روشن تر نشده بود، اما راه حل های قابل درک تا به حال به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین شکل شهری و حمل و نقل هیچ گاه روشن تر نشده بود، اما راه حل های قابل درک تا به حال به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As it turned out, these ambitions proved only partly realizable in one retreat.
[ترجمه گوگل]همانطور که معلوم شد، این جاه طلبی ها تنها تا حدی در یک عقب نشینی قابل تحقق بود
[ترجمه ترگمان]همانطور که معلوم شد، این جاه طلبی ها تنها تا حدودی در یک عقب نشینی تحقق یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که معلوم شد، این جاه طلبی ها تنها تا حدودی در یک عقب نشینی تحقق یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, it is a controversial issue on how to handle the old equipment's cash realizable value in the decision-making renewal, when calculating the overall cost.
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک موضوع بحث برانگیز در مورد نحوه رسیدگی به ارزش قابل فروش نقدی تجهیزات قدیمی در تجدید تصمیم گیری، هنگام محاسبه هزینه کلی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک مساله بحث برانگیز در مورد چگونگی رسیدگی به ارزش نقدینگی تجهیزات قدیمی در تجدید تصمیم گیری در هنگام محاسبه هزینه کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک مساله بحث برانگیز در مورد چگونگی رسیدگی به ارزش نقدینگی تجهیزات قدیمی در تجدید تصمیم گیری در هنگام محاسبه هزینه کلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید