1. The company is planning to realign its sales operations.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال برنامه ریزی برای تنظیم مجدد عملیات فروش خود است
[ترجمه ترگمان]شرکت در حال برنامه ریزی برای تراز کردن عملیات فروش خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The physiotherapist massaged the shoulder to realign the joint.
[ترجمه گوگل]فیزیوتراپیست شانه را ماساژ داد تا مفصل را دوباره مرتب کند
[ترجمه ترگمان]ماساژ، شانه را ماساژ می داد تا مفصل را تراز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You'll have to realign your text columns.
[ترجمه گوگل]شما باید ستون های متن خود را دوباره تراز کنید
[ترجمه ترگمان]باید از ستون your استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The company has been forced to realign its operations in the area.
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور به تنظیم مجدد عملیات خود در منطقه شده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت مجبور به تراز کردن عملیات خود در منطقه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They have tried to realign themselves with the communists.
[ترجمه گوگل]آنها سعی کرده اند خود را دوباره با کمونیست ها هماهنگ کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها سعی کرده اند خودشان را با کمونیست ها اداره کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The party may realign with Labour in a new coalition.
[ترجمه گوگل]این حزب ممکن است در یک ائتلاف جدید دوباره با حزب کارگر متحد شود
[ترجمه ترگمان]حزب ممکن است با حزب کارگر در یک ائتلاف جدید تراز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Tchuruk said the company would have to realign operations in all its units, slashing several hundred jobs.
[ترجمه گوگل]چوروک گفت که این شرکت باید عملیات را در تمام واحدهای خود تنظیم کند و صدها شغل را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]Tchuruk گفت که این شرکت باید عملیات خود را در همه واحدهای خود تراز کند و چند صد شغل را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You'll have to realign your text columns if you change the typeface.
[ترجمه گوگل]اگر تایپ فیس را تغییر دهید، باید ستون های متن خود را دوباره تراز کنید
[ترجمه ترگمان]اگر the را عوض کنید باید ستون های متن خود را تراز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I needed to realign my life, it said, not just my putt or my drive.
[ترجمه گوگل]میگفت من نیاز داشتم زندگیام را دوباره تنظیم کنم، نه فقط ضربات یا درایو
[ترجمه ترگمان]گفتم: باید زندگیم رو خراب کنم، نه فقط توی سوراخ کردن من و نه فقط با ماشین خودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We asked the Lord to fully REALIGN THE ROOT and began to intercede for a full reversal with signs and wonders.
[ترجمه گوگل]ما از خداوند خواستیم که ریشه را کاملاً مجدداً تنظیم کند و شروع به شفاعت برای معکوس کردن کامل با نشانه ها و شگفتی ها کردیم
[ترجمه ترگمان]از لرد تقاضا کردیم که ROOT را کامل کند و شروع به شفاعت برای برگشت کامل با نشانه ها و شگفتی ها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I turned aside to realign the photographs of my children on the shelf.
[ترجمه گوگل]کنار رفتم تا عکسهای فرزندانم را روی قفسه مرتب کنم
[ترجمه ترگمان]رویم را برگرداندم تا عکس های کودکانی که روی قفسه قرار داشتند را تراز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Then realign the print head using the new values by clicking Apply.
[ترجمه گوگل]سپس هد چاپ را با استفاده از مقادیر جدید با کلیک بر روی Apply تراز کنید
[ترجمه ترگمان]سپس با استفاده از مقادیر جدید با کلیک روی Apply، سر پرینت را تراز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm going to rather gruesomely not realign science-fictioning story, I'm going to torture one of the two in products.
[ترجمه گوگل]من به طرز وحشتناکی داستان علمی-تخیلی را دوباره تنظیم نمی کنم، یکی از این دو را در محصولات شکنجه می دهم
[ترجمه ترگمان]می خواهم بگویم که من می خواهم یکی از این دو را به عنوان یکی از این دو مورد استفاده قرار دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. These actions will realign its infrastructure to correspond to a much smaller U. S. automotive market.
[ترجمه گوگل]این اقدامات زیرساخت های آن را مجدداً تنظیم می کند تا با بازار بسیار کوچکتر خودرو در ایالات متحده مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این کارها زیر ساخت های خود را تراز می کند تا با U کوچک تر باشد اس بازار خودرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید