واقعیت، حقیقت.
I will in a few words show you the real state of the case
می خواهم در چند کلمه حقیقت را برایت توضیح بدهم.
But I want to report on the real state of the world
ولی می خوام درباره واقعیت های جهان بنویسم.
می خواهم در چند کلمه حقیقت را برایت توضیح بدهم.
ولی می خوام درباره واقعیت های جهان بنویسم.
املاک و مستغلات ( زمین و هرگونه ساختمان یا سازه ی دائمی روی آن ) اسم
Example: They invested all their money in real estate
ملک ( یک قطعه زمین یا ساختمان ) اسم
Example : Is it time to sell your real estate
... [مشاهده متن کامل]
معاملات املاک/خرید و فروش ملک ( حرفه ی خرید، فروش، یا اجاره ی املاک و مستغلات ) اسم
Example: She works in real estate
( مجازی ) : یک موقعیت یا جایگاه خاص در ذهن یا بازار
Example: the brand occupies prime real estate in the minds of consumers
ملک ( یک قطعه زمین یا ساختمان ) اسم
... [مشاهده متن کامل]
معاملات املاک/خرید و فروش ملک ( حرفه ی خرید، فروش، یا اجاره ی املاک و مستغلات ) اسم
( مجازی ) : یک موقعیت یا جایگاه خاص در ذهن یا بازار
معنی های بالا که توسط دوستان ارایه شده مربوط به کلمه real estate هست.
کلمه real state دو تا معنی می تونه داشته باشه:
۱ - بسیار نگران یا مضطرب
۲ - وضعیت آشفته یا به هم ریخته
کلمه real state دو تا معنی می تونه داشته باشه:
۱ - بسیار نگران یا مضطرب
۲ - وضعیت آشفته یا به هم ریخته
بنگاه خرید و فروس ملک ( خانه و محل کار یا زمین )
خرید و فروش ملک
املاک و مستغلات