1. J., real estate broker Terry Gamble.
[ترجمه گوگل]جی، دلال املاک تری گمبل
[ترجمه ترگمان]J, کارگزار املاک و مستغلات، تری گمبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]J, کارگزار املاک و مستغلات، تری گمبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The real estate broker required 10 % down payment for buying this house.
[ترجمه گوگل]دلال املاک برای خرید این خانه 10 درصد پیش پرداخت خواسته است
[ترجمه ترگمان]دلال معاملات ملکی به ۱۰ % پیش پرداخت خرید این خانه نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دلال معاملات ملکی به ۱۰ % پیش پرداخت خرید این خانه نیاز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It's famous for other reasons, too. Corcoran real estate broker Alex Nicholas says anthropologist Margaret Mead and poet Edna St. Vincent Millay once called it home.
[ترجمه گوگل]به دلایل دیگری نیز معروف است کارگزار املاک کورکوران، الکس نیکلاس، می گوید که مارگارت مید، انسان شناس و شاعر ادنا سنت وینسنت میلی، زمانی آن را خانه می نامیدند
[ترجمه ترگمان]به دلایل دیگری هم مشهور است الکس نیکلاس، دلال معاملات املاک و مستغلات می گوید که انسان شناس مارگارت مید و شاعر Edna سنت وینسنت زمانی آن را خانه نامیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دلایل دیگری هم مشهور است الکس نیکلاس، دلال معاملات املاک و مستغلات می گوید که انسان شناس مارگارت مید و شاعر Edna سنت وینسنت زمانی آن را خانه نامیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Beijing association reaches square real estate broker company General Manager Yang Shaofeng to express like this.
[ترجمه گوگل]انجمن پکن می رسد مربع شرکت کارگزار املاک و مستغلات مدیر کل یانگ شائوفنگ برای بیان اینگونه است
[ترجمه ترگمان]انجمن پکن به مدیر کل دلال معاملات املاک و مستغلات یانگ Shaofeng می رسد تا چنین چیزی را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انجمن پکن به مدیر کل دلال معاملات املاک و مستغلات یانگ Shaofeng می رسد تا چنین چیزی را بیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Beijing Central Plains real estate broker Limited is a part of the general Yin shared perspective.
[ترجمه گوگل]کارگزار املاک و مستغلات پکن دشت مرکزی محدود بخشی از دیدگاه مشترک یین است
[ترجمه ترگمان]کارگزار املاک و مستغلات دشت های مرکزی پکن بخشی از چشم انداز مشترک \"یین\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارگزار املاک و مستغلات دشت های مرکزی پکن بخشی از چشم انداز مشترک \"یین\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Vincent French is a real estate broker at the sharp end of a tough and exacting business.
[ترجمه گوگل]وینسنت فرنچ یک دلال املاک است که در انتهای یک تجارت سخت و سخت قرار دارد
[ترجمه ترگمان]وینسنت فرانسوی یک دلال معاملات املاک در انتهای تند یک کسب وکار سخت و سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وینسنت فرانسوی یک دلال معاملات املاک در انتهای تند یک کسب وکار سخت و سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They spoke to a real estate broker about listing their house and rental property.
[ترجمه گوگل]آنها با یک دلال املاک در مورد لیست خانه و املاک اجاره ای خود صحبت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک دلال معاملات ملکی در مورد اجاره خانه و املاک اجاره ای حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک دلال معاملات ملکی در مورد اجاره خانه و املاک اجاره ای حرف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Think about how anonymous the typical real estate broker is.
[ترجمه گوگل]به این فکر کنید که یک دلال معمولی املاک چقدر ناشناس است
[ترجمه ترگمان]به این فکر کنید که کارگزار املاک چقدر معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به این فکر کنید که کارگزار املاک چقدر معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'm a real estate broker.
[ترجمه گوگل]من یک دلال املاک هستم
[ترجمه ترگمان]من یک دلال معاملات ملکی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یک دلال معاملات ملکی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Each reading, which costs $50 per half-hour, is conducted in the Hastings-on-Hudson office of her husband, Dominick Lopriore, a real estate broker.
[ترجمه گوگل]هر مطالعه، که هزینه آن 50 دلار در هر نیم ساعت است، در دفتر هاستینگز-آن-هادسون همسرش، دومینیک لوپریور، یک دلال املاک انجام می شود
[ترجمه ترگمان]هر قرائت، که ۵۰ دلار در نیم ساعت هزینه دارد، در دفتر حقوق هیستینگز، دومینیک Lopriore، یک دلال املاک و مستغلات، هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر قرائت، که ۵۰ دلار در نیم ساعت هزینه دارد، در دفتر حقوق هیستینگز، دومینیک Lopriore، یک دلال املاک و مستغلات، هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Non-agency relationship: where no written agreement nor fiduciary relationship exists, a real estate broker (and his agents) works with a principal who is then known as the broker's customer.
[ترجمه گوگل]رابطه غیر نمایندگی: در جایی که هیچ قرارداد کتبی یا رابطه امانتی وجود ندارد، یک دلال املاک (و نمایندگان او) با یک اصیل کار می کند که پس از آن به عنوان مشتری دلال شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]رابطه غیر کارگزاری: جایی که هیچ توافق کتبی و هیچ رابطه fiduciary وجود ندارد، یک دلال املاک (و عوامل او)با یک مدیر کار می کند که سپس به عنوان مشتری دلال شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رابطه غیر کارگزاری: جایی که هیچ توافق کتبی و هیچ رابطه fiduciary وجود ندارد، یک دلال املاک (و عوامل او)با یک مدیر کار می کند که سپس به عنوان مشتری دلال شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید