readout

/ˈriːˌdɑːwt//ˈriːˌdɑːwt/

معنی: بازخوانی
معانی دیگر: (کامپیوتر)، بازخوانش، 1- بلند خواندن 2- (کامپیوتر) بازخوانی، بازخوانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a readable body of information retrieved from or displayed by an instrument, computer, or the like.

(2) تعریف: the information, such as a scale, shown on a graduated instrument.

جمله های نمونه

1. The system provides a digital readout of the vehicle's speed.
[ترجمه گوگل]این سیستم یک بازخوانی دیجیتالی از سرعت خودرو ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این سیستم کنترل دیجیتال سرعت وسیله نقلیه را فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I got the computer to give a read-out of the total figures.
[ترجمه گوگل]من کامپیوتر را گرفتم تا کل ارقام را بخواند
[ترجمه ترگمان]من کامپیوتر را گرفتم تا یک متن کامل از ارقام کل بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Such recordings would enable them to monitor the effectiveness of certain maintenance and operational procedures by means of automatic read-out and computerised analysis.
[ترجمه گوگل]چنین ضبط‌هایی آن‌ها را قادر می‌سازد تا اثربخشی برخی روش‌های نگهداری و عملیاتی را با استفاده از خواندن خودکار و تجزیه و تحلیل رایانه‌ای نظارت کنند
[ترجمه ترگمان]چنین recordings به آن ها امکان می دهد تا بر کارایی و رویه های عملیاتی خاص با استفاده از آنالیز خودکار و کامپیوتری نظارت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to the proximity readout, the capsule was only a kilometre or so from contact with the surface of Tarvaras.
[ترجمه فرشته] گزارشگر نام بازیکنان را قبل از شروع بازی خواند
|
[ترجمه گوگل]بر اساس قرائت مجاورت، کپسول تنها یک کیلومتر یا بیشتر از تماس با سطح تارواراس فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]طبق نظر readout، این کپسول تنها یک کیلومتر یا از تماس با سطح of فاصله داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This program gives you a read-out of all the areas where sales have increased.
[ترجمه گوگل]این برنامه به شما اطلاعاتی از تمام مناطقی که فروش افزایش یافته است، می دهد
[ترجمه ترگمان]این برنامه به شما یک مطالعه کامل از تمام حوزه هایی می دهد که در آن ها فروش افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Despite all the electronic read-outs, there are times when good old-fashioned printed material was the most convenient form of record.
[ترجمه گوگل]علی‌رغم تمام بازخوانی‌های الکترونیکی، مواقعی وجود دارد که مطالب چاپی قدیمی راحت‌ترین شکل ضبط بود
[ترجمه ترگمان]با وجود تمام اطلاعات الکترونیکی، زمان هایی وجود دارد که مطالب چاپی قدیمی و قدیمی مناسب ترین شکل از رکورد محسوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The read-out includes the time of entry, user identification and method of entry, for example, keycard or emergency metal key.
[ترجمه گوگل]بازخوانی شامل زمان ورود، شناسایی کاربر و روش ورود است، به عنوان مثال، کارت کلید یا کلید فلزی اضطراری
[ترجمه ترگمان]این مطالعه شامل زمان ورود، شناسایی کاربر و روش ورود، برای مثال، keycard یا سوییچ فلزی اضطراری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And only the remote has a digital readout, listing the track number and playback functions.
[ترجمه گوگل]و فقط کنترل از راه دور دارای یک بازخوانی دیجیتال است که شماره آهنگ و عملکردهای پخش را فهرست می کند
[ترجمه ترگمان]و تنها ریموت، a دیجیتال دارد که تعداد و توابع پخش و پخش را لیست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He blinked, and projected before himself a read-out monitoring his life-support systems.
[ترجمه گوگل]او پلک زد و سیستم های حمایتی زندگی خود را تحت نظر داشت
[ترجمه ترگمان]او پلک هایش را به هم زد و قبل از اینکه برای خودش یک سیستم نظارت بر زندگی اش را بررسی کند، به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The analysis results show that this optical readout system could be used at the cryogenic temperature for angular position detection of the spin axis.
[ترجمه گوگل]نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که این سیستم بازخوانی نوری می تواند در دمای برودتی برای تشخیص موقعیت زاویه ای محور اسپین استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتایج تجزیه و تحلیل نشان می دهد که این سیستم readout نوری می تواند در دمای برودتی برای تشخیص موقعیت زاویه ای محور اسپین مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The readout is provided in numerical or graphic form.
[ترجمه گوگل]بازخوانی به صورت عددی یا گرافیکی ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]readout به شکل عددی یا گرافیکی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A column readout circuit to reduce fixed pattern noise(FPN)for CMOS active pixel sensor images is presented.
[ترجمه گوگل]یک مدار بازخوانی ستون برای کاهش نویز الگوی ثابت (FPN) برای تصاویر سنسور پیکسل فعال CMOS ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک مدار readout ستونی برای کاهش نویز الگوی ثابت (FPN)برای تصاویر حسگر پیکسل فعال CMOS ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It features excellent accuracy and stability, advanced digital readout design,(sentence dictionary) your best choice of constant or variable speed horizontal drive with precision ground hard chrome plated table.
[ترجمه گوگل]دارای دقت و پایداری عالی، طراحی پیشرفته بازخوانی دیجیتال، (فرهنگ لغت جملات) بهترین انتخاب شما از درایو افقی با سرعت ثابت یا متغیر با میز روکش کروم سخت زمینی دقیق است
[ترجمه ترگمان]این ویژگی دقت و پایداری بسیار خوبی دارد، طراحی readout دیجیتال پیشرفته، (فرهنگ لغت (جمله لغت)بهترین انتخاب شما با سرعت ثابت یا متغیر با سطح دقت پایه کروم پایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Advanced measurement capability provides precise digital readout of RF power, frequency, pulse spacing, pulse widths and VSWR.
[ترجمه گوگل]قابلیت اندازه‌گیری پیشرفته، بازخوانی دقیق دیجیتالی توان RF، فرکانس، فاصله پالس، عرض پالس و VSWR را فراهم می‌کند
[ترجمه ترگمان]قابلیت اندازه گیری پیشرفته readout دیجیتالی دقیقی از قدرت RF، فرکانس، پهنای پالس، پهنای پالس و VSWR فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Based on principle analysis of TRAK100, a digital readout interface is designed and applied in close-cycle control, thus the precise location of probe is realized.
[ترجمه سید حسن موسوی] در حالیکه قاضی دادگاه حکمشان را میخواند ، هر دو مرد بی حرکت مانده بودند.
|
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل اصولی TRAK100، یک رابط بازخوانی دیجیتال طراحی و در کنترل سیکل بسته اعمال می شود، بنابراین مکان دقیق کاوشگر مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]براساس تحلیل اصل of، یک رابط readout دیجیتالی طراحی و در کنترل چرخه بسته اعمال می شود، در نتیجه موقعیت دقیق بررسی به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. First the secretary read out the minutes of the last meeting.
[ترجمه گوگل]ابتدا منشی صورتجلسه آخرین جلسه را قرائت کرد
[ترجمه ترگمان]منشی اول دقایق جلسه را قرائت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The evidence was read out to the court in a dull monotone.
[ترجمه گوگل]شواهد با یک صدایی کسل کننده برای دادگاه خوانده شد
[ترجمه ترگمان]این مدارک با صدای یکنواختی و یکنواختی به دادگاه ختم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The announcer read out the names of the players before the game began.
[ترجمه گوگل]گوینده قبل از شروع بازی اسامی بازیکنان را خواند
[ترجمه ترگمان]گوینده قبل از شروع بازی اسامی بازیکنان را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Sanchez's confession was read out to the court.
[ترجمه گوگل]اعترافات سانچز در دادگاه قرائت شد
[ترجمه ترگمان]اعتراف \"سانچز\" به دادگاه خونده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. The teacher read out the result of our chemistry examination yesterday morning.
[ترجمه گوگل]معلم دیروز صبح نتیجه امتحان شیمی ما را خواند
[ترجمه ترگمان]معلم دیروز صبح نتیجه معاینه شیمی را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The president read out a prepared statement .
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور بیانیه آماده شده را قرائت کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور یک بیانیه آماده را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. When we read out 2 we say "four point two three".
[ترجمه گوگل]وقتی 2 را می خوانیم می گوییم "چهار نقطه دو سه"
[ترجمه ترگمان]وقتی ما ۲ را می خوانیم، ما می گوییم \"چهار نقطه در سه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Why don't you read out the name of the winner?
[ترجمه گوگل]چرا نام برنده را نمی خوانید؟
[ترجمه ترگمان]چرا اسم برنده رو نمی خونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. He read out a brief extract from his book.
[ترجمه گوگل]او گزیده ای کوتاه از کتابش را خواند
[ترجمه ترگمان]او خواندن نامه کوتاهی از کتابش را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The police officer read out a prepared statement.
[ترجمه گوگل]افسر پلیس بیانیه آماده شده را خواند
[ترجمه ترگمان]افسر پلیس یک بیانیه آماده را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. He began to read out loud.
[ترجمه گوگل]با صدای بلند شروع به خواندن کرد
[ترجمه ترگمان]شروع به خواندن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. The proposal was read out and then put to the vote.
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد قرائت و سپس به رای گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد خوانده شد و سپس به رای گیری پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. He read out a short passage from the Bible.
[ترجمه گوگل]او بخش کوتاهی از کتاب مقدس را خواند
[ترجمه ترگمان]از انجیل عبور کوتاهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Both men appeared unmoved as the judge read out their sentence.
[ترجمه گوگل]هر دو مرد در حالی که قاضی حکم آنها را خواند، بی حرکت ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد هیچ حرکتی نکردند، چون قاضی حکم آن ها را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازخوانی (اسم)
readout

تخصصی

[کامپیوتر] باز خواندن، خواندن، باز خوانی، دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه
[برق و الکترونیک] خواندنی نمایش اطلاعات خروجی بالامپ پرتو کاتدی یا صفحه نمایش بلور مایع یا چاپگر .
[ریاضیات] دستگاه بازده اطلاعات، اندازه خوان، بازخوانی، نتیجه

انگلیسی به انگلیسی

• displayed information or data (computers)
read in an audible voice; transmit data via radio transmitter; sent information (computers)

پیشنهاد کاربران

با صدای بلند. خواندن
یک معنای کلی readout به معنای : information produced by electronic equipment, shown in print, on a screen or by sound:
است پس شاید بهترین ترجمه آن در فارسی همان نمای کلی باشد؛ یک نمای کلی که رایانه به صورت پرینت یا تصویری در اختیار ما قرار می دهد
Read out اگر بصورت جدا نوشته شود ، بلند خوانش ( به تازی : قرائت بلند ) معنی می دهد.
To take a readout به معنی احضار و فراخواندن رسمی به منظور تهدید , گوشزد و توبیخ است .
Did the boss take a readout?
...
[مشاهده متن کامل]

آیا رئیس احضارت کرد ؟ ( که توبیخ کند ؟ )
در بیانیه های رسمی هم وقتی readout گفته می شود، تلویحا این توبیخ و تهدید را حالی می کند و نه دوستانه.

معانی مختلف read - out
1. the output of a computer in readable form
خروجی یک کامپیوتر به شکل قابل خواندن
2. the information displayed or recorded on an electronic device
اطلاعات نمایش داده شده یا ثبت شده در دستگاه الکترونیکی
...
[مشاهده متن کامل]

3. an electronic device the displays information in a visual form.
یک دستگاه الکترونیکی که اطلاعات را به صورت بصری نمایش می دهد.

Chinese leader Xi Jinping and Russian President Vladimir Putin are calling for an end to actions that “increase tensions” and prolong the war in Ukraine, according to a readout released by Chinese state media People’s Daily of the two leaders meeting in Moscow Tuesday.
an official statement summarizing the points discussed during a meeting or phone call between diplomats or political figures.
بیانیه رسمی که حاوی خلاصه نکاتی است که در یک ملاقات یا تماس تلفنی بین دیپلمات ها یا مقامات سیاسی تبادل شده است.
information that is produced by a computer and shown on a screen or on a tape
( با صدای ) بلند خواندن

بپرس