اسم ( noun )
• (1) تعریف: the action or activity of examining and comprehending written language.
- As her eyesight has worsened, reading has become increasingly difficult.
[ترجمه Dam] همانطور که بینایی او بد تر شده خواندن به طور فزاینده ای دشوار شده|
[ترجمه گوگل] همانطور که بینایی او بدتر شده است، خواندن به طور فزاینده ای دشوار شده است[ترجمه ترگمان] از آنجا که بینایی او بدتر شده است، خواندن به صورت فزاینده ای دشوار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Reading is my favorite pasttime.
[ترجمه گوگل] مطالعه سرگرمی مورد علاقه من است
[ترجمه ترگمان] خواندن کتاب مورد علاقه من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خواندن کتاب مورد علاقه من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Students are assigned a great deal of reading in college.
[ترجمه گوگل] دانشآموزان در کالج مطالعه زیادی دارند
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان برای خواندن مطالب زیادی در کالج تدریس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان برای خواندن مطالب زیادی در کالج تدریس می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: an oral recitation of something written.
• (3) تعریف: an interpretation of a particular text.
- conflicting readings of a poem
[ترجمه گوگل] خوانش متناقض یک شعر
[ترجمه ترگمان] قرائت غزل در برابر خواندن یک شعر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قرائت غزل در برابر خواندن یک شعر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: an interpretation, through performance, of a piece of music or a character in a drama.
• مشابه: rendition
• مشابه: rendition
• (5) تعریف: the point indicated by a gauge or graded instrument.
- a high reading on the thermometer
[ترجمه گوگل] مقدار بالای دماسنج
[ترجمه ترگمان] یک مطالعه زیاد روی دماسنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک مطالعه زیاد روی دماسنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (6) تعریف: an interpretation of an event, person, or the like, esp. with regard to motive or cause.
- What's your reading of his actions?
[ترجمه گوگل] خواندن شما از اقدامات او چیست؟
[ترجمه ترگمان] مطالعه درباره اعمال او چه طور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مطالعه درباره اعمال او چه طور است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: used for reading.
- a reading lamp
• (2) تعریف: relating to those who read.
- the reading audience