reaction time

/riˈækʃənˈtaɪm//rɪˈækʃənˈtaɪm/

(روان شناسی) زمان واکنش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the interval of time between a stimulus and a response.

جمله های نمونه

1. Your reaction time increases when you are tired.
[ترجمه گوگل]زمان واکنش شما زمانی که خسته هستید افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]زمان واکنش شما افزایش می یابد وقتی که خسته هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So there may be some difference in the reaction time.
[ترجمه گوگل]بنابراین ممکن است مقداری تفاوت در زمان واکنش وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین ممکن است تفاوت هایی در زمان واکنش وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Simple reaction time is a fraction of the time required to react even when having to choose between only two possibilities.
[ترجمه گوگل]زمان واکنش ساده کسری از زمان مورد نیاز برای واکنش است، حتی زمانی که مجبور به انتخاب تنها بین دو احتمال هستید
[ترجمه ترگمان]زمان واکنش ساده، کسری از زمان مورد نیاز برای واکنش حتی زمانی است که باید بین تنها دو امکان انتخاب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. General Discussion Reaction time increases as a function of the amount of information required to be processed in the brain.
[ترجمه گوگل]بحث عمومی زمان واکنش به عنوان تابعی از مقدار اطلاعات مورد نیاز برای پردازش در مغز افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]زمان واکنش عمومی به عنوان تابعی از مقدار اطلاعات مورد نیاز برای پردازش در مغز افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Loud noise impairs performance on the five-choice serial reaction time task in normal, rested subjects.
[ترجمه گوگل]صدای بلند عملکرد را در زمان واکنش سریال پنج گزینه ای در افراد عادی و استراحت مختل می کند
[ترجمه ترگمان]صدای بلند عملکرد برنامه پنج انتخاب سریال پنج انتخاب را در موضوعات عادی و rested مختل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Also, by separating the simple reaction time we see that reaction time increases steadily as the amount of discrimination required increases.
[ترجمه گوگل]همچنین، با جدا کردن زمان واکنش ساده، می بینیم که با افزایش میزان تمایز مورد نیاز، زمان واکنش به طور پیوسته افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]همچنین، با جدا کردن زمان واکنش ساده می بینیم که زمان واکنش به طور یکنواخت افزایش می یابد چون میزان تبعیض مورد نیاز افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The effects of reaction temperature, reaction time, the amount of catalyst used and other related factors on the yield of ionone were investigated to obtain the optimal reaction conditions.
[ترجمه گوگل]اثرات دمای واکنش، زمان واکنش، مقدار کاتالیست مورد استفاده و سایر عوامل مرتبط بر بازده یونون برای به دست آوردن شرایط واکنش بهینه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات دما واکنش، زمان واکنش، مقدار کاتالیزور مورد استفاده و عوامل دیگر مربوط به بازده of برای بدست آوردن شرایط واکنش بهینه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Effeets of monomer concentration and reaction time on the graft copolymerization were studied.
[ترجمه گوگل]اثرات غلظت مونومر و زمان واکنش بر روی کوپلیمریزاسیون پیوند مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Effeets غلظت مونومر و زمان واکنش در copolymerization مورد بررسی مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper studied the effects of reaction temperature, reaction time, material dosage and fixed bed height on ethoxylation.
[ترجمه گوگل]این مقاله اثرات دمای واکنش، زمان واکنش، دوز ماده و ارتفاع بستر ثابت را بر اتوکسیلاسیون مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]این مقاله اثرات دما، زمان واکنش، مقدار متریال و ارتفاع ثابت تخت را در ethoxylation مطالعه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Increasing the reaction time, zirconium phosphate becomes the main crystalline of the coating.
[ترجمه گوگل]با افزایش زمان واکنش، زیرکونیوم فسفات به کریستالی اصلی پوشش تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]افزایش زمان واکنش، زیرکونیوم فسفات به بلوری اصلی پوشش تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Optimum conditions in chlorination of cotton oil acid:reaction time is
[ترجمه گوگل]شرایط بهینه در کلرزنی اسید روغن پنبه: زمان واکنش است
[ترجمه ترگمان]شرایط بهینه برای کلرینه شدن اسید روغن پنبه: زمان واکنش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The influence of reaction temperature, reaction time on the acid number, amic number and catio.
[ترجمه گوگل]تأثیر دمای واکنش، زمان واکنش بر روی عدد اسید، عدد آمیک و کاتیو
[ترجمه ترگمان]تاثیر دما واکنش، زمان واکنش بر تعداد اسید، شماره amic و catio
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Penile plethysmograph and visual reaction time are applied to ass ess pedophilia.
[ترجمه گوگل]پلتیسموگرافی آلت تناسلی و زمان واکنش بصری برای پدوفیلی الاغ اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]penile plethysmograph و زمان واکنش دیداری به جرم کودک آزاری به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The reaction time in FRS is longer than that in MSS .
[ترجمه گوگل]زمان واکنش در FRS بیشتر از MSS است
[ترجمه ترگمان]زمان واکنش در (FRS)طولانی تر از (MSS)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] مدت زمان عکس العمل - مدت زمان واکنش

انگلیسی به انگلیسی

• space of time between a stimulus and a response to it

پیشنهاد کاربران

reaction time ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: زمان واکنش
تعریف: مدت‏زمان لازم برای درک خطر و نشان دادن عکس‏العمل از سوی راننده

بپرس