reachedبمعنای رسیدن
arriveبمعنای رسیدن
تفاوت بین "reached" و "arrive" اغلب در ساختاری است که به کار می روند. "Arrive" یک فعل بیقرار است که به معنای رسیدن به مکانی مشخص می باشد. این فعل به تنهایی به کار می رود و رویداد رسیدن به محل مشخصی را نشان می دهد، مثل:
... [مشاهده متن کامل]
- "We will arrive at the airport at 3 PM. " به معنای "ما ساعت 3 عصر به فرودگاه می رسیم. "
اما "reached" برای نشان دادن اتمام سفر یا فعالیت به کار می رود و معمولاً با فعل هایی مانند "have", "has", "was" و. . . قرار می گیرد. به عنوان مثال:
- "After a long hike, we finally reached the summit. " به معنای "بعد از یک پیاده روی طولانی، سرانجام به قله رسیدیم. "
کلمه "reached" نشان دهندهٔ اتمام یک راه یا سفر و همچنین رسیدن به نقطهٔ پایانی یا مقصد مشخص است، در حالی که "arrive" فقط به معنای رسیدن به مقصد است.
منبع:
https://www. grammarly. com/blog/reach - arrive/
arriveبمعنای رسیدن
تفاوت بین "reached" و "arrive" اغلب در ساختاری است که به کار می روند. "Arrive" یک فعل بیقرار است که به معنای رسیدن به مکانی مشخص می باشد. این فعل به تنهایی به کار می رود و رویداد رسیدن به محل مشخصی را نشان می دهد، مثل:
... [مشاهده متن کامل]
- "We will arrive at the airport at 3 PM. " به معنای "ما ساعت 3 عصر به فرودگاه می رسیم. "
اما "reached" برای نشان دادن اتمام سفر یا فعالیت به کار می رود و معمولاً با فعل هایی مانند "have", "has", "was" و. . . قرار می گیرد. به عنوان مثال:
- "After a long hike, we finally reached the summit. " به معنای "بعد از یک پیاده روی طولانی، سرانجام به قله رسیدیم. "
کلمه "reached" نشان دهندهٔ اتمام یک راه یا سفر و همچنین رسیدن به نقطهٔ پایانی یا مقصد مشخص است، در حالی که "arrive" فقط به معنای رسیدن به مقصد است.
منبع:
به مقصد رسیدن. رسیدن
خوب
رسیده
رسیده شده
دسترسی داشتن، تماس برقرار کردن
سلام برابچ .
Reached به معنای دسته یافتن ، دست یافتن،
مثلا : they reached the top off mount
میشه ، انها به قله ، یا نوک کوه دست یافتند
امیدوارم متوجه شده باشید
Reached به معنای دسته یافتن ، دست یافتن،
مثلا : they reached the top off mount
میشه ، انها به قله ، یا نوک کوه دست یافتند
امیدوارم متوجه شده باشید
دست یافتن
رسیده، حاصل شده، دست یافتن، به چیزی رسیدن، به امتیازی دست یافتن
رسیدن به جایی یا چیزی
رسیدن
رسیدن : I was out of breath when I reached up the stairs
به دست اوردن ، رسیدن به مثله
As the smoke reached the blue sky
کسب شده
حاصل شده
به دست گرفتن
به دست آوردن
دست یافتند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)