1. سفر کردن به فضا ( با توجه به متن مربوط )
2. بلندپروازی کردن ( set goal very hight ) مثلا:
my parents always thought me to rich for the sky when i was growing up = والدینم همیشه بهم یاد دادن بلندپرواز باشم زمانی که بزرگ میشدم.
... [مشاهده متن کامل]
with all that money, you could do whatever you want. reach for the sky buddy = با اون همه پول میتونی هرکاری دلت میخواد بکنی، بلندپرواز باش رفیق
3. دستا بالا ( وقتی پلیس میخواد یکی رو دستگیر کنه و داد میزنه: دستا بالا )
2. بلندپروازی کردن ( set goal very hight ) مثلا:
my parents always thought me to rich for the sky when i was growing up = والدینم همیشه بهم یاد دادن بلندپرواز باشم زمانی که بزرگ میشدم.
... [مشاهده متن کامل]
with all that money, you could do whatever you want. reach for the sky buddy = با اون همه پول میتونی هرکاری دلت میخواد بکنی، بلندپرواز باش رفیق
3. دستا بالا ( وقتی پلیس میخواد یکی رو دستگیر کنه و داد میزنه: دستا بالا )