re examination


باز پرسی دوم باره، استنطاق مجدد، امتحان دوم باره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of examination.

- After reexamination of her goals, she decided to quit her current job and go back to school.
[ترجمه گوگل] پس از بررسی مجدد اهدافش، تصمیم گرفت شغل فعلی خود را رها کند و به مدرسه برگردد
[ترجمه ترگمان] او پس از پایان دادن به اهداف خود، تصمیم گرفت که شغل فعلی خود را ترک کند و به مدرسه برگردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. this problem merits re-examination
این مسئله در خور بررسی مجدد است.

2. It was time for a re-examination of the situation.
[ترجمه گوگل]زمان بررسی مجدد اوضاع فرا رسیده بود
[ترجمه ترگمان]اکنون زمان بررسی مجدد این وضعیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have called for a complete re-examination of the case.
[ترجمه گوگل]ما خواستار بررسی مجدد کامل این پرونده شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما تماس کامل پرونده رو گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This requires a re-examination of such chairs as please my eye and try to come with a starting point.
[ترجمه گوگل]این مستلزم بررسی مجدد چنین صندلی هایی است که چشم من را خوشحال می کند و سعی می کنم با یک نقطه شروع بیایم
[ترجمه ترگمان]این کار مستلزم بررسی این صندلی ها است که چشم من را جلب می کند و سعی می کند با یک نقطه شروع به اینجا بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Magona's reexamination of a highly contentious political event leaves no easy answers.
[ترجمه گوگل]بررسی مجدد ماگونا از یک رویداد سیاسی بسیار بحث برانگیز، هیچ پاسخ آسانی باقی نمی گذارد
[ترجمه ترگمان]Magona s از یک رویداد سیاسی بسیار بحث برانگیز، هیچ پاسخ ساده ای را بر جای نمی گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Despite liberal panic over this new agenda, it represents greater possibilities for the re-examination and re-presentation of disabled people.
[ترجمه گوگل]علیرغم هراس لیبرال ها بر سر این دستور کار جدید، این برنامه امکانات بیشتری را برای معاینه مجدد و ارائه مجدد افراد معلول نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]علی رغم ترس لیبرال از این دستور کار جدید، این برنامه نشان دهنده احتمالات بیشتری برای بررسی مجدد و ارائه مجدد افراد معلول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The time has come for a radical re-examination of the provision of services for this particularly disadvantaged group of people.
[ترجمه گوگل]زمان بررسی مجدد بنیادی ارائه خدمات برای این گروه از مردم به ویژه محروم فرا رسیده است
[ترجمه ترگمان]این زمان برای بررسی مجدد ارائه خدمات به این گروه به خصوص محروم از مردم فرارسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus the very foundations of our communication culture and its structures need re-examination.
[ترجمه گوگل]بنابراین اساس فرهنگ ارتباطی ما و ساختارهای آن نیاز به بررسی مجدد دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، اساس فرهنگ ارتباطی ما و ساختارهای آن نیاز به بررسی مجدد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then you can apply for the reexamination within 60 days after receiving the tax payment bill filled by the taxation bureau.
[ترجمه گوگل]سپس می توانید ظرف 60 روز پس از دریافت صورتحساب پرداخت مالیاتی که توسط اداره مالیات پر شده است، برای بررسی مجدد اقدام کنید
[ترجمه ترگمان]سپس شما می توانید در عرض ۶۰ روز پس از دریافت لایحه پرداخت مالیات که توسط اداره مالیات پر شده است درخواست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Patent Reexamination Board shall, after reexamination, make a decision and notify the applicant for patent.
[ترجمه گوگل]هیئت بررسی مجدد ثبت اختراع پس از بررسی مجدد تصمیم می گیرد و به متقاضی ثبت اختراع اطلاع می دهد
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره ثبت اختراع پس از reexamination تصمیم می گیرد و متقاضی ثبت اختراع را مطلع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Article 4 The Patent Reexamination Board shall examine the request for invalidation of the patent right promptly, make a decision on it and notify the person who made the request and the patentee.
[ترجمه گوگل]ماده 4- هیأت بررسی مجدد اختراع باید درخواست ابطال حق ثبت اختراع را سریعاً بررسی و در مورد آن تصمیم گیری کند و به درخواست کننده و صاحب اختراع اطلاع دهد
[ترجمه ترگمان]ماده ۴: هیات ثبت اختراع ممکن است درخواست ابطال حق ثبت اختراع را فورا بررسی کند، تصمیم بگیرد و به کسی که این درخواست و the را داده است اطلاع دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If only not accept decision of the reexamination, you can take further step of justice.
[ترجمه گوگل]اگر فقط تصمیم امتحان مجدد را نپذیرفتید، می توانید گام بعدی عدالت را بردارید
[ترجمه ترگمان]اگر تصمیم of را قبول نکنید، می توانید قدم فراتر بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The answers may lie in a close reexamination of the fossil evidence.
[ترجمه گوگل]پاسخ ها ممکن است در بررسی مجدد دقیق شواهد فسیلی باشد
[ترجمه ترگمان]این پاسخ ها ممکن است در بسته ¬ های نزدیک از شواهد فسیلی قرار داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Right away how prepare the reexamination, the expert giving a few out suggestion.
[ترجمه گوگل]بلافاصله نحوه آماده سازی معاینه مجدد، متخصص چند پیشنهاد ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که چگونه the را آماده می کنید، متخصص به چند پیشنهاد دیگر اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The problem lies open to reexamination.
[ترجمه گوگل]مشکل برای بررسی مجدد باز است
[ترجمه ترگمان]این مشکل برای reexamination باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• reinspection, act of reinvestigating, act of examining anew

پیشنهاد کاربران

بازبینی
تجدید نظر
بررسی مجدد
( Noun ) امتحان مجدد، آزمودن دوباره
( Noun ) ( حقوق ) بازپرسی از شاهد ( توسط متهم یا وکیل او )

بپرس