• (1)تعریف: (informal) flashy or deceptive action or language; razzle-dazzle.
• (2)تعریف: energy; exuberance; effervescence.
جمله های نمونه
1. nowadays,commercial advertising is fed to the people along with lots of razzmatazz and hype
این روزها تبلیغ های تجارتی با لفت و لعاب و گزافه پردازی زیادی به خورد مردم داده می شود.
2. The documentary focuses on all the razzmatazz of an American political campaign.
[ترجمه sina] این مستند بر روی همه ی شور و جو سازی ( رجز خوانی و رنگ و لعاب دادن ) یک کارزار سیاسی آمریکا تمرکز کرده است
|
[ترجمه گوگل]این مستند بر روی تمام رزماتازهای یک کمپین سیاسی آمریکایی تمرکز دارد [ترجمه ترگمان]این مستند بر روی همه فعالیت های تبلیغاتی یک کمپین سیاسی آمریکایی متمرکز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The new car was launched with great razzmatazz: champagne, food, free gifts and dancers.
[ترجمه گوگل]ماشین جدید با razzmatazz عالی عرضه شد: شامپاین، غذا، هدایای رایگان و رقصنده [ترجمه ترگمان]ماشین جدید با razzmatazz بزرگ راه اندازی شد: شامپاین، غذا، هدیه مجانی و رقاصان [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Audiences love the old Broadway razzmatazz.
[ترجمه گوگل]تماشاگران عاشق razzmatazz قدیمی برادوی هستند [ترجمه ترگمان] من عاشق \"برادوی razzmatazz\" هستم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Amid much razzmatazz PepsiCo announced that the second most popular fizzy drink in the world would henceforth come in blue packaging.
[ترجمه گوگل]شرکت پپسی اعلام کرد که دومین نوشیدنی گازدار محبوب جهان از این پس در بسته بندی آبی عرضه خواهد شد [ترجمه ترگمان]در میان بسیاری از پپسیکو متوجه شد که دومین نوشیدنی که محبوب ترین نوشیدنی در جهان است از این پس در بسته بندی های آبی خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The razzmatazz on the quay heralded the style of the crossing.
[ترجمه گوگل]razzmatazz در اسکله منادی سبک گذرگاه بود [ترجمه ترگمان]The که روی اسکله بود، سبک عبور را نشان می دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He likes to arrive with all the razzmatazz, while I prefer to slip in the back door quietly.
[ترجمه گوگل]او دوست دارد با تمام رزمتازها وارد شود، در حالی که من ترجیح می دهم بی سر و صدا از در پشتی سر بخورم [ترجمه ترگمان]او دوست دارد با همه the بیاید، در حالی که من ترجیح می دهم بی سر و صدا از در پشتی وارد شوم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Ah, the old Hollywood razzmatazz.
[ترجمه گوگل]آه، رازماتاز قدیمی هالیوود [ترجمه ترگمان] آه، the قدیمی هالیوود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. For many, the razzmatazz lit up the China model for all the world to admire.
[ترجمه گوگل]برای بسیاری، razzmatazz مدل چین را برای تحسین همه جهان روشن کرد [ترجمه ترگمان]برای بسیاری، the مدل چین را برای همه جهان روشن کردند تا آن ها را تحسین کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He may lack the razzmatazz of some of his managerial peers but Hodgson is hugely respected and he can count Wenger among his many fans.
[ترجمه گوگل]او ممکن است از نظر برخی از همتایان مدیریتی خود بی بهره باشد، اما هاجسون بسیار مورد احترام است و او می تواند ونگر را در بین هواداران بسیارش به حساب آورد [ترجمه ترگمان]او ممکن است فاقد the برخی از همسالان مدیریتی اش باشد، اما هاجسون به شدت مورد احترام است و او می تواند در میان بسیاری از طرفداران خود حضور داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The documentary focuses on the razzmatazz of an American political campaign.
[ترجمه گوگل]این مستند بر روی razmatazz یک کمپین سیاسی آمریکایی تمرکز دارد [ترجمه ترگمان]این مستند بر the یک کمپین سیاسی آمریکایی تمرکز دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Her arrival was announced with unrestrained razzmatazz.
[ترجمه گوگل]ورود او با رزماتاز بی بند و بار اعلام شد [ترجمه ترگمان]ورود او با razzmatazz نامحدود اعلام شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Come on, Razzmatazz, we're hungry.
[ترجمه گوگل]بیا رزممتاز، ما گرسنه ایم [ترجمه ترگمان]زود باش دی گه، ما گرسنه ایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. When they shed leaves because of drought, trees do not usually bother with all the razzmatazz of colouring them beforehand.
[ترجمه گوگل]هنگامی که درختان به دلیل خشکسالی برگ می ریزند، معمولاً درختان از قبل از رنگ آمیزی آنها را اذیت نمی کنند [ترجمه ترگمان]وقتی آن ها برگ های خود را به خاطر خشکسالی می ریزند، معمولا درختانی که قبلا آن ها را رنگ آمیزی می کنند به خود زحمت نمی دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The singing, dancing, romancing musical takes place in Manhattan, 192 and promises all the razzmatazz wanted from a big, bright, Broadway blockbuster!
[ترجمه گوگل]موزیکال خوانندگی، رقص و عاشقانه در منهتن، 192 اتفاق میافتد و نوید همه رزماتازهایی را میدهد که از یک فیلم پرفروش بزرگ، درخشان و برادوی میخواهند! [ترجمه ترگمان]آواز خواندن، رقص و romancing در منهتن اتفاق می افتد، ۱۹۲ و وعده هایی که همه the از یک فیلم پرفروش و درخشان و بزرگ برادوی می خواهند! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
سراب (اسم)
mirage, razzmatazz, springhead, rainmaking, spring well
انگلیسی به انگلیسی
• loud or showy action or language designed to attract attention; razzle-dazzle; spunk, vim, energy, excitement, zing; deliberate ambiguous language, double-talk
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Showy or elaborate display meant to impress 🎆 💣 🔍 مترادف: Glitz ✅ مثال: The marketing campaign was full of razzmatazz, but the product itself lacked quality.
also razzamatazz noisy and noticeable activity, intended to attract attention فعالیت های پر سر و صدا و قابل توجه، با هدف جلب توجه The new car was launched with great razzmatazz: champagne, food, free gifts, and dancers. ... [مشاهده متن کامل]
Synonym; razzle - dazzle/ mainly US The razzmatazz of the carnival was overwhelming, with bright lights and loud music filling the air. The new nightclub in town is promising to bring a fresh dose of razzmatazz to the city’s nightlife scene. The band’s performance was full of energy and razzmatazz, with the lead singer dancing around the stage and the guitarist shredding on his instrument. The marketing campaign for the new product was designed to create a sense of razzmatazz, with flashy ads and catchy slogans. The fashion show was a spectacle of razzmatazz, with models strutting down the runway in bold and colorful outfits.