razzle dazzle

/ˈræzl̩ˈdæzl̩//ˈræzl̩ˈdæzl̩/

(خودمانی) زرق و برق، تحیر، گیجی، زرق و برق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a flashy display used to deceive or bewilder, esp. as a strategy in football.
مشابه: deception

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی:
زرق وبرق نمایشی / شور و هیجان پر زرق وبرق / نمایش پر زرق وبرق و فریبنده ( در زبان محاوره ای: شوآف، نمایش پر زرق وبرق، سر و صدای تبلیغاتی، جلوه فروشی )
🔹 مثال ها:
The halftime show was full of razzle - dazzle, but lacked emotional depth. نمایش بین دو نیمه پر از زرق وبرق بود، ولی عمق احساسی نداشت.
...
[مشاهده متن کامل]

She added some razzle - dazzle to her presentation with animations and music. با انیمیشن و موسیقی به ارائه اش یه جلوه ی خاص داد.
The team tried a razzle - dazzle play, but the defense saw through it. تیم یه حرکت فریبنده انجام داد، ولی دفاع حریف متوجه شد.
His outfit was pure razzle - dazzle—sequins, feathers, and neon lights. لباسش یه نمایش کامل بود—پر از پولک، پر، و چراغ های نئون.
🔹 مترادف ها:
razzmatazz, flashiness, showmanship, glitz, spectacle,

خودنمایی
noisy exciting activity that is intended to attract people's attention
پرنمایش . [ پ ُ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ ] ( ص مرکب ) با ظاهری فریبنده : همه آزمایش همه پرنمایش همه پردرایش چو گرگ طرازی ( ؟ ) . ( از تاریخ بیهقی ) .
جمع و جور کردن
حواس کسی رو پرت کردن
راستو ریست کردن چیزی
The whole razzle - dazzle went to his head
Winter Kills 1979🎥
زرق و برق
گیج کردن, سحر کردن, توجه کسی را جلب کردن