razor edge


لبه تیز، دم، تیز، پشته کوه که تیز باشد، موقعیت بحرانی، محل افتراق

جمله های نمونه

1. Politically we are on a razor edge.
[ترجمه گوگل]از نظر سیاسی ما روی لبه تیغ هستیم
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی لبه تیغ داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They walked a razor edge, with Duane as an unhinged Aguirre, bullying and cajoling Gregg to greater songwriting heights.
[ترجمه گوگل]آن‌ها با دوئن در نقش آگوئر بی‌حاشیه‌ای پیش رفتند، و گرگ را به اوج ترانه‌سرایی قلدری می‌کردند
[ترجمه ترگمان]با آن دو آن دو آن به یک لبه تیز قدم گذاشتند، آن دو آن دو آن دو آن an که گیج و کودن بودند، bullying و گرگ از heights بزرگ تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He deflected the blow, and the razor edge cut deep into the gunwale of the ship.
[ترجمه گوگل]او ضربه را منحرف کرد و لبه تیغ به اعماق لوله تفنگ کشتی برید
[ترجمه ترگمان]ضربه را منحرف کرد و لبه تیغ عمیق در لبه قایق فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Allegations of fraud have put the minister's career on a razor edge.
[ترجمه گوگل]اتهامات کلاهبرداری، کار وزیر را بر لبه تیغ قرار داده است
[ترجمه ترگمان]اتهامات مبنی بر تقلب، شغل وزیر را بر روی لبه تیغ قرار داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the paint was mixed to the correct consistency, a razor edge could be formed by the bristles.
[ترجمه گوگل]اگر رنگ به قوام درست مخلوط شود، لبه تیغ می تواند توسط موها تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]اگر رنگ با پایداری صحیح مخلوط شده باشد، یک لبه تیغ می تواند توسط پشم شکل بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is always a danger of marriage taking the razor edge off the passion for Jesus and souls.
[ترجمه گوگل]همیشه این خطر وجود دارد که ازدواج لبه تیغ را از شور و اشتیاق نسبت به عیسی و روح ها بگیرد
[ترجمه ترگمان]همیشه یک خطر ازدواج وجود دارد که لبه تیغ را از عشق مسیح و روح جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس