rattler

/ˈrætələr//ˈrætlə/

معنی: جغجغه، مار زنگی، چیزی که تغ تغ کند
معانی دیگر: (آدم یا شی) تق تق کننده، لق و پق، رجوع شود به: rattlesnake

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rattlesnake.

(2) تعریف: someone or something that rattles.

جمله های نمونه

1. The rattler is behaving very strangely, in other words.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر جغجغه رفتار بسیار عجیبی دارد
[ترجمه ترگمان]این مار زنگی با کلمات دیگر بسیار عجیب و غریب رفتار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Opposite A prairie rattler. Snake bites cause the death of over 100,000 people every year.
[ترجمه گوگل]روبروی جغجغه دشتی مارگزیدگی سالانه باعث مرگ بیش از 100000 نفر می شود
[ترجمه ترگمان]رو به سوی یک rattler چمن گزش مار باعث مرگ بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر در سال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I study a run-over rattler I take to be dead until it suddenly slithers away.
[ترجمه گوگل]من یک جغجغه فراری را مطالعه می‌کنم که آن را مرده می‌دانم تا زمانی که ناگهان از بین می‌رود
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم او را مرده فرض می کنم و بعد از آن که ناگهان از من دور می شود، مرده خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a rule, however, a rattler avoids contact with people and will strike only if cornered.
[ترجمه گوگل]با این حال، به عنوان یک قاعده، یک جغجغه از تماس با مردم اجتناب می کند و فقط در صورت گوشه زدن ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]با این حال، به عنوان یک قانون، a از تماس با مردم اجتناب می کند و تنها در صورتی که گیر بیفتد، حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yesterday a 15-foot rattler came at me, so I grabbed it, bit its head off, and spit the poison into a spittoon 1yards away.
[ترجمه گوگل]دیروز یک جغجغه 15 فوتی به سمت من آمد، بنابراین من آن را گرفتم، سرش را گاز گرفتم و سم را در فاصله 1 یاردی در یک تف کننده تف کردم
[ترجمه ترگمان]دیروز یک مار زنگی به طرفم آمد و من آن را گاز گرفتم، سرش را گاز گرفتم و سم را در فاصله ۱ متری آب تف کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Red-vested rattler wranglers with the Shortgrass Rattlesnake Association show off western diamondbacks they collected for the 45th annual Mangum Rattlesnake Derby in Mangum, Oklahoma.
[ترجمه گوگل]جغجغه‌بازان جلیقه‌قرمز با انجمن مار زنگی علف کوتاه، پشت الماس‌های غربی را که برای چهل و پنجمین دربی سالانه مار زنگی مانگوم در مانگوم، اوکلاهاما جمع‌آوری کرده‌اند، به نمایش می‌گذارند
[ترجمه ترگمان]- vested Red با انجمن Shortgrass rattlesnake، diamondbacks غربی را نشان می دهد که برای چهل و پنجمین سالی که در شهر داربی در Mangum، اوکلاهاما جمع شده اند، گرد آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The diamondback rattler has hollow, bony cavities above the nose called pit organs containing ultra-thin, heat-sensing membranes that activate receptors connected to the brain.
[ترجمه گوگل]جغجغه پشت الماس دارای حفره های توخالی استخوانی در بالای بینی به نام اندام های گودال است که حاوی غشاهای بسیار نازک و حساس به گرما است که گیرنده های متصل به مغز را فعال می کند
[ترجمه ترگمان]حفره های استخوانی توخالی، حفره های استخوانی بالای بینی به نام اندام های فرورفتگی که دارای غشا sensing بسیار نازک و حساسی هستند که گیرنده های متصل به مغز را فعال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The father replies proudly, Yes son, we are rattler snakes!
[ترجمه گوگل]پدر با افتخار پاسخ می دهد: بله پسر ما مارهای جغجغه ای هستیم!
[ترجمه ترگمان]پدر با غرور جواب می دهد: بله پسرم، ما مار زنگی هستیم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. 'Yes, that's a rattler, I won't go near it. ' Finished!
[ترجمه گوگل]بله، این یک جغجغه است، من به آن نزدیک نمی شوم ' تمام شده!
[ترجمه ترگمان]بله، این مار زنگی است، نزدیکش نخواهم شد ! تموم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many people are frightened when they see a rattler and call for help right away.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم با دیدن یک جغجغه می ترسند و فورا درخواست کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم وقتی they را می بینند و درخواست کمک می کنند، وحشت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One lady was on her morning walk and picked up a rattler she saw on the road.
[ترجمه گوگل]یکی از خانم ها در حال پیاده روی صبحگاهی خود بود و جغجغه ای را که در جاده دیده بود برداشت
[ترجمه ترگمان]یک خانم در حال راه رفتن بود و یک مار زنگی را که روی جاده دیده بود انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The third woman went to pull a weed in her front yard and a rattler bit her hand.
[ترجمه گوگل]زن سوم برای کشیدن علف هرز در حیاط خانه اش رفت و یک جغجغه دست او را گاز گرفت
[ترجمه ترگمان]زن سوم رفت تا علف را در حیاط جلو بکشد و یک مار زنگی دستش را گاز گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But on the trail Sheila rides there isn't a long horn or rattler in sight.
[ترجمه گوگل]اما در مسیری که شیلا سوار می‌شود، هیچ بوق یا جغجغه‌ای طولانی دیده نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]اما اگه \"شیلا\" بتونه سواری کنه یه شاخ بلند یا rattler در دیدرس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جغجغه (اسم)
rattle, rattler

مار زنگی (اسم)
rattler, rattlesnake

چیزی که تغ تغ کند (اسم)
rattler

تخصصی

[عمران و معماری] جغجغه

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that rattles; rattlesnake, variety of poisonous snakes from the pit viper family with a rattle on the end of the tail
a rattler is the same as a rattlesnake; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

به نظر می آید رتلر یعنی آن زنگ انتهای دم مارهای زنگی که صدای جغجغه یا جرق جرق می دهد.
اگر مفید بود لطفا لایک کنید 🙏🏼💙

بپرس