1. When the final vote came, rationality took over.
[ترجمه گوگل]رای نهایی که آمد، عقلانیت حاکم شد
[ترجمه ترگمان]وقتی رای نهایی رسید، عقلانیت به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We live in an era of rationality.
[ترجمه گوگل]ما در عصر عقلانیت زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در عصر عقلانیت زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. False notions of rationality have been imputed to the Modern Movement in architecture, stressing economic and technological imperatives.
[ترجمه گوگل]مفاهیم نادرست عقلانیت به جنبش مدرن در معماری نسبت داده شده است که بر الزامات اقتصادی و تکنولوژیکی تأکید دارد
[ترجمه ترگمان]تصورات غلط درباره عقلانیت از جنبش مدرن در معماری، تاکید بر نیازهای اقتصادی و تکنولوژیکی ناشی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Functional as opposed to philosophical rationality is experienced by men and women in work, by government and through bureaucracy.
[ترجمه گوگل]کارکردی بر خلاف عقلانیت فلسفی توسط مردان و زنان در کار، توسط دولت و از طریق بوروکراسی تجربه می شود
[ترجمه ترگمان]عملکردی که با عقلانیت فلسفی مخالف است توسط مردان و زنان در کار، توسط دولت و از طریق بوروکراسی، تجربه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. At the centre of this emergent mode of rationality was the negotiation of long-term employment tenure in the immediate post-war years.
[ترجمه گوگل]در مرکز این حالت نوظهور عقلانیت، مذاکره برای تصدی شغل طولانی مدت در سالهای بلافاصله پس از جنگ بود
[ترجمه ترگمان]در مرکز این حالت نوظهور عقلانیت، مذاکره دوره تصدی بلند مدت در سال های بعد از جنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It imposed the rule of rationality in exactly that place most likely to resist it.
[ترجمه گوگل]حاکمیت عقلانیت را دقیقاً در همان مکان تحمیل کرد که به احتمال زیاد در برابر آن مقاومت می کند
[ترجمه ترگمان]این قانون، قانون عقلانیت را دقیقا در همان جایی که احتمال داشت در برابر آن مقاومت کند تحمیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Critical rationality could not be a property of individuals; it was a product of a certain set of social relations.
[ترجمه گوگل]عقلانیت انتقادی نمی تواند دارایی افراد باشد محصول مجموعه خاصی از روابط اجتماعی بود
[ترجمه ترگمان]عقلانیت انتقادی نمی توانست یک ویژگی از افراد باشد؛ بلکه محصول یک مجموعه خاص از روابط اجتماعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Rationality According to classical criminology we mostly behave in a rational manner.
[ترجمه گوگل]عقلانیت بر اساس جرم شناسی کلاسیک، ما بیشتر به شیوه ای عقلانی رفتار می کنیم
[ترجمه ترگمان]Rationality با توجه به جرم شناسی کلاسیک ما اغلب با یک روش منطقی رفتار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There seems no particular reason to ascribe economic rationality to one group and not the other.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد دلیل خاصی برای نسبت دادن عقلانیت اقتصادی به یک گروه و نه گروه دیگر وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد هیچ دلیل خاصی برای نسبت دادن عقلانیت اقتصادی به یک گروه و نه به دیگری وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The rationality of faith goes hand in hand with the mystery of faith.
[ترجمه گوگل]عقلانیت ایمان با رمز و راز ایمان همراه است
[ترجمه ترگمان]عقلانیت ایمان به دست راز ایمان دست می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In short, rationality is a condition of the full realization of the meaning of higher education.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، عقلانیت شرط تحقق کامل معنای آموزش عالی است
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، عقلانیت یک شرط از درک کامل معنای آموزش عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On the analysis offered here, rationality is partly a matter of engaging in a dialogue with others in an appropriate way.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحلیل ارائه شده در اینجا، عقلانیت تا حدی مربوط به درگیر شدن در گفتگو با دیگران به شیوه ای مناسب است
[ترجمه ترگمان]در تحلیل ارایه شده در اینجا، عقلانیت تا حدودی موضوع درگیر شدن در گفتگو با دیگران به شیوه ای مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bounded rationality is a weak form of rationality.
[ترجمه گوگل]عقلانیت محدود شکل ضعیفی از عقلانیت است
[ترجمه ترگمان]عقلانیت محدود یک شکل ضعیف از عقلانیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He stresses the rationality and efficiency of network recruitment for both employers and prospective employees.
[ترجمه گوگل]او بر عقلانیت و کارآمدی استخدام شبکه برای کارفرمایان و کارمندان آینده تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]او بر عقلانیت و کارایی کارمند یابی شبکه برای کارفرمایان و کارمندان آتی تاکید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید