1. I can't rationalise my absurd fear of insects.
[ترجمه بیگانه] نمی تونم ترس بی معنایی را که از حشرات دارم توجیه کنم.|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم ترس پوچ خود از حشرات را توجیه کنم[ترجمه ترگمان]نمی توانم ترس absurd را از حشرات بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Simple indicators of colorectal carcinoma would help to rationalise and improve the efficiency of the investigation of iron deficiency anaemia.
[ترجمه گوگل]شاخص های ساده کارسینوم کولورکتال به توجیه و بهبود کارایی بررسی کم خونی فقر آهن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]شاخص های ساده سرطان روده بزرگ می تواند به توجیه و بهبود کارایی تحقیقات کم خونی ناشی از کمبود آهن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاخص های ساده سرطان روده بزرگ می تواند به توجیه و بهبود کارایی تحقیقات کم خونی ناشی از کمبود آهن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Farming businesses rationalise the labour force, or decide not to replace retiring staff.
[ترجمه گوگل]مشاغل کشاورزی نیروی کار را منطقی می کنند، یا تصمیم می گیرند که کارکنان بازنشسته را جایگزین نکنند
[ترجمه ترگمان]شرکت های کشاورزی نیروی کار را به خود اختصاص می دهند و یا تصمیم می گیرند که کارکنان بازنشسته خود را جایگزین نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت های کشاورزی نیروی کار را به خود اختصاص می دهند و یا تصمیم می گیرند که کارکنان بازنشسته خود را جایگزین نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Agnes Harkin struck silver with her suggestion to rationalise the general ledger statements received south of the border.
[ترجمه گوگل]اگنس هارکین با پیشنهاد او برای منطقی کردن بیانیه های دفتر کل دریافتی در جنوب مرز، موفق شد
[ترجمه ترگمان]اگنس Harkin با پیشنهاد خود برای توجیه کردن اظهارات عمومی که در جنوب مرز دریافت کرده بود، به مدال نقره دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگنس Harkin با پیشنهاد خود برای توجیه کردن اظهارات عمومی که در جنوب مرز دریافت کرده بود، به مدال نقره دست یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In 1986-88 steps were taken to rationalise the use of water resources.
[ترجمه گوگل]در سال 86-1988 اقداماتی برای منطقی کردن استفاده از منابع آب انجام شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۶ - ۸۸ اقدام برای توجیه استفاده از منابع آبی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۶ - ۸۸ اقدام برای توجیه استفاده از منابع آبی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Insist that I will not rationalise blunders, or omit details to camouflage motives.
[ترجمه گوگل]اصرار کنید که اشتباهات را منطقی نمیدانم، یا جزئیات را برای استتار انگیزهها حذف نمیکنم
[ترجمه ترگمان]اصرار کنید که من اشتباه ات خود را با استدلال منطقی مقایسه نمی کنم و یا جزئیات را با انگیزه های استتار خود حذف نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اصرار کنید که من اشتباه ات خود را با استدلال منطقی مقایسه نمی کنم و یا جزئیات را با انگیزه های استتار خود حذف نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His ability to rationalise verged on the psychopathic.
[ترجمه گوگل]توانایی او برای عقلانی کردن به افراد سایکوپات نزدیک شد
[ترجمه ترگمان]توانایی او در اصلاح این بیماری دچار بیماری روانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توانایی او در اصلاح این بیماری دچار بیماری روانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. HSBC has always sought to rationalise its money market funds where possible. We are now, but that said I think we are down to a pretty lean core and I don't expect significant further rationalisation.
[ترجمه گوگل]HSBC همیشه به دنبال منطقی کردن وجوه بازار پول خود در صورت امکان بوده است اکنون هستیم، اما این گفته من فکر میکنم که به یک هسته بسیار ناب رسیدهایم و انتظار منطقیسازی بیشتر را ندارم
[ترجمه ترگمان]\"اچ اس بی سی\" همیشه در صدد است تا بودجه های بازار خود را در صورت امکان به خود اختصاص دهد ما در حال حاضر هستیم، اما این گفته که فکر می کنم ما به سمت یک هسته بسیار لاغر هستیم و انتظار ندارم که در آینده رشد بیشتری داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"اچ اس بی سی\" همیشه در صدد است تا بودجه های بازار خود را در صورت امکان به خود اختصاص دهد ما در حال حاضر هستیم، اما این گفته که فکر می کنم ما به سمت یک هسته بسیار لاغر هستیم و انتظار ندارم که در آینده رشد بیشتری داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Others rationalise that it might bring benefits to one of the world's coldest countries, freeing up a melting Arctic for oil and gas exploration, and extending the country's brief growing season.
[ترجمه گوگل]برخی دیگر معتقدند که ممکن است مزایایی برای یکی از سردترین کشورهای جهان به همراه داشته باشد و یک قطب شمال در حال ذوب را برای اکتشاف نفت و گاز آزاد کند و دوره کوتاه رشد کشور را طولانی کند
[ترجمه ترگمان]دیگران استدلال می کنند که ممکن است برای یکی از سردترین کشورها مزایایی را به همراه داشته باشد و یک قطب شمال در حال ذوب برای اکتشاف نفت و گاز را رها کرده و فصل رشد کوتاه این کشور را گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیگران استدلال می کنند که ممکن است برای یکی از سردترین کشورها مزایایی را به همراه داشته باشد و یک قطب شمال در حال ذوب برای اکتشاف نفت و گاز را رها کرده و فصل رشد کوتاه این کشور را گسترش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There would also be stimulation of investment to reap economies of scale, and to rationalise production and distribution systems.
[ترجمه گوگل]همچنین سرمایه گذاری برای به دست آوردن صرفه جویی در مقیاس و منطقی کردن سیستم های تولید و توزیع تحریک خواهد شد
[ترجمه ترگمان]همچنین تحریک سرمایه گذاری برای به دست آوردن اقتصادهای مقیاس، و توجیه تولید و سیستم های توزیع نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین تحریک سرمایه گذاری برای به دست آوردن اقتصادهای مقیاس، و توجیه تولید و سیستم های توزیع نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His new parent company may now be adding different tension as he lays plans to rationalise staffing structures.
[ترجمه گوگل]شرکت مادر جدید او اکنون ممکن است تنش های متفاوتی را ایجاد کند زیرا او برنامه هایی برای منطقی کردن ساختارهای کارکنان دارد
[ترجمه ترگمان]شرکت مادر جدید او ممکن است در حال حاضر تنش متفاوتی را اضافه کند، چرا که او قصد دارد ساختارهای پرسنلی را اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت مادر جدید او ممکن است در حال حاضر تنش متفاوتی را اضافه کند، چرا که او قصد دارد ساختارهای پرسنلی را اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Few talk of brutality by their own side except to rationalise what went on.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از وحشیگری توسط خودشان صحبت می کنند، مگر اینکه آنچه را که اتفاق افتاده توجیه کنند
[ترجمه ترگمان]افراد کمی از خشونت در کنار خود سخن می گفتند، جز آنکه آنچه را که در راه بود توجیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد کمی از خشونت در کنار خود سخن می گفتند، جز آنکه آنچه را که در راه بود توجیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. While advancing reason, they failed to divorce morality from religion and tried to rationalise faith.
[ترجمه گوگل]آنها ضمن پیشبرد عقل، نتوانستند اخلاق را از دین جدا کنند و سعی کردند ایمان را عقلانی کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که در حال پیشرفت بود، آن ها نتوانستند اصول اخلاقی را از مذهب جدا کنند و تلاش کردند تا اعتقادات مذهبی خود را اصلاح کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که در حال پیشرفت بود، آن ها نتوانستند اصول اخلاقی را از مذهب جدا کنند و تلاش کردند تا اعتقادات مذهبی خود را اصلاح کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The "veiled reality", then, can in no way help Christians or Muslims or Jews rationalise their beliefs.
[ترجمه گوگل]پس «واقعیت پنهان» به هیچ وجه نمی تواند به مسیحیان یا مسلمانان یا یهودیان کمک کند تا باورهای خود را منطقی کنند
[ترجمه ترگمان]در این صورت \"واقعیت پنهان\" می تواند به هیچ وجه به مسیحیان یا مسلمانان یا یهودیان برای توجیه عقاید خود کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این صورت \"واقعیت پنهان\" می تواند به هیچ وجه به مسیحیان یا مسلمانان یا یهودیان برای توجیه عقاید خود کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید