rateable value

جمله های نمونه

1. What's the rateable value of this shop?
[ترجمه گوگل]قیمت این مغازه چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]ارزش این فروشگاه چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The tax base, or rateable value, is the net annual value of the property occupied.
[ترجمه گوگل]پایه مالیاتی یا ارزش قابل نرخ گذاری، ارزش خالص سالانه اموال اشغال شده است
[ترجمه ترگمان]مالیات بر مبنای مالیات، یا ارزش rateable، ارزش خالص سالانه دارایی اشغال شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The amount each business pays is the rateable value multiplied by the rate poundage.
[ترجمه گوگل]مبلغی که هر کسب و کار می پردازد، ارزش قابل نرخ گذاری ضرب در پوند نرخ است
[ترجمه ترگمان]مقدار هر کسب وکار ارزش rateable است که با نرخ poundage ضرب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The rate is then expressed as a poundage on the rateable value.
[ترجمه گوگل]سپس نرخ به صورت پوندی بر ارزش قابل نرخ گذاری بیان می شود
[ترجمه ترگمان]این نرخ سپس به عنوان a بر روی ارزش rateable بیان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Households are to be divided into two strata, according to rateable value.
[ترجمه گوگل]خانوارها بر اساس ارزش قابل نرخ گذاری به دو قشر تقسیم می شوند
[ترجمه ترگمان]براساس مقدار rateable، Households به دو لایه تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the Tribunal would not determine at this stage that the contractor's test was the only test for ascertaining rateable value.
[ترجمه گوگل]با این حال، دادگاه در این مرحله تعیین نمی کند که آزمایش پیمانکار تنها آزمایش برای تعیین ارزش قابل نرخ است
[ترجمه ترگمان]با این حال، دادگاه در این مرحله تعیین نمی کرد که تست پیمان کار تنها تست برای تعیین مقدار rateable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The expression must be understood as extending at least to the ways in which rateable value had been employed for Government rent purposes.
[ترجمه گوگل]این عبارت باید حداقل به روش هایی که ارزش قابل نرخ گذاری برای مقاصد رانت دولتی به کار گرفته شده است، در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]بیان باید به گونه ای قابل درک باشد که حداقل به روش هایی که در آن ارزش rateable برای اهداف اجاره دولتی به کار گرفته شده است، کشیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus BL 121 itself expressly stated that such 3% rent was to be "adjusted in step with any changes in the rateable value thereafter".
[ترجمه گوگل]بنابراین، خود BL 121 به صراحت بیان کرد که چنین اجاره 3 درصدی باید "همگام با هرگونه تغییر در ارزش قابل نرخ پس از آن تعدیل شود"
[ترجمه ترگمان]بنابراین، BL ۱۲۱ خود صراحتا بیان کرد که چنین ۳ % اجاره \"در گام با هر تغییری در ارزش rateable\" پس از آن \" تنظیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The appeal was heard before the Court of Appeal which held that BL 121 did not confine the meaning of " rateable value" to the meaning contained in the Rating Ordinance.
[ترجمه گوگل]درخواست تجدیدنظر در دادگاه استیناف مورد رسیدگی قرار گرفت و اعلام کرد که BL 121 معنای "ارزش قابل نرخ گذاری" را به معنای مندرج در فرمان رتبه بندی محدود نمی کند
[ترجمه ترگمان]این درخواست قبل از دادگاه استیناف به گوش رسید که نشان داد که BL ۱۲۱ معنای \"ارزش rateable\" را به معنای موجود در فرمان رتبه بندی محدود نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in britain, the rateable value of a building was a theoretical value based on its size and facilities. it was used to calculate how much the owner had to pay in rates: see rate 3.

پیشنهاد کاربران